- 35389
- 1000
- 1000
- 1000
داستانهای کوتاه آنتون چخوف
این کتاب گویا در بر دارندهی هشت داستان کوتاه از نویسندهی شهیر ادبیات روسیه، در قرن بیستم میلادی، «آنتون پاولویچ چخوف» است.
از ایرانصدا بشنوید
داستانهایی که در این مجموعه میشنوید، عبارتاند از:
1- صدف؛
2- آرایشگر؛
3- دشمنها؛
4- از خاطرات یک ایدهآلیست؛
5- فراری؛
6- خوابم میآد؛
7- اندوه؛
8- روز در حومهی شهر.
* دربارهی نویسنده:
«آنتون پاولویچ چخوف» نمایشنامهنویس و داستانسرای معروف روسی در 17 ژانویه سال 1860 در شهر «تاگان روگ» در شمال قفقاز در یک خانوادهی فقیر و معتقد به سنن و آداب قدیمی و ملی بهدنیا آمد و در دوم ژوئیه سال 1904 در 44سالگی در «بادن وایلر» محلی واقع در جنگل سیاه درگذشت.
جدّ چخوف از رعیتهایی بود که با صرفهجویی و کار زیاد، آزادی و حیات خود و خانوادهاش را از ارباب خویش بازخرید کرده بود. پدرش با دادوستد جزئیای که داشت، نمیتوانست هزینهی زندگی خانواده را تأمین کند و ازاینرو «آنتون» کوچک، در آغاز زندگی با قیافهی شوم فقر آشنا شد و به اثرات مخرب آن پیبرد. با آنکه چخوف در سختی و فشار زندگی میکرد، اما با عزتنفسی که داشت کوچکترین گله و شکایتی ابراز نمیکرد و با کار و کوشش فراوان، تحصیلات مقدماتی خود را در «ژبمنازیوم» مسقطالرأس به پایان برد و برای تحصیل در دانشکدهی پزشکی عازم مسکو شد و در سال 1879 در نوزدهسالگی وارد دانشگاه مسکو شد و به تحصیل طب پرداخت.
وی تنها به تحصیل در دانشکده اکتفا نکرد و با وجود ذوق فطری به نوشتن داستانها و نوولها و مقالات در مطبوعات فکاهی سرگرم شد و به این جهت وقتی در سال 1884 درجهی دکترای طب را گرفت، شغل طبابت را با حرفهی نویسندگی همراه ساخت؛ ولی بعدها تمام اوقات خود را وقف نوشتن کرد و از این راه مقام شامخی در دنیا به دست آورد.
چخوف جز در دورهی عمومیت بیماری و یا در سالهای 1892 و 1893 به طبابت نپرداخت. نخستین داستانهای او با نام مستعار «چخوف» انتشار یافت و در سال 1886 برخی از داستانهایش بهصورت کتابی به نام «داستانهای رنگارنگ» منتشر شد، این کتاب موفقیت بسیار کسب کرد. در سال 1887 وی نخستین نمایشنامهی خود «ایوانف» را نوشت.
آنتون چخوف براثر فقر و استیصال دوران کودکی و زحمات شبانهروزی دوران جوانی، در سیسالگی مبتلا به بیماری خانمانسوز سل گردید که تا پایان حیات کوتاهش مونس این نویسندهی بزرگ بود و سرانجام هم باعث مرگ وی شد. با آنکه چخوف مریض بود و با آنکه خودش هم از مرض خود اطلاع داشت، با این وصف دمی از کار و کوشش دست برنمیداشت و تقریباً تمام ساعات فراغت خود را سرگرم نوشتن بود و برای مطالعهی روحیات و احوال عموم مردم و طبقات مختلف به مسافرتها و گردشهای پرزحمتی تن میداد، چنانکه در سال 1890 راه سخت و دور و دراز «سیبری» را در پیش گرفت و در آنجا وضع تبعیدیها را مطالعه کرد و از این سفر رهاوردی به نام «جزیرهی ساخالین» برای ستمدیدگان رژیم تزاری به ارمغان آورد که در سال 1891 منتشر شد. این کتاب باعث شد تا رژیم پلیسی تزار روس به محکومینی که به جزیرهی ساخالین میفرستاد، تخفیف دهد.
چخوف در سال 1891 تا 1897 با پدر و مادرش در ملکی که در نزدیکی مسکو خریده بود زندگی کرد. در سال 1897 که در معرض تهدید مرض سل قرار گرفت، ناگزیر شد بیشتر اوقات خود را در «کریمه» و خارج از کشور بگذارند. وی در سال 1896 نمایشنامهی خود، «مرغ دریایی»، را در مسکو انتشار داد، اما این اثر در «سن پترزبورگ» با بداقبالی روبهرو شد؛ اما دو سال بعد در سال 1898 در مسکو از این نمایشنامه تجلیل شایانی شد.
