منو
آن شب که بی‌بی مهمان ما بود

آن شب که بی‌بی مهمان ما بود

  • 4 قطعه
  • 31 دقیقه مدت کتاب
  • 8217 دریافت شده
مصطفی این‌طور روایت می‌کند:
«سحر بود که به‌زور از خواب بیدار شدم. بابا گفت مصطفی برو به بی‌بی بگو سحر بیاد اینجا؛ آخه پلو داریم.»

از ایرانصدا بشنوید

هر وقت غذای خوبی داشتیم، بی‌بی مهمون ما بود. بی‌بی مادر پدرم بود و منو خیلی دوست داشت. اما من حوصله نداشتم نصفه‌شبی برم بیرون؛ پس بهانه آوردم. به بابام گفتم: اگر اجازه بدید که با دوچره برم دنبالش، میرم؛ وگرنه اصلا نمیرم. بابا قبول کرد، اما مامان مخالف بود. بابا گفت بذار بره، بهانه دستش نده. خلاصه سوار بر دوچرخه راهی خونه‌ی بی‌بی شدم. اما اون گفت که نمیاد خونه‌ی ما. گفتم تنهایی اینجا نمون بی‌بی. اگه صدام بمب بندازه چی؟ گفت: نفوس بد نزن....
حوصله‌ام سررفته بود و دلم می‌خواست هر طور که شده با خودم ببرمش. کلی اصرار کردم و از ترس بابام و داداش حسین نمی‌تونستم دست‌خالی برگردم. دوباره التماس کردم تا بالاخره راضی شد. به زور سوار دوچرخه شدیم و بی‌بی منو محکم گرفت. تو راه ازم پرسید: بگو ببینم خورش چی دارین؟ و من که می‌دونستم خورش آلو دوست داره، گفتم: آلو!

**مختصری درباره‌ی نویسنده:
فریدون عموزاده خلیلی (زادهٔ بهمن ماه 1338 در سمنان) نویسنده، پژوهشگر و روزنامه‌نگار ایرانی است و از چهره‌های مطرح هنر و روزنامه‌نگاری بعد از انقلاب به‌شمار می‌آید. او برای نگارش کتاب سفر به شهر سلیمان برگزیده هشتمین دوره کتاب سال ایران شد.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

4

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • سحر بود زورکی چشم هایم را باز کردم هنوز دهن دره ام تمام نشده بود که امر و نهی های بابام شروع شد پاشو مصطفی برو بی بی تو صدا بزن برای سحری بیاد اینجا
  • داستان خیلی قشنگی بود 😍😍 با صدای دلنشین آقای سرشار 😍😍😍
  • لعنتیا جنایی معمایی بزارید لعنت به شیطون
  • عالی بود
  • خیلی خوب بود. برگشتم ۳۰ سال به عقب
  • اینطوری بزرگ شد نسل ما 60 و50 ااای
  • بد نیست
  • زیبا بود
  • عالی بود..........من رفتم ۶۰،۵۰سال پیش......خیلی دوسش داشتم ممنونم ی.س.ح
  • عالی بود..........من رفتم ۶۰،۵۰سال پیش......خیلی دوسش داشتم ممنونم ی.س.ح
  • رفتم ۳۰ سال پیش.........سالای ۶۰،۵۰......خیلی قصه قشنگی بود....لطفا خیلی از این کتابا بذارید لطفا لطفا لطفا لطفا!ممنونم! ی.س.ح
  • 😍😙😘❤❤❤
  • نمی‌دونم چرا اینقدر باهاش ارتباط گرفتم بالغ بر صد بار شاید گوش کردم،دنباله متنشم هستم.احساس همذات‌پنداری میکنم،چون میرفتم دنبال مادرم ،بمبارونم یادمه...یک کلام...عالی...متن وصدا عالی...فقط آرزوی خوب برای نویسنده وگوینده
  • عالی بود....💚💚💚💚💚
  • دلتنگ بی بی شدم
  • قصه ای نمیتونه اشک منو در بیاره اون قصه:)😭
  • بی بی گناه داشت:(

تصاویر

از همین نویسنده

از همین گوینده

کتاب گویا