- 13573
- 1000
- 1000
- 1000
از روزهای برفی
پسری به نام امیر داستان را روایت میکند: «حسن تازه از ییلاق اومده بود و اتاق پر از سوغاتی بود. خاله بزرگ از حسن پرسید: توی ساک چیه؟ حسن گفت: خانمم چند تا بلوز و جوراب بافته که خیلی قشنگن».
از ایرانصدا بشنوید
«دلم میخواست یه بلوز نو داشته باشم، اما پول نداشتم. یکی از بلوزها رو پوشیدم، اما قیمتش خیلی بالا بود. خاله بزرگ و حسن خیلی اصرار کردن که بلوز رو بردارم... به هرحال با اصرار حسن، بلوز رو برداشتم، اما گفتم که تا پولش رو ندم، نمیپوشمش. حسن خیلی مهربون بود و رابطهی خوبی با من داشت. او فصل پاییز به خونهی خاله میاومد و کار میکرد، چون ییلاق خیلی سرد بود.
غروب جمعه وسایلم رو جمع کردم تا یه هفته دیگه درس بخونم و آخر هفتهی بعد برگردم؛ اما ماجرای بلوز، ذهنم رو حسابی درگیر کرده بود. حسن وقتی نگرانی من رو دید، بهم گفت که باید خودت کار کنی تا بتونی پول دربیاری. اگه بخوای من هم کمکت میکنم. »
***
مختصری درباره نویسنده:
«محمدرضا محمدی پاشاک» در سال 1339 در روستای پاشاک لاهیجان به دنیا آمد و تا دوره دیپلم در آنجا زندگی میکرد. پس از دریافت دیپلم به دانشسرای راهنمایی تحصیلی رشت رفت و از سال 59 تاکنون در تهران بهسر میبرد. او تحصیلاتش را تا مقطع فوق دیپلم علوم انسانی ادامه داد و همکاریهایی هم با حوزه هنری در سِمت مدرس واحد آموزش و مدیر داخلی پیک قصه داشت.
وی مدتی نیز دبیر سرویس ادبیات داستانی مجله سوره نوجوان و مدیر داخلی جُنگ سوره بچههای مسجد بود. همچنین حدود دو سال در روزنامه آفتابگردان (اولین روزنامه ویژه کودکان و نوجوانان) عضو هیئت تحریریه و مسئول بخشهای گوناگونی ازجمله صفحه ادب و هنر، بخش فرهنگی ـاجتماعی و صفحه آخر بود.
از میان آثار او کتاب «از روزهای برفی» در سال 1375 در جشنواره انتخاب کتاب سال کانون پرورش فکری دیپلم افتخار گرفت. این مجموعه شامل داستانهای «از روزهای برفی»، «کرانههای دور» و «عروس گلک» است.
غروب جمعه وسایلم رو جمع کردم تا یه هفته دیگه درس بخونم و آخر هفتهی بعد برگردم؛ اما ماجرای بلوز، ذهنم رو حسابی درگیر کرده بود. حسن وقتی نگرانی من رو دید، بهم گفت که باید خودت کار کنی تا بتونی پول دربیاری. اگه بخوای من هم کمکت میکنم. »
***
مختصری درباره نویسنده:
«محمدرضا محمدی پاشاک» در سال 1339 در روستای پاشاک لاهیجان به دنیا آمد و تا دوره دیپلم در آنجا زندگی میکرد. پس از دریافت دیپلم به دانشسرای راهنمایی تحصیلی رشت رفت و از سال 59 تاکنون در تهران بهسر میبرد. او تحصیلاتش را تا مقطع فوق دیپلم علوم انسانی ادامه داد و همکاریهایی هم با حوزه هنری در سِمت مدرس واحد آموزش و مدیر داخلی پیک قصه داشت.
وی مدتی نیز دبیر سرویس ادبیات داستانی مجله سوره نوجوان و مدیر داخلی جُنگ سوره بچههای مسجد بود. همچنین حدود دو سال در روزنامه آفتابگردان (اولین روزنامه ویژه کودکان و نوجوانان) عضو هیئت تحریریه و مسئول بخشهای گوناگونی ازجمله صفحه ادب و هنر، بخش فرهنگی ـاجتماعی و صفحه آخر بود.
از میان آثار او کتاب «از روزهای برفی» در سال 1375 در جشنواره انتخاب کتاب سال کانون پرورش فکری دیپلم افتخار گرفت. این مجموعه شامل داستانهای «از روزهای برفی»، «کرانههای دور» و «عروس گلک» است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان