- 9928
- 1000
- 1000
- 1000
دفتر بزرگ
«دفتر بزرگ» اولین کتاب از یک مجموعه سه جلدی است که داستان یک دوقلوی نوجوان را روایت میکند. این روایت سرشار از سختیها و ناملایماتی است که منشا اصلی آنها را جنگ تشکیل میدهد.
از ایرانصدا بشنوید
در بخشی از رمان «دفتر بزرگ» میخوانیم:
«فردا صبح زود بیدار میشویم. مقدار زیادی از گنج مادربزرگ را از زیر خاک درمی آوریم و در پارچهای میپیچیم. دو تا نارنجک برمیداریم تا اگر گشتیها را دیدیم از آنها استفاده کنیم.
چهار تا تخته آماده میکنیم. محل خوبی را لب مرز پیدا میکنیم که خطر کمتری دارد.
همه چیز را آنجا چال میکنیم. به سراغ پدر میرویم. صبحانه مفصلی به او میدهیم.
مدارکش را از او میگیریم که در صورت دستگیری قابل شناسایی نباشد. اگر شناسایی شود، ما که بچههایش هستیم در خطر میافتیم. مدارکش را میسوزانیم، اما عکس مادرمان را نگه میداریم.
ساعت یازده ظهر میخواهیم او را از لب مرز فرار بدهیم، چون گشتیها چهار برابر کمتر هستند. دو نفر گشتی رد میشوند.
ما را نمیبینند. بیست دقیقه وقت هست. پدر را با دو تخته فرار میدهیم. خودمان با شکم روی زمین دراز میکشیم و انگشت در گوشمان میکنیم و دهانمان را برای انفجار احتمالی باز میکنیم. انفجار رخ میدهد. یکی از ما با دو تخته و پارچه جواهرات به سراغ پدر روی مانع دوم میرود. پا جای پدر میگذارد و از روی جنازه او رد میشود و با دو تخته خود را به آنطرف مرز میکشاند. دومی به خانه مادربزرگ برمیگردد. بله، راهی برای گذشتن از مرز وجود دارد: راهش این است که جلوتر از خودت کس دیگری را از آن بگذران...».
درباره نویسنده:
آگوتا کریستف (به مجاری: Kristóf Ágota) نویسنده، شاعر، رماننویس و دراماتورژ مجارستانی ساکن سوئیس که داستانهایش را به زبان فرانسوی مینوشت.
او از بزرگترین نویسندگان معاصر سوئیس به شمار میرود و رمان «دفتر بزرگ» نیز یکی از کارهای مهم او به شمار میرود که تاکنون به 40 زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است.
وی در 30 اکتبر 1935 به دنیا آمد. این نویسنده مجارستانی در 1956 در پی انقلابهای ضدکمونیستی در بیست و یک سالگی با شوهر و فرزند چهارماهه اش از کشورش گریخت و در نوشاتل سوئیس ساکن شد. بعد از پنج سال تنهایی، افسردگی و کار سخت در یک کارخانه، محل کارش را ترک کرد؛ از همسرش جدا شد و به مطالعه زبان فرانسه پرداخت؛ زبانی که تا پایان عمر از آن برای خلق آثارش بهره برد.
وی در ابتدای فعالیت حرفهای خود، به نوشتن شعر و نمایشنامه روی آورد و کمکم به سمت داستاننویسی گرایش پیدا کرد و با سهگانهای که در پنج سال منتشر کرد، به اوج شهرت رسید. موضوع اصلی داستانهای او جنگ، ویرانی، عشق، تنهایی و تلاش انسانها برای جلب توجه دیگران است؛ مواردی که به نظر میرسد وی در زندگی شخصیاش با آنها دست و پنجه نرم کرده است.
خیلی از نمایشنامههایش روی صحنه رفت یا در رادیو اجرا شد؛ پس از آن به نوشتن رمان و داستان کوتاه روی آورد. آثاری به زبان فرانسه نوشت. قبل از مهاجرت شعر هم میسرود.
در 1986 رمان «دفتر بزرگ» که به زبان فرانسه نوشته شده با موفقیت زیادی روبه رو شد و جایزه ادبی کتاب اروپا را برایش به ارمغان آورد. این رمان، جلد اول از یک تریلوژی است که با رمانهای «مدرک» و «دروغ سوم» ادامه یافت و به بیش از 30 زبان دنیا ترجمه شد. رمان «دفتر بزرگ» به مانند کابوسی است که اروپای مرکزی را در زمان جنگ جهانی دوم روایت میکند. برای رمان موفق «سومین دروغ» جایزه کتاب بینالمللی «انتر» را در 1992 دریافت کرد. وی سال 2001 موفق شد جایزه گوتفرید کلر کشور سوییس را از آن خود کند. سال 2008 جایزه ادبی اتریش برای ادبیات اروپا به مجموعه آثار او تعلق گرفت.
این نویسنده به صریح و بی پرده نوشتن وفادار است، داستانهایش در زمان و مکان نمیگنجد. کسی نمیداند شخصیتها در این داستانهای کوتاه از کجا میآیند.
آگوتا کریستف در سال 2004 زندگینامهای از خود منتشر کرد که در همه صفحات آن عشق به نویسندگی که در سراسر عمر رهایش نکرده، مشخص است. آخرین مجموعهای که این نویسنده پیش از مرگش نوشته، مجموعه داستانهای کوتاهی است که در سال 2005 با عنوان «فرقی نمیکند» منتشر شد.
از این نویسنده مجارستانی داستانهایی چون «زبان مادری»، «دفتر بزرگ»، «مدرک»، «دروغ سوم» «فرقی نمیکند» و «جان و جو» به زبان فارسی ترجمه شده است. آگوتا کریستف، در سن 75 سالگی درگذشت.
«فردا صبح زود بیدار میشویم. مقدار زیادی از گنج مادربزرگ را از زیر خاک درمی آوریم و در پارچهای میپیچیم. دو تا نارنجک برمیداریم تا اگر گشتیها را دیدیم از آنها استفاده کنیم.
چهار تا تخته آماده میکنیم. محل خوبی را لب مرز پیدا میکنیم که خطر کمتری دارد.
همه چیز را آنجا چال میکنیم. به سراغ پدر میرویم. صبحانه مفصلی به او میدهیم.
مدارکش را از او میگیریم که در صورت دستگیری قابل شناسایی نباشد. اگر شناسایی شود، ما که بچههایش هستیم در خطر میافتیم. مدارکش را میسوزانیم، اما عکس مادرمان را نگه میداریم.
ساعت یازده ظهر میخواهیم او را از لب مرز فرار بدهیم، چون گشتیها چهار برابر کمتر هستند. دو نفر گشتی رد میشوند.
ما را نمیبینند. بیست دقیقه وقت هست. پدر را با دو تخته فرار میدهیم. خودمان با شکم روی زمین دراز میکشیم و انگشت در گوشمان میکنیم و دهانمان را برای انفجار احتمالی باز میکنیم. انفجار رخ میدهد. یکی از ما با دو تخته و پارچه جواهرات به سراغ پدر روی مانع دوم میرود. پا جای پدر میگذارد و از روی جنازه او رد میشود و با دو تخته خود را به آنطرف مرز میکشاند. دومی به خانه مادربزرگ برمیگردد. بله، راهی برای گذشتن از مرز وجود دارد: راهش این است که جلوتر از خودت کس دیگری را از آن بگذران...».
درباره نویسنده:
آگوتا کریستف (به مجاری: Kristóf Ágota) نویسنده، شاعر، رماننویس و دراماتورژ مجارستانی ساکن سوئیس که داستانهایش را به زبان فرانسوی مینوشت.
او از بزرگترین نویسندگان معاصر سوئیس به شمار میرود و رمان «دفتر بزرگ» نیز یکی از کارهای مهم او به شمار میرود که تاکنون به 40 زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است.
وی در 30 اکتبر 1935 به دنیا آمد. این نویسنده مجارستانی در 1956 در پی انقلابهای ضدکمونیستی در بیست و یک سالگی با شوهر و فرزند چهارماهه اش از کشورش گریخت و در نوشاتل سوئیس ساکن شد. بعد از پنج سال تنهایی، افسردگی و کار سخت در یک کارخانه، محل کارش را ترک کرد؛ از همسرش جدا شد و به مطالعه زبان فرانسه پرداخت؛ زبانی که تا پایان عمر از آن برای خلق آثارش بهره برد.
وی در ابتدای فعالیت حرفهای خود، به نوشتن شعر و نمایشنامه روی آورد و کمکم به سمت داستاننویسی گرایش پیدا کرد و با سهگانهای که در پنج سال منتشر کرد، به اوج شهرت رسید. موضوع اصلی داستانهای او جنگ، ویرانی، عشق، تنهایی و تلاش انسانها برای جلب توجه دیگران است؛ مواردی که به نظر میرسد وی در زندگی شخصیاش با آنها دست و پنجه نرم کرده است.
خیلی از نمایشنامههایش روی صحنه رفت یا در رادیو اجرا شد؛ پس از آن به نوشتن رمان و داستان کوتاه روی آورد. آثاری به زبان فرانسه نوشت. قبل از مهاجرت شعر هم میسرود.
در 1986 رمان «دفتر بزرگ» که به زبان فرانسه نوشته شده با موفقیت زیادی روبه رو شد و جایزه ادبی کتاب اروپا را برایش به ارمغان آورد. این رمان، جلد اول از یک تریلوژی است که با رمانهای «مدرک» و «دروغ سوم» ادامه یافت و به بیش از 30 زبان دنیا ترجمه شد. رمان «دفتر بزرگ» به مانند کابوسی است که اروپای مرکزی را در زمان جنگ جهانی دوم روایت میکند. برای رمان موفق «سومین دروغ» جایزه کتاب بینالمللی «انتر» را در 1992 دریافت کرد. وی سال 2001 موفق شد جایزه گوتفرید کلر کشور سوییس را از آن خود کند. سال 2008 جایزه ادبی اتریش برای ادبیات اروپا به مجموعه آثار او تعلق گرفت.
این نویسنده به صریح و بی پرده نوشتن وفادار است، داستانهایش در زمان و مکان نمیگنجد. کسی نمیداند شخصیتها در این داستانهای کوتاه از کجا میآیند.
آگوتا کریستف در سال 2004 زندگینامهای از خود منتشر کرد که در همه صفحات آن عشق به نویسندگی که در سراسر عمر رهایش نکرده، مشخص است. آخرین مجموعهای که این نویسنده پیش از مرگش نوشته، مجموعه داستانهای کوتاهی است که در سال 2005 با عنوان «فرقی نمیکند» منتشر شد.
از این نویسنده مجارستانی داستانهایی چون «زبان مادری»، «دفتر بزرگ»، «مدرک»، «دروغ سوم» «فرقی نمیکند» و «جان و جو» به زبان فارسی ترجمه شده است. آگوتا کریستف، در سن 75 سالگی درگذشت.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان