منو
زندگینامه آیت الله العظمی شهاب الدین مرعشی نجفی

زندگینامه آیت الله العظمی شهاب الدین مرعشی نجفی

  • 4 قطعه
  • 57 دقیقه مدت کتاب
  • 3554 دریافت شده
در سال 1315ق در نجف به دنیا آمد و «شهاب الدین» نام گرفت. پدرش، آیت‌الله سید شمس الدین محمود مرعشی، از فقها و مدرّسان علوم اسلامی نجف بود. آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی، علامه محقق، مورخ، ریاضیدان و مرجع عالیقدر مکتب تشیع بود.

از ایرانصدا بشنوید

سید شهاب الدین، محمدحسین حسینی مرعشی نجفی دوران کودکی را در آغوش پرمهر خانواده سپری کرد و با تربیت اسلامی بزرگ شد. مادرش زنی پاکدامن و باایمان بود که هیچ گاه بدون وضو به او شیر نمی‌داد. پس از یادگیری خواندن و نوشتن، در نوجوانی به کسوت روحانیت درآمد و به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. ادبیات عرب، فقه، اصول، حدیث، درایه، رجال و تراجم و ... را نزد استادان برجسته حوزه علمیه نجف فراگرفت. تلاش شبانه روزی وی سرانجام در 27 سالگی به ثمر نشست و به درجه اجتهاد رسید.
آیت الله مرعشی نجفی در طول سالیان دراز، خدمت‌های شایانی به جهان اسلام کرد. تأسیس مدارس علمیه یکی از فعالیت‌های درخشان ایشان است.
کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی از بزرگ‌ترین کتابخانه‎های کشور است که بسیاری از کتاب‌های خطی جهان اسلام در آن جای گرفته است. بسیاری از این کتاب‌ها، ا ز باارزش‌ترین متون تاریخی است که قرن‌ها از عمر آنها می‎گذرد.

برخی شاگردان ایشان:
در طول بیش از هفتاد سال تدریس در حوزه علمیه قم، شاگردان زیادی تربیت کردند؛ از جمله:
- سید محمود طالقانی
- محمدعلی ابن‌الرضا
- سید عزالدین حسینی زنجانی
- سید محمدمهدی غضنفری خوانساری
- سید محمد هاشم غضنفری خوانساری
- محمد صدوقی
- مرتضی مطهری
- محمد مفتح
- سید صابر جباری
- محمدرضا مهدوی کنی
- سید هادی غضنفری خوانساری
- محمد صالح کمیلی خراسانی
- سیف‌الله آذریان

عالم فرزانه و عارف زاهد، حضرت آیت اللّه مرعشی نجفی عمری را در راه دین مقدس اسلام و مذهب جعفری، قلم و قدم زد و نزدیک به هشتاد سال به تدریس و تربیت شاگردان اهل‌بیت علیهم السلام، تألیف و تصنیف و نیایش گذراند.
از خصوصیّات اخلاقی و فردی ایشان نیز می توان گفت فوق‌العاده خوش برخورد و دارای سجایای اخلاقی بی‌شماری بودند. آیت‌الله مرعشی نجفی، احترام خاصی برای والدین خود قائل بودند. خود ایشان در این باره می‌فرمودند: «وقتی مادرم مرا می‌فرستاد تا پدرم را برای خوردن غذا صدا کنم، بعضی وقت‌ها می‌دیدم پدر به خاطر خستگی در حال مطالعه خوابش برده است. دلم نمی‌آمد ایشان را بیدار کنم. همان‌طور که پایش دراز بود، صورت خودم را به کف پای پدرم می‌مالیدم تا ایشان بیدار شود. در این حال که بیدار می‌شد، برایم دعا می‌کرد و عاقبت‌به‌خیری می‌خواست. من خیلی از توفیقاتم را از دعای پدر و مادر دارم».

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

5

فصل ها

تصاویر

از همین گوینده

کتاب گویا