منو
تولدی دیگر

تولدی دیگر

  • 9 قطعه
  • دقیقه مدت کتاب
  • 3288 دریافت شده
این داستان درباره‌ی زنی است که رویدادی شگفت را که 10 سال پیش برای او روی داد، به‌‌یاد می‌‌آورد:‌ شوهرش برای خرید نان از خانه بیرون رفت، اما به‌‌جای اینکه خودش برگردد، روحش بازگشته است.

از ایرانصدا بشنوید

زن جوانی جریان ناپدیدشدن شوهرش را که 10 سال از آن می‌گذرد، شرح می‌دهد.
شوهر که برای خرید نان از خانه خارج شده بوده، دیگر بازنمی‌گردد. زن بعد از چند ساعت انتظار، در محله و نانوایی‌های اطراف به جست‌وجویش می‌‌رود. به بیمارستان‌ها و سردخانه‌های شهر سرمی‌زند. پلیس را در جریان قرار می‌دهد، ولی هیچ‌کدام از این کارها نتیجه‌ای دربرندارد.
تنهایی باعث وحشت و توهمِ حضور اشباح و سایه‌ها برای او می‌شود. شب‌ها افکاری مغشوش به سراغ او می‌آیند و دچار بی‌خوابی می‌شود. «ژاکلین» بهترین دوستش هم که درباره‌‌ی این موضوع، توجه زیادی از خود نشان می‌دهد، نمی‌تواند به او کمکی کند.
حرکت‌کردن تصویر شوهر در عکس‌های ازدواجشان باعث می‌شود از ناپدیدشدن او اطمینان پیدا کند. در خیابان از هوش می‌رود و به مردمی که دوره‌اش کرده بودند، می‌گوید شوهرش مرده است. چندباری به محل کار شوهرش سرمی‌زند تا شاید بار غمش را سبک‌تر کند.
به دیدار مادرشوهر مریض‌‌احوالش می‌رود. مادرش تصمیم به ترک شهر می‌گیرد و مهمانی خداحافظی ترتیب می‌دهد که او و مادرشوهرش و ژاکلین هم در آن شرکت می‌کنند....

* درباره‌ی داستان:
رمان «تولدی‌ دیگر» (1998) از آثار موفق‌ «رئالیسم‌ جادویی‌» فرانسه‌ در سال‌های‌ اخیر به‌ شمار می‌رود و «ماری داریوسک» در زمره‌ی آن گروه از نویسندگان پیش‌روی فرانسوی است که آثارش با اقبال عمومی هم مواجه بوده است و شمارگان هر یک از آثارش در زبان اصلی از مرز یک میلیون هم تجاوز می‌کند.
رمان‌ با زبان‌ شاعرانه‌ و طنز لطیفی‌ روایت‌ می‌شود. مسائلی‌ که‌ در آثار اکثر زن‌ها دیده‌ می‌شود و غالباً رنگ‌ تند فمینیستی‌ دارد، در تولدی‌ دیگر به‌ شکلی‌ زیبا و شیطنت‌آمیز تلطیف‌ شده‌ است‌.
«ماری داریوسِک» در تولّدی دیگر واقعیت‌های زندگی را به شکلی زنده پیشِ روی خواننده، بر سطرهای رمان خلق می‌کند و از سطرهای آغازین کتاب آشکار است که نویسنده بر حقیقت واقع تأکید دارد. جهان‌بینی داستان‌نویس در این رمان، جهان‌بینی ویژه‌ای‌ است؛ یعنی به اشیاء و اشخاص به شکلی می‌نگرد که نویسندگان دیگر، تاکنون، چنین تأملی بر آنها نداشته‌‌اند. البته باید در این میان «ویرجیناولف» را مستثنی دانست. داریوسک، اشیاء و افراد را در داستان به همان شکلی بازمی‌آفریند که خود می‌بیند و این نکته در داستان‌نویسی امروز دنیا نقطه‌ی قوتی محسوب می‌شود.