آنتون چخوف در سال 1900 براثر توجه نویسندگان و دانشمندان و عموم ملت به وی و در نتیجهی نفوذ و شهرت انکارناپذیر خود، به عضویت افتخاری آکادمی روسیه انتخاب شد و مورد تقدیر فراوان قرار گرفت. «دایی وانیا» در 1899 و «سه خواهر» در 1901 و «باغ آلبالو» در سال 1904 از نمایشنامههای او بود که در مسکو با موفقیت روبهرو شدند.
وی در سال 1901 با یک هنرپیشه به نام «اولگاکنیپر» ازدواج کرد.
موقعی که دولت روسیه عضویت «ماکسیم گورکی»، نویسندهی معروف روسیه، را از آکادمی لغو کرد، آنتون چخوف نیز استعفا داد. در محیط تئاتر از نمایشنامههای وی با اشتیاق زیاد استقبال شد. در جهان هنر و ادب پیروزی روزافزون چخوف افتخارات زیادی برای وی فراهم آورد و آکادمی برای مجموعهی داستانهایش جایزهی «پوشکین» را به وی اهدا کرد.
چخوف همچنان که به نویسندگیاش ادامه میداد، بیماریاش شدیدتر میشد و بهدستور پزشکان ناگزیر به نقاط جنوبی فرانسه رفت و با آنکه کار کردن برایش زیان داشت، دست از کارهای ادبی نکشید و پس از مدتی اقامت در آن کشور به مسافرت خود در ایتالیا و آلمان ادامه داد و بالاخره به وطن خود بازگشت و در سال 1904 با مرض سل از دنیا رفت.
آنتون چخوف در زمان حیاتش بیش از 700 اثر هنری خلق کرد. آثار او امروزه به بیشتر زبانهای دنیا ترجمه شدهاند و در دانشگاههای معتبر جهان تدریس میشوند. آثار چخوف را میتوان به سه دستهی کلی تقسیم کرد که تعدادی از این آثار به شرح زیر است:
* داستان کوتاه: از دفترچه خاطرات یک دوشیزه، بوقلمونصفت، بانو با سگ ملوس، نشان شیروخورشید، همسر، داستان زندگی من و ...؛
* داستان بلند: دکتر بدون مریض، داستان ملالانگیز، دوئل و ...؛
* نمایشنامه: بیپدری، ایوانف، خرس، عروسی، مرغ دریایی، سه خواهر، باغ آلبالو، دایی وانیا، در جادهی بزرگ و ... .
1- صدف؛
2- آرایشگر؛
3- دشمنها؛
4- از خاطرات یک ایدهآلیست؛
5- فراری؛
6- خوابم میآد؛
7- اندوه؛
8- روز در حومهی شهر.
* دربارهی نویسنده:
«آنتون پاولویچ چخوف» نمایشنامهنویس و داستانسرای معروف روسی در 17 ژانویه سال 1860 در شهر «تاگان روگ» در شمال قفقاز در یک خانوادهی فقیر و معتقد به سنن و آداب قدیمی و ملی بهدنیا آمد و در دوم ژوئیه سال 1904 در 44سالگی در «بادن وایلر» محلی واقع در جنگل سیاه درگذشت.
جدّ چخوف از رعیتهایی بود که با صرفهجویی و کار زیاد، آزادی و حیات خود و خانوادهاش را از ارباب خویش بازخرید کرده بود. پدرش با دادوستد جزئیای که داشت، نمیتوانست هزینهی زندگی خانواده را تأمین کند و ازاینرو «آنتون» کوچک، در آغاز زندگی با قیافهی شوم فقر آشنا شد و به اثرات مخرب آن پیبرد. با آنکه چخوف در سختی و فشار زندگی میکرد، اما با عزتنفسی که داشت کوچکترین گله و شکایتی ابراز نمیکرد و با کار و کوشش فراوان، تحصیلات مقدماتی خود را در «ژبمنازیوم» مسقطالرأس به پایان برد و برای تحصیل در دانشکدهی پزشکی عازم مسکو شد و در سال 1879 در نوزدهسالگی وارد دانشگاه مسکو شد و به تحصیل طب پرداخت.
وی تنها به تحصیل در دانشکده اکتفا نکرد و با وجود ذوق فطری به نوشتن داستانها و نوولها و مقالات در مطبوعات فکاهی سرگرم شد و به این جهت وقتی در سال 1884 درجهی دکترای طب را گرفت، شغل طبابت را با حرفهی نویسندگی همراه ساخت؛ ولی بعدها تمام اوقات خود را وقف نوشتن کرد و از این راه مقام شامخی در دنیا به دست آورد.
