در روزگاران کهن، امیری بود که خیلی به زور بازوی خودش مینازید و تصور میکرد از همه قویتر است...
از ایرانصدا بشنوید
روزی مردی برای دادخواهی به دربار امیر آمد و از دست راهزنی به نام «سالوج» شکایت کرد. امیر و سربازانش به قلعهی سالوج حمله و آن را محاصره کردند. سالوج و یارانش تصمیم گرفتند تا پای جان در مقابل امیر و سربازانش ایستادگی کنند... .
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان