- 11008
- 1000
- 1000
- 1000
حکمتها و اندرزها
حکمتها و اندرزها مجموعهای است مشتمل بر مقالاتی از استاد شهید آیتالله مطهری که در سالهای 1339 تا 1341 هجری شمسی به صورت گفتار و خطابه به رشته تحریر درآمدهاست.
از ایرانصدا بشنوید
مقالاتی از استاد شهید آیتالله مطهری که در سالهای 1339 تا 1341 هجری شمسی برای یک برنامه عمومی آشنایی با فرهنگ اسلامی و به منظور ایراد به صورت گفتار و خطابه به رشته تحریر درآمدهاست و بیشتر مطالب آن در خصوص راه و رسم زندگی و دستورالعمل اسلام در این باب است.
جوان تشنهی حقیقت و جویای روش صحیح زندگی میتواند با مطالعهی مقالات متنوع این کتاب به پاسخ سؤالات خود دست یابد. پرسشهایی از قبیل:
ما که از زندگی چیزی نفهمیدیم. آیا زندگی بیمعناست؟
چرا انسان به هر آرزویی برسد آرزویی بزرگتر جلو چشمانش نمایان میشود؟
احساس دائمی نگرانی و اضطراب از چیست و چه چیزی میتواند روح انسان را قانع کند؟
بشر جایزالخطاست. آیا باید از انسان انتظار داشت که خطا نکند یا آن که خطاهای خود را تکرار نکند؟ چه عاملی باعث جلوگیری از تکرار خطا میشود؟
چگونه میتوان روحیهای سالم، با نشاط و امیدوار داشت؟
گاهی انسان با وسایل مختلف مثل موسیقی، رمانهای عشقی و جنایی و فیلمهای تخیلی به تخیل رو میآورد و به برهمبافتن آرزوهای دور و دراز میپردازد. علت چیست؟
ما سلسله اموری را به عنوان "حقوق انسانی" یا "شئون انسانی" نام میبریم، میگوییم انسانیت حکم میکند که رحم و مروت داشته باشیم، نیکوکار باشیم، از صلح و آرامش حمایت کنیم، از جنگ ابراز تنفر کنیم، به بیبضاعتها و بیماران و مجروحان و مصدومان و درماندگان کمک کنیم، به همنوعان خود آزار نرسانیم، بلکه در راه خدمت به نوع فداکاری کنیم، جانفشانی کنیم، عفیف و باتقوا باشیم، به حقوق دیگران تجاوز نکنیم. همه اینها درست است و واقعاً هم باید این چنین بود، اما اگر از ما بپرسند که منطق این دستورها و فلسفهای که ما را قانع کند منافع شخصی خود را فدای این امور کنیم و متحمل محرومیت بشویم چیست؟ آیا میتوانیم با چشمپوشی از مسئله خداشناسی جوابی بدهیم ؟ اینها همه به اصطلاح معنویات است و در جهت مخالف مادیات و منافع فردی است.
سرسلسله معنویات خداشناسی است، ممکن نیست از سرسلسله معنویات و از ریشه و بن و سرچشمه آنها چشم بپوشیم و آنگاه بتوانیم اصول معنوی داشته باشیم، و از طرفی حتی مادیترین مسلکهای جهان چارهای ندارند از اینکه سازمان اجتماعی خود را بر سلسله اصول معنوی و شرافتهای اخلاقی بسازند.
انسانیت از خداشناسی نمیتواند جدا گردد، یا خداشناسی است و یا سقوط در حیوانیت و منفعتپرستی و سبعیت و درندگی. منفعتپرستی به معنی واقعی کلمه یعنی اینکه آدمی واقعاً بنده شهوت و شکم بوده باشد. یا باید بنده خدا بود و یا بنده شکم و دامن و جاه و مقام و پول و زر و زیور، راه سوم ندارد، اما اینکه کسی مدعی شرافت و اخلاق و تقوا و عفت باشد و در عین حال به خداشناسی که سرسلسله این امور است ایمان و اعتقاد نداشته باشد، وهم باطلی بیش نیست.