چخوف جز در دورهی عمومیت بیماری و یا در سالهای 1892 و 1893 به طبابت نپرداخت. نخستین داستانهای او با نام مستعار «چخوف» انتشار یافت و در سال 1886 برخی از داستانهایش بهصورت کتابی به نام «داستانهای رنگارنگ» منتشر شد، این کتاب موفقیت بسیار کسب کرد. در سال 1887 وی نخستین نمایشنامهی خود «ایوانف» را نوشت.
آنتون چخوف براثر فقر و استیصال دوران کودکی و زحمات شبانهروزی دوران جوانی، در سیسالگی مبتلا به بیماری خانمانسوز سل گردید که تا پایان حیات کوتاهش مونس این نویسندهی بزرگ بود و سرانجام هم باعث مرگ وی شد. با آنکه چخوف مریض بود و با آنکه خودش هم از مرض خود اطلاع داشت، با این وصف دمی از کار و کوشش دست برنمیداشت و تقریباً تمام ساعات فراغت خود را سرگرم نوشتن بود و برای مطالعهی روحیات و احوال عموم مردم و طبقات مختلف به مسافرتها و گردشهای پرزحمتی تن میداد، چنانکه در سال 1890 راه سخت و دور و دراز «سیبری» را در پیش گرفت و در آنجا وضع تبعیدیها را مطالعه کرد و از این سفر رهاوردی به نام «جزیرهی ساخالین» برای ستمدیدگان رژیم تزاری به ارمغان آورد که در سال 1891 منتشر شد. این کتاب باعث شد تا رژیم پلیسی تزار روس به محکومینی که به جزیرهی ساخالین میفرستاد، تخفیف دهد.
چخوف در سال 1891 تا 1897 با پدر و مادرش در ملکی که در نزدیکی مسکو خریده بود زندگی کرد. در سال 1897 که در معرض تهدید مرض سل قرار گرفت، ناگزیر شد بیشتر اوقات خود را در «کریمه» و خارج از کشور بگذارند. وی در سال 1896 نمایشنامهی خود، «مرغ دریایی»، را در مسکو انتشار داد، اما این اثر در «سن پترزبورگ» با بداقبالی روبهرو شد؛ اما دو سال بعد در سال 1898 در مسکو از این نمایشنامه تجلیل شایانی شد.
آنتون چخوف در سال 1900 براثر توجه نویسندگان و دانشمندان و عموم ملت به وی و در نتیجهی نفوذ و شهرت انکارناپذیر خود، به عضویت افتخاری آکادمی روسیه انتخاب شد و مورد تقدیر فراوان قرار گرفت. «دایی وانیا» در 1899 و «سه خواهر» در 1901 و «باغ آلبالو» در سال 1904 از نمایشنامههای او بود که در مسکو با موفقیت روبهرو شدند.
وی در سال 1901 با یک هنرپیشه به نام «اولگاکنیپر» ازدواج کرد.
موقعی که دولت روسیه عضویت «ماکسیم گورکی»، نویسندهی معروف روسیه، را از آکادمی لغو کرد، آنتون چخوف نیز استعفا داد. در محیط تئاتر از نمایشنامههای وی با اشتیاق زیاد استقبال شد. در جهان هنر و ادب پیروزی روزافزون چخوف افتخارات زیادی برای وی فراهم آورد و آکادمی برای مجموعهی داستانهایش جایزهی «پوشکین» را به وی اهدا کرد.
چخوف همچنان که به نویسندگیاش ادامه میداد، بیماریاش شدیدتر میشد و بهدستور پزشکان ناگزیر به نقاط جنوبی فرانسه رفت و با آنکه کار کردن برایش زیان داشت، دست از کارهای ادبی نکشید و پس از مدتی اقامت در آن کشور به مسافرت خود در ایتالیا و آلمان ادامه داد و بالاخره به وطن خود بازگشت و در سال 1904 با مرض سل از دنیا رفت.
آنتون چخوف در زمان حیاتش بیش از 700 اثر هنری خلق کرد. آثار او امروزه به بیشتر زبانهای دنیا ترجمه شدهاند و در دانشگاههای معتبر جهان تدریس میشوند. آثار چخوف را میتوان به سه دستهی کلی تقسیم کرد که تعدادی از این آثار به شرح زیر است:
* داستان کوتاه: از دفترچه خاطرات یک دوشیزه، بوقلمونصفت، بانو با سگ ملوس، نشان شیروخورشید، همسر، داستان زندگی من و ...؛
* داستان بلند: دکتر بدون مریض، داستان ملالانگیز، دوئل و ...؛
* نمایشنامه: بیپدری، ایوانف، خرس، عروسی، مرغ دریایی، سه خواهر، باغ آلبالو، دایی وانیا، در جادهی بزرگ و ... .
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان