منو
پدرم، مادرم، خانواده ام

پدرم، مادرم، خانواده ام

  • 4 قطعه
  • 20 دقیقه مدت کتاب
  • 2002 دریافت شده
نویسنده: حسیب کیالی
راوی: امید زندگانی
قالب: روایی
دسته‌بندی: رمان و داستان
امان از شهر، اهل خودش را مسموم می کند و این زهر را به کام کسانی می ریزد که از ده به آنجا مهاجرت می کنند... زهر، همه ذرات خونشان را مسموم می کند.

از ایرانصدا بشنوید

ماجرا از این جا شروع شد که تکه کاغذ زرد از زیر تخت زن برادرم (سامیه) به دست مادرم افتاد. اول فکر کردم که سهواً از جیب برادرم افتاده. برادرم و همسرش در دمشق بودند. خواهرم و شوهرش هم به ده آمده بودند تا پدر و مادرم را ببینند. وقتی مادرم اتاق را جارو می کرد، چشمش به آن تکه کاغذ افتاد که ...

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

3

محتوا و داستان

3

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • با سلام. به نظر من اصلا روایت پخته ای نبود . قطعه قطعه و پراکنده بود. نقش ها زیاد معلوم نبود . جا افتاده نبود داستان

تصاویر

از همین گوینده

کتاب گویا