* درباره‌ی نویسنده
«ماری داریوسک» (زاده‌ی 3ژانویه1969 در شهر بایون)، نویسنده‌ی فرانسوی است. او همچنین مترجم است و در شغلِ روان‌‌کاوی نیز فعالیت کرده است.
کتاب‌های او گوشه‌های ناگفته و متروکه‌ی ادبیات را بررسی می‌کند. کارهای او از تراکم و درهم‌‌آمیختگی گونه‌های مختلف ادبی به‌وجود آمده است.
ماری در سال 1986 دوره‌ی کارشناسی ادبیات فرانسه را در «بایون» گذراند و سپس یک دوره‌ی مقدماتی دوساله در زمینه‌‌ی ادبیات را در «بوردو» و «پاریس» به پایان رساند.
او از سال 1990 تا 1994 در پاریس تحصیل کرد و از پایان‌نامه‌ی دکتری‌اش در سال 1997 با عنوان «لحظات انتقادی در ادبیات معاصر، کنایه تراژیک و خودکارسازی در آثار ژرژ پرک، میشل لیریس، سرژ دوبروفسکی و هرو گیبرت» دفاع کرد.
او در سال 1996 با انتشار نخستین رمانش با عنوان «قصه‌های خوک» به فهرست «جایزه گنکور» آن سال راه یافت و نامزد دریافت «جایزه ایمپک دوبلین» هم شد. وی ظرف 24 ساعت موفق شد برای این رمان ناشر پیدا کند.
اولین کتاب او، «قصه‌های خوک» که در سن 27سالگی منتشر شد، دگردیسی یک زن در یک خرس را به تصویر می‌کشد که با موفقیت در سراسر جهان منتشر شد و با شمارگان بیش از یک میلیون نسخه در فرانسه به چاپ رسید و در خارج از فرانسه، به چهل زبان ترجمه شد.
ماری در سال 2007 برای رمان «تام مرده است» نیز نامزد دریافت جایزه‌ی گنکور و «فمینا» شد.
«جایزه‌ی مدیسی» که به‌عنوان یکی از جوایز معتبر ادبی فرانسه شناخته می‌شود، ماری داریوسک را به عنوان برنده‌‌ی خود در سال 2013 معرفی کرد.
از میان آثار او که نام آنها برای خوانندگان فارسی‌‌زبان آشناست، می‌‌توان به «عین حقیقت»، «اقامت کوتاه در پیش مردگان» و «ابتذال» اشاره کرد.

* کتاب:
(1998) My phantom husband‬

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

4

فصل ها

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • عجب اجرای بدی. راوی جمله ها رو یکی در میون رسمی و غیررسمی می خوند. انگار تکلیفش با خودش مشخص نبود. خیلی بد بود.
  • صدای خانم رکنی بی نظیره ،،ب امید کارهای بیشتر از ایشان
  • صدای راوی بسیار زیبا بود ولی واقعا داستان های روایی نباید با این لحن سرد و بدون احساس خونده بوده. اخبار شبانگاهی هم حتی با توجه به تیتر اخبارش لحنش عوض میشه
  • به نظرم اجرا با موضوع هماهنگی داشت. داستان خوبی بود. مخصوصاً که من باهاش همزاد پنداری کردم.
  • این داستان رو باید کوتاه میکردید عزیزان دل که هم فیلمش و هم داستانش جا داشت که از سر و ته آن بزنید، ممنون
  • شاید برای خانم هاجالب باشه برا من کسالت بار بود باتشکر
  • عالی و بی نظیر با اجرایی زیبا و تلنگری جهت سخت گیران زندگی
  • داستان زیبایی بود زیبا هم روایت شد اما آخرش برای من نامفهوم بود (ر_قاین)
  • تا تهش گوش کردم ، راوی عالی بود ولی داستان خیلی (بد)بود
  • رمان جالبیه

تصاویر

از همین گوینده

کتاب گویا