- 71443
- 1000
- 1000
- 1000
بیژن و منیژه
داستان «بیژن و منیژه» یکی از داستان های معروف شاهنامه، کتاب حماسی ایرانیان، است. این نمایش روایتی موجز از عشق بیژن، پسر گیو، به منیژه، دختر افراسیاب، است.
از ایرانصدا بشنوید
در دوران پادشاهی کیخسرو، پادشاه کیانی، گروهی از مردم سرزمین اِرمان برای دادخواهی نزد شاه ایران آمدند و گفتند سرزمینشان در مرز توران، با تاختوتاز و هجوم گرازان مواجه شده است.
کیخسرو دو پهلوان ایرانی را برای دفع گرازان در نظر میگیرد که یکی «گرگین میلاد» و دیگری «بیژن» است. بیژن با وجود مخالفتهای پدرش، گیو، به این مأموریت اعزام میشود. گرگین میلاد که به پلیدی و فرصتطلبی در شاهنامه شناخته شده است، بیژن را به تنهایی به نبرد میفرستد؛ اما در آن روز بیژن بر گرازان چیره میشود.
بیژن، پهلوان جوان ایرانی، به فرمان کیخسرو درپی مأموریتی به اِرمان (مرز ایران و توران) میرود. در بازگشت گرگین، راهنمای بیژن، او را به مجلس منیژه، دختر افراسیاب، پادشاه توران، میبرد. هدف از این دعوت، به دام انداختن بیژن بود. منیژه با دیدن بیژن، به او دل میبندد و او را نزد خود میخواند، امّا بیژن مجبور است به سرزمین خود بازگردد. گفتن این حقیقت از سوی بیژن سبب میشود که منیژه برای نگاه داشتن او تدبیری بیندیشد. بیژن با داروی خواب آوری که یکی از ندیمهها، به دستور منیژه، به او میخورانَد، بیهوش میشود و منیژه او را به کاخ خود میبرد. دربان کاخ که از حضور مردی بیگانه سخت شگفتزده شده است، ماجرا را به افراسیاب اطلاع میدهد و او به دستیاری برادر خود، گرسیوَز، و با کمک سربازانش، بیژن را دستگیر میکنند.
در آغاز افراسیاب به قتل بیژن فرمان می دهد، ولی بعد به پیشنهاد وزیرش او را در چاهی زندانی میکند. منیژه با خواری از خانهی خود رانده میشود و شب و روز را به اندوه و پرستاری بیژن میگذراند.
گرگین که با ریاکاری مسبب این ماجرا بوده و از کردار خویش پشیمان شده است، به ایران بازمیگردد و با سخنانی بیپایه خبر ناپدید شدن بیژن را به شهریار ایران میرساند و براثر خشم خسرو گرفتار بند میشود.
کیخسرو در جام جهاننما بیژن را میبیند که در چاهی از سرزمین توران زندانی است. کیخسرو به این امید که بیژن زنده است، رستم را برای رهایی بیژن راهی تورانزمین میکند. رستم پس از جستوجوی بسیار، سرانجام، بیژن را می یابد و با شکست دادن تورانیان، همراه بیژن و منیژه به ایران بازمیگردد.
کیخسرو به شادمانیِ یافتن بیژن، جشن پیوند او و منیژه را برپا میکند و گرگین را نیز که از کرده ی خود پشیمان شده است، به پایمردی رستم، می بخشد...
*فیلم بیژن و منیژه (1337)
کیخسرو دو پهلوان ایرانی را برای دفع گرازان در نظر میگیرد که یکی «گرگین میلاد» و دیگری «بیژن» است. بیژن با وجود مخالفتهای پدرش، گیو، به این مأموریت اعزام میشود. گرگین میلاد که به پلیدی و فرصتطلبی در شاهنامه شناخته شده است، بیژن را به تنهایی به نبرد میفرستد؛ اما در آن روز بیژن بر گرازان چیره میشود.
بیژن، پهلوان جوان ایرانی، به فرمان کیخسرو درپی مأموریتی به اِرمان (مرز ایران و توران) میرود. در بازگشت گرگین، راهنمای بیژن، او را به مجلس منیژه، دختر افراسیاب، پادشاه توران، میبرد. هدف از این دعوت، به دام انداختن بیژن بود. منیژه با دیدن بیژن، به او دل میبندد و او را نزد خود میخواند، امّا بیژن مجبور است به سرزمین خود بازگردد. گفتن این حقیقت از سوی بیژن سبب میشود که منیژه برای نگاه داشتن او تدبیری بیندیشد. بیژن با داروی خواب آوری که یکی از ندیمهها، به دستور منیژه، به او میخورانَد، بیهوش میشود و منیژه او را به کاخ خود میبرد. دربان کاخ که از حضور مردی بیگانه سخت شگفتزده شده است، ماجرا را به افراسیاب اطلاع میدهد و او به دستیاری برادر خود، گرسیوَز، و با کمک سربازانش، بیژن را دستگیر میکنند.
در آغاز افراسیاب به قتل بیژن فرمان می دهد، ولی بعد به پیشنهاد وزیرش او را در چاهی زندانی میکند. منیژه با خواری از خانهی خود رانده میشود و شب و روز را به اندوه و پرستاری بیژن میگذراند.
گرگین که با ریاکاری مسبب این ماجرا بوده و از کردار خویش پشیمان شده است، به ایران بازمیگردد و با سخنانی بیپایه خبر ناپدید شدن بیژن را به شهریار ایران میرساند و براثر خشم خسرو گرفتار بند میشود.
کیخسرو در جام جهاننما بیژن را میبیند که در چاهی از سرزمین توران زندانی است. کیخسرو به این امید که بیژن زنده است، رستم را برای رهایی بیژن راهی تورانزمین میکند. رستم پس از جستوجوی بسیار، سرانجام، بیژن را می یابد و با شکست دادن تورانیان، همراه بیژن و منیژه به ایران بازمیگردد.
کیخسرو به شادمانیِ یافتن بیژن، جشن پیوند او و منیژه را برپا میکند و گرگین را نیز که از کرده ی خود پشیمان شده است، به پایمردی رستم، می بخشد...
*فیلم بیژن و منیژه (1337)
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان