- 19243
- 1000
- 1000
- 1000
داستانهای کوتاه رومن گاری
این مجموعهداستان شامل پنج داستان است که در کتاب گویای پیشِ رو چهار داستانِ «پرندگان برای مردن به پرو میروند»، «رفیق کبوتر»، «قدیمیترین قصهی تاریخ» و «بشردوست» ترجمه و اقتباس شدهاست.
از ایرانصدا بشنوید
دربارهی کتاب
این کتاب شامل پنج داستان کوتاه است. عنوان داستانهای این مجموعه از این قرار است: پرندگان میروند و در پرو میمیرند، بشردوست، ملالی نیست جز دوری شما، همشهری کبوتر و کهنترین داستان جهان.
هر داستان روایتِ نسبتاً تلخی از پدیدههای دردناکی مثل تنهایی، جنگ، بردگی و زوال انسان است که میشود گفت رومن گاری به شکل بدبینانهای به آن پرداختهاست.
دربارهی نویسنده
«رومن گاری» (زادهی 8 مه 1914-/ درگذشتهی 2دسامبر1980) نویسنده، فیلمنامهنویس، کارگردان، خلبان در جنگجهانی دوم و دیپلمات فرانسوی بود.
او با نام اصلی «رومن کاتسِف» در 8 مه 1914 میلادی در شهر «ویلنا» (اکنون: ویلنیوس، واقع در لیتوانی) در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. پدرش «آری-لیب کاسو» کمی بعد، در 1925 میلادی، خانواده را رها کرد و دوباره ازدواج کرد. از آن هنگام او با مادرش، «نینا اوزینسکی» (کاسو)، ابتدا در ویلنا و سپس در ورشوی لهستان زندگی میکرد.
در سال 1928 میلادی، رومن چهاردهساله، به همراه مادرش، به شهر «نیس» در کشور فرانسه رفتند. رومن سرگذشت سه دههی نخست زندگیاش را در کتاب «میعاد در سپیده دم» (1960) نوشته است.
او در فرانسه در رشتهی حقوق تحصیل کرد. ابتدا در «اکس-ان-پروونس» و سپس در پاریس. او در «سالون-دو-پروونس» و در پایگاه هوایی آوورد در نزدیکی بورگس، خلبانی در نیروی هوایی فرانسه را آموخت. پس از اشغال فرانسه به دستِ نازیها در جنگجهانی دوم او به انگلستان گریخت و تحت رهبری «شارل دوگل» به «نیروهای آزاد فرانسه» پیوست و در اروپا و آفریقای شمالی جنگید.
او نگارش نخستین رمانش «تربیت اروپایی» (1945) را زمانی که در ارتش بود، شروع کرد. در سال 1945 در فرانسه جایزهی منتقدان را دریافت کرد. همچنین بهسببِ خدماتش در ارتش موفق به دریافتِ جوایز متعددی از ارتش شد.
پس از جنگ رومن با مدرک حقوق که از دانشگاه پاریس گرفته بود و نیز با دیپلم زبانهای اسلاو که از دانشگاه ورسای دریافت کرده بود، با سِمتِ دیپلمات در شهرهای گوناگون کار کرد. همچنین بهعنوان سخنگوی نمایندگان فرانسوی سازمان ملل، ابتدا در نیویورک و سپس در لندن فعالیت کرد.
پس از اقامت در نیویورک، بهعلت خستگی، بهمدت سه ماه کار را رها کرد و در سال 1956 به نوشتن رمان «ریشههای آسمان» پرداخت. این داستان نخستین رمان وی بود که برندهی جایزهی گنکور شد.
طی این سالها وی دو بار ازدواج کرد. نخستین همسرش نویسندهای انگلیسی به نام «لزلی بلانش» بود. در سال 1963 از وی جدا شد و با هنرپیشهای به نام «جین سیبرگ» ازدواج کرد و مدت هفت سال با او زندگی کرد. رومن زندگیاش با سیبرگ را در کتابی به نام «سگ سفید» (1970) به رشتهی تحریر درآوردهاست. حاصل این زندگی مشترک پسری به نام «دیهگو» بود که مدتی را در اسپانیا با زن مدیری زندگی میکرد. زندگی پسرش و این خانم، الگوی رومن برای نقشهای مومو و مادموازل رزا در رمان «زندگی در پیش رو» شد.
رومن در دوران زندگی سیاسیاش حدود 12 رمان نوشت. به همین دلیل بسیاری از کارهایش را با نام مستعار مینوشت. مادامی که با نام مستعار «امیل آژار» نویسندگی میکرد، با نام رومن گاری نیز داستان مینوشت.
«گَری» فرم امری فعلی با معنای «به دنیا آمدن» در زبان روسی است. به همین دلیل رومن مدل آمریکایی شدهی این فعل را به عنوان نام مستعار خود انتخاب کرد. البته این انتخاب تا حدودی بهدلیل قهرمان رومن، «گری کوپر» بود.
کلمهی آژار (تلفظ اصلی: آیار) نیز بهلحاظ معنایی نزدیک به کلمهی گری است. این واژه در زبان روسی به معنای «زغالسنگهای زنده» است که یک اصطلاح انجیلی و به مفهوم انوار الهی است.
وی دومین جایزهی ادبی گنکور را با نام «امیل آژار» به دلیل نوشتن رمان زندگی در پیش رو به دست آورد. وی تنها نویسندهای است که دو مرتبه موفق به دریافت این جایزه شدهاست. این جایزه تنها یکبار به هر نویسنده تعلق میگیرد. به دلیل اینکه وی این رمان را با نام مستعار نوشته بود، برای دومینبار توانست این جایزه را دریافت کند و پسرعمویش «پائول پالویچ» به جای وی این جایزه را دریافت کرد. رومن بعدها در کتابی به نام «زندگی و مرگ امیل آژار» این حقیقت را فاش کرد.
وی همچنین فیلمنامهی «طولانیترین روز» و نیز فیلمنامهی «قتل» را نوشت و این فیلم را با بازی همسر دوم خود کارگردانی کرد.
رومن گاری در 2دسامبر1980، مدت کوتاهی پس از مرگ همسرش، با شلیک گلولهای به زندگی خود پایان داد. وی در یادداشتی که از خود به جای گذاشته این طور نوشته: «... دلیل این کار مرا باید در زندگینامهام (شب آرام خواهد بود) (1974) بیابید.» او در این کتاب گفته است: «به خاطر همسرم نبود، دیگر کاری نداشتم.» و همچنین نوشته است: «واقعاً به من خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ!»
رومن گاری در زندگی پربار ادبی خود 21 رمان با نام حقیقی، یک رمان با نام مستعار «فوسکو سینسبال» و چهار رمان با نام مستعار امیل آژار نوشت و منتشر کرد. کتابشناسی این نویسندهی شهیر فرانسوی به شرح زیر است:
تربیت اروپایی (1945)، تولیپ (رمان) یا لاله (1946)، رنگهای روز (1952)، لیدی ال (1957)، میعاد در سپیدهدم (1960)، به افتخار پیشتازان سرافرازمان (1962)، خداحافظ گاری کوپر (1965)، رقص چنگیز کوهن (1967)، سگ سفید (1970)، شب آرام خواهد بود (1974 مصاحبه)، زندگی در پیش رو (1975) (با نام مستعار امیل آژار)، شاه سلیمان (1979) (با نام مستعار امیل آژار)، بادبادکها (1980)، مردی با کبوتر (1984)، ستاره باز، پرندهها میروند در پرو میمیرند (1968 فیلم)، گذار روزگار (1980، آخرین مصاحبه «رومن گاری» چند ماه قبل از مرگش با رادیو کانادا).
*کتاب:
Les Oiseaux vont mourir au Pérou
Author: Romain Gary
Publish Date: 1975
Publisher: Gallimard
Language: French
Pages: 277
این کتاب شامل پنج داستان کوتاه است. عنوان داستانهای این مجموعه از این قرار است: پرندگان میروند و در پرو میمیرند، بشردوست، ملالی نیست جز دوری شما، همشهری کبوتر و کهنترین داستان جهان.
هر داستان روایتِ نسبتاً تلخی از پدیدههای دردناکی مثل تنهایی، جنگ، بردگی و زوال انسان است که میشود گفت رومن گاری به شکل بدبینانهای به آن پرداختهاست.
دربارهی نویسنده
«رومن گاری» (زادهی 8 مه 1914-/ درگذشتهی 2دسامبر1980) نویسنده، فیلمنامهنویس، کارگردان، خلبان در جنگجهانی دوم و دیپلمات فرانسوی بود.
او با نام اصلی «رومن کاتسِف» در 8 مه 1914 میلادی در شهر «ویلنا» (اکنون: ویلنیوس، واقع در لیتوانی) در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. پدرش «آری-لیب کاسو» کمی بعد، در 1925 میلادی، خانواده را رها کرد و دوباره ازدواج کرد. از آن هنگام او با مادرش، «نینا اوزینسکی» (کاسو)، ابتدا در ویلنا و سپس در ورشوی لهستان زندگی میکرد.
در سال 1928 میلادی، رومن چهاردهساله، به همراه مادرش، به شهر «نیس» در کشور فرانسه رفتند. رومن سرگذشت سه دههی نخست زندگیاش را در کتاب «میعاد در سپیده دم» (1960) نوشته است.
او در فرانسه در رشتهی حقوق تحصیل کرد. ابتدا در «اکس-ان-پروونس» و سپس در پاریس. او در «سالون-دو-پروونس» و در پایگاه هوایی آوورد در نزدیکی بورگس، خلبانی در نیروی هوایی فرانسه را آموخت. پس از اشغال فرانسه به دستِ نازیها در جنگجهانی دوم او به انگلستان گریخت و تحت رهبری «شارل دوگل» به «نیروهای آزاد فرانسه» پیوست و در اروپا و آفریقای شمالی جنگید.
او نگارش نخستین رمانش «تربیت اروپایی» (1945) را زمانی که در ارتش بود، شروع کرد. در سال 1945 در فرانسه جایزهی منتقدان را دریافت کرد. همچنین بهسببِ خدماتش در ارتش موفق به دریافتِ جوایز متعددی از ارتش شد.
پس از جنگ رومن با مدرک حقوق که از دانشگاه پاریس گرفته بود و نیز با دیپلم زبانهای اسلاو که از دانشگاه ورسای دریافت کرده بود، با سِمتِ دیپلمات در شهرهای گوناگون کار کرد. همچنین بهعنوان سخنگوی نمایندگان فرانسوی سازمان ملل، ابتدا در نیویورک و سپس در لندن فعالیت کرد.
پس از اقامت در نیویورک، بهعلت خستگی، بهمدت سه ماه کار را رها کرد و در سال 1956 به نوشتن رمان «ریشههای آسمان» پرداخت. این داستان نخستین رمان وی بود که برندهی جایزهی گنکور شد.
طی این سالها وی دو بار ازدواج کرد. نخستین همسرش نویسندهای انگلیسی به نام «لزلی بلانش» بود. در سال 1963 از وی جدا شد و با هنرپیشهای به نام «جین سیبرگ» ازدواج کرد و مدت هفت سال با او زندگی کرد. رومن زندگیاش با سیبرگ را در کتابی به نام «سگ سفید» (1970) به رشتهی تحریر درآوردهاست. حاصل این زندگی مشترک پسری به نام «دیهگو» بود که مدتی را در اسپانیا با زن مدیری زندگی میکرد. زندگی پسرش و این خانم، الگوی رومن برای نقشهای مومو و مادموازل رزا در رمان «زندگی در پیش رو» شد.