* به دلیل طولانی بودن مباحث و پرهیز از زیاد شدن زمان این جلد از کتاب به دو قسمت تقسیم شده و مباحث بعدی در جلد سوم ارائه می شود.
جوان تشنهی حقیقت و جویای روش صحیح زندگی میتواند با مطالعهی مقالات متنوع این کتاب به پاسخ سؤالات خود دست یابد. پرسشهایی از قبیل:
ما که از زندگی چیزی نفهمیدیم. آیا زندگی بیمعناست؟
چرا انسان به هر آرزویی برسد آرزویی بزرگتر جلو چشمانش نمایان میشود؟
احساس دائمی نگرانی و اضطراب از چیست و چه چیزی میتواند روح انسان را قانع کند؟
بشر جایزالخطاست. آیا باید از انسان انتظار داشت که خطا نکند یا آن که خطاهای خود را تکرار نکند؟ چه عاملی باعث جلوگیری از تکرار خطا میشود؟
چگونه میتوان روحیهای سالم، با نشاط و امیدوار داشت؟
گاهی انسان با وسایل مختلف مثل موسیقی، رمانهای عشقی و جنایی و فیلمهای تخیلی به تخیل رو میآورد و به برهمبافتن آرزوهای دور و دراز میپردازد. علت چیست؟
ما سلسله اموری را به عنوان "حقوق انسانی" یا "شئون انسانی" نام میبریم، میگوییم انسانیت حکم میکند که رحم و مروت داشته باشیم، نیکوکار باشیم، از صلح و آرامش حمایت کنیم، از جنگ ابراز تنفر کنیم، به بیبضاعتها و بیماران و مجروحان و مصدومان و درماندگان کمک کنیم، به همنوعان خود آزار نرسانیم، بلکه در راه خدمت به نوع فداکاری کنیم، جانفشانی کنیم، عفیف و باتقوا باشیم، به حقوق دیگران تجاوز نکنیم. همه اینها درست است و واقعاً هم باید این چنین بود، اما اگر از ما بپرسند که منطق این دستورها و فلسفهای که ما را قانع کند منافع شخصی خود را فدای این امور کنیم و متحمل محرومیت بشویم چیست؟ آیا میتوانیم با چشمپوشی از مسئله خداشناسی جوابی بدهیم ؟ اینها همه به اصطلاح معنویات است و در جهت مخالف مادیات و منافع فردی است.
سرسلسله معنویات خداشناسی است، ممکن نیست از سرسلسله معنویات و از ریشه و بن و سرچشمه آنها چشم بپوشیم و آنگاه بتوانیم اصول معنوی داشته باشیم، و از طرفی حتی مادیترین مسلکهای جهان چارهای ندارند از اینکه سازمان اجتماعی خود را بر سلسله اصول معنوی و شرافتهای اخلاقی بسازند.
انسانیت از خداشناسی نمیتواند جدا گردد، یا خداشناسی است و یا سقوط در حیوانیت و منفعتپرستی و سبعیت و درندگی. منفعتپرستی به معنی واقعی کلمه یعنی اینکه آدمی واقعاً بنده شهوت و شکم بوده باشد. یا باید بنده خدا بود و یا بنده شکم و دامن و جاه و مقام و پول و زر و زیور، راه سوم ندارد، اما اینکه کسی مدعی شرافت و اخلاق و تقوا و عفت باشد و در عین حال به خداشناسی که سرسلسله این امور است ایمان و اعتقاد نداشته باشد، وهم باطلی بیش نیست.
* به دلیل طولانی بودن مباحث و پرهیز از زیاد شدن زمان این جلد از کتاب به دو قسمت تقسیم شده و مباحث بعدی در جلد سوم ارائه می شود.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
تصاویر
از همین نویسنده
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
قیام و انقلاب مهدی عج الله تعالی فرجه و الشریف\
از همین گوینده
-
-
زندگینامه آیت الله العظمی شهاب الدین مرعشی نجفی
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان