- 30363
- 1000
- 1000
- 1000
پرنده ای به نام آذرباد
بیشتر مرغان دریایی نمیخواستند بیش از آنچه درباه پرواز میدانستند، بیاموزند. برای آنها فقط پرواز به طرف ساحل، برای دست یافتن به غذا مطرح بود، ولی «آذرباد» بیش از هر چیز در زندگی از آموختن پرواز لذت میبرد.
از ایرانصدا بشنوید
«آذرباد» از اینکه به او یاد داده بودند فقط در محدودهی زندگیاش روزگار بگذارند، ناراضی بود. او میخواست محیطهای دیگر و کمی دورتر از ساحل محل سکونتش را هم ببیند و چشماندازهای دیگر را هم تجربه کند. دیگران او را از این کار بازمیداشتند، ولی او اغلب از ساحل دور میشد و در خلوت سعی میکرد پروازهای بلندتر و بالاتری را تمرین کند. گاهی سختی این کار موجب پشیماناش میشد و مثل دیگران رفتار میکرد.
سرانجام یک روز متوجه شد که نمیتواند همانند بقیه باشد و باید راه خود را برود. پدر، مادر و بزرگان سرزمین قدیمیاش او را نصیحت میکردند که این راهها خطر دارد، اما او آرام و قرار نداشت و میخواست کار بزرگی انجام دهد. او در تلاشی خستگیناپذیر، لحظه به لحظه، به هدف بزرگ خود نزدیکتر میشد. هدف او این بود که بالهایش را فراتر از تلاش برای به دست آوردن لقمهای غذا به کار ببرد و مفاهیم دیگری را در دنیاهای تازه تجربه کند.
او در تبیین هدفش برای مرغهای جوانتر تلاشی را آغاز و آنها را نیز تشویق به فکرهای بهتری برای زندگی کرد. به آنها فهماند که زندگی فقط خور و خواب نیست و باید از آن، معناهای وسیعتری را دریافت و چشماندازهای تازهای را یافت. مرغان بزرگتر و بهویژه رئیس گروه مرغان، او را از این تلاشها منع و تهدید به مجازات میکردند؛ اما آذرباد در رسیدن به هدفش مصمم بود و تمرینهای بیشتر وسختتری را برای رسیدن هرچه زودتر به هدف، آغاز کرد.
* نویسنده مشهور، «ریچارد باخ»، در سال 1936 در «اوک پارک» ایلینوی آمریکا به دنیا آمد. او فرزند «رولند روبرت» و «روت هلن شاو باخ» و همچنین از نوادگان «یوهان سباستین باخ»، آهنگساز بزرگ و مشهور آلمانی بود.
او در سال 1955 وارد کالج «لانگ بیچ استیت» شد که به عنوان «دانشگاه ایالتی کالیفرنیا»، «لانگ بیچ» شناخته میشود.
دلبستگی او به نگاشتن و پرواز از زمان دبیرستان آغاز شد و عاقبت از او یک خلبان و سپس یک نگارنده ساخت.
وی در هر زمینهای که مربوط به خلبانی میشود، کار کرد؛ ازجمله ساخت تصاویر متحرک در آسمان توسط نمایش هوایی خلبان تاکتیکی جنگندههای نیروی هوایی، نویسندگی و آموزگاری فنی هوانوردی. او حتی به عنوان راوی و همچنین خلبان نمایشهای هوایی، در فیلمی که از روی کتابش ساخته شده بود، حضور داشت. این فیلم «هیچ چیز اتفاقی نیست»، نام داشت.
گرچه او به هوانوردی علاقه فراوانی داشت، با این حال همواره نوشتن را دوست داشت.
در دوران دبیرستان یکی از معلمهای ورزش به ریچارد باخ کمک کرد تا به تواناییهای بالقوهاش پی ببرد. از سال 1959 او عقایدی درباره یک پرنده داشت؛ پرندهای که میخواهد دیوارهای محدودیت را بشکند. منظور، کتاب «جاناتان مرغ دریایی» است که به فیلم هم درآمد. تقریباً همه کتابهای او از هواپیما بهعنوان وسیلهای برای رساندن یک پیام استفاده میکند. در گریز از منطقه امن، وی کودکیاش را برای ما بازگو میکند. وی درکل آثار بسیار زیبایی را خلق کرده است.
او مؤسس مذهب «پرواز» است که مریدانی هم به دور خود جمع کرده است. از آثاری که به زبان فارسی ترجمه شده، میتوان به کتابهای: «جاناتان مرغ دریایی(آذرباد)، پندار، یگانه، گریز از سرزمین امن، هدیه پرواز و فراسوی ذهنم» اشاره کرد که در بیشتر آنها، نویسنده با بیانِ احساس پرواز در متنهای خود با خواننده ارتباط خوبی برقرار میکند و درباره شناخت خود، انتخاب و اختیار و درنهایت حقیقت زندگی بحث میکند.
* این رمان تاکنون 17 بار به فارسی برگردان شده که نشاندهنده زیبایی و اهمیت آن در بین کتابخوانهاست. بیشتر این ترجمهها با نام «جاناتان مرغ دریایی» بوده، ولی برخی از مترجمان، نامهای دیگری برای آن انتخاب کردهاند که یکی از زیباترین آنها «پرندهای به نام آذرباد» است که «سودابه پرتوی» انتخاب کرده است.
«جمال میرصادقی»، یکی دیگر از مترجمان، آن را با نام «جاناتان مرغ نوروزی» منتشر کرده است. از دیگر مترجمان این اثر میتوان به «فرشته مولوی و هرمز ریاحی، عباس زارعی، غزال رمضانی، مرتضی سعیدی تبار، فاطمه محمدی، نسیم امیراعظمی، زهره زاهدی، حسن نامدار، لادن جهانسوز، مهسا یزدانی، ساناز بهگام، مبینا شاهری و کاوه میرعباسی اشاره کرد.
این اثر از روی ترجمه سودابه پرتوی، با نگاهی به چند ترجمه دیگر، خوانده شده که تلفیقی از سلیقههای گوناگون در ترجمه شاهکار ریچارد باخ است.
سرانجام یک روز متوجه شد که نمیتواند همانند بقیه باشد و باید راه خود را برود. پدر، مادر و بزرگان سرزمین قدیمیاش او را نصیحت میکردند که این راهها خطر دارد، اما او آرام و قرار نداشت و میخواست کار بزرگی انجام دهد. او در تلاشی خستگیناپذیر، لحظه به لحظه، به هدف بزرگ خود نزدیکتر میشد. هدف او این بود که بالهایش را فراتر از تلاش برای به دست آوردن لقمهای غذا به کار ببرد و مفاهیم دیگری را در دنیاهای تازه تجربه کند.
او در تبیین هدفش برای مرغهای جوانتر تلاشی را آغاز و آنها را نیز تشویق به فکرهای بهتری برای زندگی کرد. به آنها فهماند که زندگی فقط خور و خواب نیست و باید از آن، معناهای وسیعتری را دریافت و چشماندازهای تازهای را یافت. مرغان بزرگتر و بهویژه رئیس گروه مرغان، او را از این تلاشها منع و تهدید به مجازات میکردند؛ اما آذرباد در رسیدن به هدفش مصمم بود و تمرینهای بیشتر وسختتری را برای رسیدن هرچه زودتر به هدف، آغاز کرد.
* نویسنده مشهور، «ریچارد باخ»، در سال 1936 در «اوک پارک» ایلینوی آمریکا به دنیا آمد. او فرزند «رولند روبرت» و «روت هلن شاو باخ» و همچنین از نوادگان «یوهان سباستین باخ»، آهنگساز بزرگ و مشهور آلمانی بود.
او در سال 1955 وارد کالج «لانگ بیچ استیت» شد که به عنوان «دانشگاه ایالتی کالیفرنیا»، «لانگ بیچ» شناخته میشود.
دلبستگی او به نگاشتن و پرواز از زمان دبیرستان آغاز شد و عاقبت از او یک خلبان و سپس یک نگارنده ساخت.
وی در هر زمینهای که مربوط به خلبانی میشود، کار کرد؛ ازجمله ساخت تصاویر متحرک در آسمان توسط نمایش هوایی خلبان تاکتیکی جنگندههای نیروی هوایی، نویسندگی و آموزگاری فنی هوانوردی. او حتی به عنوان راوی و همچنین خلبان نمایشهای هوایی، در فیلمی که از روی کتابش ساخته شده بود، حضور داشت. این فیلم «هیچ چیز اتفاقی نیست»، نام داشت.
گرچه او به هوانوردی علاقه فراوانی داشت، با این حال همواره نوشتن را دوست داشت.
در دوران دبیرستان یکی از معلمهای ورزش به ریچارد باخ کمک کرد تا به تواناییهای بالقوهاش پی ببرد. از سال 1959 او عقایدی درباره یک پرنده داشت؛ پرندهای که میخواهد دیوارهای محدودیت را بشکند. منظور، کتاب «جاناتان مرغ دریایی» است که به فیلم هم درآمد. تقریباً همه کتابهای او از هواپیما بهعنوان وسیلهای برای رساندن یک پیام استفاده میکند. در گریز از منطقه امن، وی کودکیاش را برای ما بازگو میکند. وی درکل آثار بسیار زیبایی را خلق کرده است.
او مؤسس مذهب «پرواز» است که مریدانی هم به دور خود جمع کرده است. از آثاری که به زبان فارسی ترجمه شده، میتوان به کتابهای: «جاناتان مرغ دریایی(آذرباد)، پندار، یگانه، گریز از سرزمین امن، هدیه پرواز و فراسوی ذهنم» اشاره کرد که در بیشتر آنها، نویسنده با بیانِ احساس پرواز در متنهای خود با خواننده ارتباط خوبی برقرار میکند و درباره شناخت خود، انتخاب و اختیار و درنهایت حقیقت زندگی بحث میکند.
* این رمان تاکنون 17 بار به فارسی برگردان شده که نشاندهنده زیبایی و اهمیت آن در بین کتابخوانهاست. بیشتر این ترجمهها با نام «جاناتان مرغ دریایی» بوده، ولی برخی از مترجمان، نامهای دیگری برای آن انتخاب کردهاند که یکی از زیباترین آنها «پرندهای به نام آذرباد» است که «سودابه پرتوی» انتخاب کرده است.
«جمال میرصادقی»، یکی دیگر از مترجمان، آن را با نام «جاناتان مرغ نوروزی» منتشر کرده است. از دیگر مترجمان این اثر میتوان به «فرشته مولوی و هرمز ریاحی، عباس زارعی، غزال رمضانی، مرتضی سعیدی تبار، فاطمه محمدی، نسیم امیراعظمی، زهره زاهدی، حسن نامدار، لادن جهانسوز، مهسا یزدانی، ساناز بهگام، مبینا شاهری و کاوه میرعباسی اشاره کرد.
این اثر از روی ترجمه سودابه پرتوی، با نگاهی به چند ترجمه دیگر، خوانده شده که تلفیقی از سلیقههای گوناگون در ترجمه شاهکار ریچارد باخ است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
تصاویر
از همین نویسنده
از همین گوینده
-
-
-
-
-
-
-
-
ستاره ی توس (داستان زندگی خواجه نصیرالدین توسی)
-
محشای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران - جلد 14 (بازنگری در قانون اساسی)
-
محشای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران - جلد 13 (شورای عالی امنیت ملی)
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان