منو
راز کفش‌های زرد

راز کفش‌های زرد

  • 9 قطعه
  • 164 دقیقه مدت کتاب
  • 14328 دریافت شده
نویسنده: ژرژ سیمنون
کارگردان: مجید همزه
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: رمان و داستان
«موسیو لوئی توره» را چه کسی کشته است؟ آخر چرا باید این شوهر مطیع، این پدر مهربان و این مرد نجیب کشته می‌شد؟ و چرا وقتی جنازه‌اش را کشف کردند کراوات جلف قرمزرنگی به گردن و یک جفت کفش زرد به پا داشت!؟

از ایرانصدا بشنوید

در پی قتل موسیو لوئی توره، «کمیسر مِگره» درمی‌یابد که موسیو توره هرچند که مدت‌هاست بیکار شده، اما درآمد خوبی داشته و حتی توانسته به دور از چشم همسرش، خانه‌ای در شهر اجاره کند. صاحب‌خانه که زنی است با سوابق کیفری، زیرنظر قرار می‌گیرد. از طرف دیگر «مونیک»، دختر مقتول، اعتراف می‌کند که به کمک دوستش «آلبر ژوریس» از پدرش اخاذی می‌کرد.
در ادامه همکاران مگره موفق می‌شوند مردی به نام «فِرِدی» ملقب به «دلقک» را دستگیر کنند. او اعتراف می‌کند که به کمک موسیو توره از فروشگاه سرقت می‌کرد، اما هیچ نقشی در قتل او ندارد.

* درباره‌ی کتاب
درباره‌ی داستان کتاب «راز کفش‌های زرد» باید گفت که این کتاب یکی از داستان‌های خوب و عمیق مربوط به شخصیت «سربازرس مگره» است که در 31 ژانویه 1953 منتشر شد.
از این کتابِ سیمنون در زبان فارسی ترجمه دیگری با عنوان «مگره و مرد روی نیمکت» نیز منتشر شده است. همچنین از این اثر نسخه‌های تلویزیونی در قالب تله‌فیلم، به زبان انگلیسی و فرانسوی تهیه و تولید شده است.

* درباره‌ی نویسنده
«ژرژ سیمنون» نویسنده‌ی بلژیکی بود. از وی که به‌خاطر نوشتن رمان‌های پلیسی شهرت داشت، نزدیک به 200 رمان و تعداد بسیاری آثار کوتاه منتشر شده‌ است. سیمنون خالق شخصیت «کمیسر مگره»، یکی از سرشناس‌ترین کارآگاه‌های ادبیات پلیسی جهان، است. او در 13فوریه سال1903 در شهر لیژ (Liége) بلژیک به دنیا آمد. پدرش (دزیره) در یک شرکت بیمه حسابدار بود.
ژرژ در سال‌های 1908 تا 1914 در مدرسه سن‌آندره به تحصیل پرداخت و با آغاز جنگ جهانی اول در سال 1914 به کالج سن‌لویی رفت که دبیرستانی با نظارت ژزوئیت‌ها بود. تا پیش از 1918 به مشاغل مختلفی همچون شاگردی در کتاب‌فروشی مشغول شد، اما در ژانویه آن سال در پی بیماری پدرش تحصیل را ترک کرد و در نشریه‌‌ی «گازت دو لیژ» به عنوان خبرنگار مشغول کار شد. این شغل به او امکان داد با گروه‌ها و طبقه‌های مختلف مردم، مانند افرادی که در هتل‌های ارزان قیمت اقامت داشتند و گهگاه گذارشان به ادره پلیس می‌افتاد، سروکار پیدا کند و با منش و رفتار آنها به‌خوبی آشنا شود. این آشنایی زمانی که بعدها نویسندگی حرفه‌ی اصلی‌اش شد، بسیار به کار آمد. کار در گازت که روزنامه‌ای پرمخاطب و عامه‌پسند بود باعث شد تا مهارت‌های تندنویسی و ویرایش سریع متون نوشتاری را به‌خوبی فرابگیرد. عادت تندنویسی تا پایان کار حرفه‌ای‌اش با او ماند؛ به‌نحوی که می‌توانست یک رمان کامل را در سه ساعت بنویسد و آماده‌ی چاپ کند!
در دوران کار در گازت بیش از 150 مقاله با نام قلمی G.Sim نوشت و در فاصله‌ی سال‌های 1919 تا 1922 بیش از 800 قطعه فکاهی با نام «مسیو لکوک» به چاپ رساند.
در سال 1930 شخصیت محبوب آثارش، «کمیسر مگره»، برای نخستین‌بار در داستان کوتاهی که آن را به درخواست ژوزف کسل برای چاپ در مجله کارآگاه نوشت، خودنمایی کرد.
سیمنون در خلال جنگ جهانی دوم در وانده می‌زیست و در همین دوران بود که با آندره ژید، نویسنده نام‌دار فرانسوی، آشنایی یافت.
در 1945 پس از آنکه گشتاپو به یهودی بودن وی شک برد، از فرانسه اشغال‌شده گریخت و به آمریکا رفت. دوران اقامت در آمریکا از خلاقانه‌ترین روزهای زندگانی پربار سیمنون بود.
در 1955 بار دیگر به اروپا بازگشت و نخست در فرانسه و سپس در سوئیس اقامت گزید. در 1972 عملاً داستان‌نویسی را کنار گذاشت و به نگارش زندگی‌نامه‌ی خود مشغول شد. رمان‌های او آمیزه‌ای از پرداخت استادانه و کالبدشکافی هوشمندانه روان انسان‌هاست.
وی ترس‌ها، عقده‌های روانی، گرایش‌های ذهنی و وابستگی‌هایی را توصیف می‌کند که در زیر نقاب زندگی معمولی و یک‌نواخت روزمره پنهان‌اند و ناگهان با انفجاری غیرمنتظره به خشونت و جنایت منجر می‌شود.
آثار او شامل بیش از 200 رمان، 150 رمان کوتاه، یک سناریو برای باله، چندین جلد زندگی‌نامه (که نخستین آنها با عنوان خاطرات خودمانی در 1981 منتشر شد)، مقاله‌های بی‌شمار و تعداد بسیاری رمان عامه پسند است که صرفاً برای کسب درآمد و با یک دوجین نام مستعار نوشته است. اما شهرت وی به‌واسطه‌‌ی 75 رمان و 28 داستان کوتاهی است که کمیسر مگره قهرمان آنهاست. نخستین این رمان‌ها با نام «مسافری که با ستاره شمال آمد» (Pietr Le Letton) در سال 1931 و آخرین آنها «مگره و مسیو چارلز» به چاپ رسید.

*کتاب:
Maigret en de gele schoenen (1953)
Maigret and the Man on the Boulevard (1953)

*فیلم:
Murder on Monday - BBC (1962)

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

4

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • تنظیم نمایش خوب بود. بخصوص گوینده نقش اصلی (کارگاه مکره) بسیار عالی بودند.
  • لذت بردم ...مرسی از زحمات شما
  • خیلی جذاب بود اجراها حرف نداشت خسته نباشید
  • سلام عالی کلا خانم آشا محرابی حرف نداره 😍
  • راز کفشهای زرد را میتوان یکی از آرامترین آهنگ متن ،نمایشنامه، دیالوگو صدابرداری های کتاب گویا نامبرد ؛ممنون
  • داستانی که بیشتر از جنایی بودن ، در واقع روایت ویژگی های شخصیتی مردی گرفتار همسر و دختری حیوان صفت و عاری از عاطفه بود ...! زندگی بر باد رفته مردی که به قول دخترش بجای ایجاد تغییر و اصلاح رابطه غلط و زورگویانه همسرش با خود فقط فرار کرد و‌ فرار ... ! در واقع موضوع کشته شدن و شناسایی قاتلش حتی به اندازه همان ۵ دقیقه پایانی هم اهمیتی نداشت و این روایت یک زندگی تباه شده و شرح روابط پیجیده انسانها بود که نویسنده در کل داستان سعی داشت بیان کند ! جالب انکه شنونده ختی تا پایان قصه هم مطلبی از «ر
  • خوب بود 👌🏻
  • اسم کتاب در واقع مگره و مرد نیمکت نشین هست
  • اول بزنید دقیقه "۲۸:۵۰ صدای اون گربه رو بشنوید😂😂😂 کاش صداپیشه اون گربه شوهر عمه من بود، تو مهمونیا برامون تقلید صدا میکرد
  • ممنون از داستان جذاب واجرای جذابتر همه عوامل اما لطف کنید روی کیفیت صدا بیشتر کار کنید ،برای من صدای داستان اصلا در نمیومد .
  • خیلی خوب بود
  • عالی بود فوق العاده
  • بسیار زیبا و جذاب من دومین باره گوش میدم البته دفعه اول رو با راوی گری اقای شهرستانی و خانم افضلی گوش دادم ، که هر دو بسیار دلنشین بودند
  • فوق العاده بود... من دوست داشتم
  • یک ساعته دارم به اون شخصی ک صدای گربه رو دراورد میخندم 🤣🤣🤣
  • خیلی داستان حرفه ای نبود
  • جذاب و شنیدنی بود علی الخصوص صداهای دلنشین راویان با تشکر ⚘🌺
  • باحاله خیلی دوسش دارم
  • بسیار جذاب و شنیدنی بود با تشکر ⚘
  • عالیی و قشنگ حتما گوش بدین arameshsa

تصاویر

از همین نویسنده

کتاب گویا