رومن در دوران زندگی سیاسیاش حدود 12 رمان نوشت. به همین دلیل بسیاری از کارهایش را با نام مستعار مینوشت. مادامی که با نام مستعار «امیل آژار» نویسندگی میکرد، با نام رومن گاری نیز داستان مینوشت.
«گَری» فرم امری فعلی با معنای «به دنیا آمدن» در زبان روسی است. به همین دلیل رومن مدل آمریکایی شدهی این فعل را به عنوان نام مستعار خود انتخاب کرد. البته این انتخاب تا حدودی بهدلیل قهرمان رومن، «گری کوپر» بود.
کلمهی آژار (تلفظ اصلی: آیار) نیز بهلحاظ معنایی نزدیک به کلمهی گری است. این واژه در زبان روسی به معنای «زغالسنگهای زنده» است که یک اصطلاح انجیلی و به مفهوم انوار الهی است.
وی دومین جایزهی ادبی گنکور را با نام «امیل آژار» به دلیل نوشتن رمان زندگی در پیش رو به دست آورد. وی تنها نویسندهای است که دو مرتبه موفق به دریافت این جایزه شدهاست. این جایزه تنها یکبار به هر نویسنده تعلق میگیرد. به دلیل اینکه وی این رمان را با نام مستعار نوشته بود، برای دومینبار توانست این جایزه را دریافت کند و پسرعمویش «پائول پالویچ» به جای وی این جایزه را دریافت کرد. رومن بعدها در کتابی به نام «زندگی و مرگ امیل آژار» این حقیقت را فاش کرد.
وی همچنین فیلمنامهی «طولانیترین روز» و نیز فیلمنامهی «قتل» را نوشت و این فیلم را با بازی همسر دوم خود کارگردانی کرد.
رومن گاری در 2دسامبر1980، مدت کوتاهی پس از مرگ همسرش، با شلیک گلولهای به زندگی خود پایان داد. وی در یادداشتی که از خود به جای گذاشته این طور نوشته: «... دلیل این کار مرا باید در زندگینامهام (شب آرام خواهد بود) (1974) بیابید.» او در این کتاب گفته است: «به خاطر همسرم نبود، دیگر کاری نداشتم.» و همچنین نوشته است: «واقعاً به من خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ!»
رومن گاری در زندگی پربار ادبی خود 21 رمان با نام حقیقی، یک رمان با نام مستعار «فوسکو سینسبال» و چهار رمان با نام مستعار امیل آژار نوشت و منتشر کرد. کتابشناسی این نویسندهی شهیر فرانسوی به شرح زیر است:
تربیت اروپایی (1945)، تولیپ (رمان) یا لاله (1946)، رنگهای روز (1952)، لیدی ال (1957)، میعاد در سپیدهدم (1960)، به افتخار پیشتازان سرافرازمان (1962)، خداحافظ گاری کوپر (1965)، رقص چنگیز کوهن (1967)، سگ سفید (1970)، شب آرام خواهد بود (1974 مصاحبه)، زندگی در پیش رو (1975) (با نام مستعار امیل آژار)، شاه سلیمان (1979) (با نام مستعار امیل آژار)، بادبادکها (1980)، مردی با کبوتر (1984)، ستاره باز، پرندهها میروند در پرو میمیرند (1968 فیلم)، گذار روزگار (1980، آخرین مصاحبه «رومن گاری» چند ماه قبل از مرگش با رادیو کانادا).
*کتاب:
Les Oiseaux vont mourir au Pérou
Author: Romain Gary
Publish Date: 1975
Publisher: Gallimard
Language: French
Pages: 277
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
تصاویر
از همین نویسنده
از همین گوینده
-
-
محمد رسول الله - از غزوه بنینضیر تا بنیقُرَیظه
-
محمد رسول الله - از غزوه بنیمُصطَلق تا فتح مکه
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان