منو
یحیی

یحیی

  • 13 قطعه
  • 417 دقیقه مدت کتاب
  • 4206 دریافت شده
«یحیی» روایتی است از زندگی «سید یحیی رحیم صفوی» از فرماندهان جنگ.

از ایرانصدا بشنوید

چندوقتی بود مادرم جلوی چشم ما ذره‌ذره آب می‌شد. بعضی وقت‌ها حتی توان حرف زدن نداشت. با دست به چیزی اشاره می‌کرد؛ خواهرم ماه‌منیر بلند می‌شد و براش می‌آورد. بیشتر وقت‌ها به صورتش نگاه می‌کردم. دلم نمی‌خواست این‌طور رنگ‌پریده ببینمش. استخوان گونه‌هایش بیرون زده بود، انگار یک لایه پوست نازک رویش کشیده بودند. وقتی داشت با دست‌های لرزان بغچه‌ی حمامش را می‌بست، احساس می‌کردم گوشواره‌هایش که به هر لنگه‌ی آن یک سکه آویزان بود، روی لاله‌ی گوشش سنگینی می‌کند.
مادرم زیبا و از خانواده‌ای بافرهنگ بود. چشم‌هایی سبز و موهایی طلایی داشت. پدرم وقتی جوان بود، برای مسابقه‌ی تیراندازی روی اسب به شهرکرد رفته بود؛ آنجا مادرم را بین تماشاچی‌ها دیده و با یک نگاه به آن چشم‌های سبز عاشقش شده بود... .

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

4

فصل ها

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    چراداستان صوتی زنی درفصل پنجم رو برداشتید؟؟لطفا رسیدگی کنید باتشکر
  • کاربر مهمان
    به خدا خسته شدیم دیگه... خسته
  • کاربر مهمان
    عالی بود
  • کاربر مهمان
    صدای گوینده عالی بود.افتخار میکنم به قهرمانان وطنم ایران
  • کاربر مهمان
    داستان قشنگی داشت مخصوصا اولاش
  • کاربر مهمان
    بسیار عالی
  • کاربر مهمان
    صدای گوینده خیلی دلچسبه.
  • کاربر مهمان
    با سلام وخسته نباشید وخداقوت ممنون عالی بود تمام لحظات داستان را همراهتان زندگی کردم و گاهی خندیدم و بسیار اشگباران شدم و لذت بردم تشکر از زحماتتون
  • کاربر مهمان
    خوش بحالشون یه نفر کار میکرده پونزده نفر میخوردن داستان جالبیه
  • کاربر مهمان
    خیییییلی دوست داشتنی
  • کاربر مهمان
    عالی و دلنشین بود
  • کاربر مهمان
    پیغام بچه ماهی ها خاطرات سردارشهید همدانی و خاطرات مرتضی قربانی و خاطرات سردارشهیداحمدغلامی رو بشنوید بعدش ناخودآگاه مقایسه میکنید با رحیم صفوی ! کاشکی تا محک تجربه آید به میان تاسیه روی شودهرکه دراو غش باشد
  • کاربر مهمان
    چه عجب یه کار جذاب با داستان خوب از این ژانر شنیدیم

تصاویر

از همین نویسنده

از همین گوینده

کتاب گویا