- 12996
- 1000
- 1000
- 1000
پند دریا و آواز سکه
هر دو قصهی این برنامه، ریشه در ضربالمثلهای قدیمی دارند. درسی که از این قصهها میگیریم این است که بازتاب کارهای ما به خودمان برمیگردد، پس باید مراقب کارهایمان باشیم.
از ایرانصدا بشنوید
قصهی اول، پند دریا:
بازرگانی بود که کارش فروش نفت بود. او برای اینکه سود بیشتری نصیبتش شود، در خریدوفروشهایش تقلب میکرد. غلام بازرگان که مرد شریفی بود، بارها به او هشدار داده بود که دست از کارهایش بردارد، اما مرد قبول نمیکرد و به کارهایش ادامه میداد؛ تا اینکه... .
قصهی دوم، آواز سکه:
مرد هیزمشکنی بود که هر روز صبح برای تهیهی پشتهای هیزم به جنگل میرفت و غروب، هیزمها را به بازار میبرد و با فروش آنها، خرج اهل و عیالش را مهیا میکرد. یک روز، مردی، سایهبهسایهی هیزمشکن همراهیاش کرد. هیزمشکن ابتدا تصور کرد که این مرد خیال دارد به او آسیب بزند، اما متوجه شد که سلاحی در دست این مرد نیست، پس با خیال راحت به کارش ادامه داد... .
کاربران گرامی، پیشاپیش بابت کیفیت پایین بخشهایی از برنامه، از شما پوزش میخواهیم.
بازرگانی بود که کارش فروش نفت بود. او برای اینکه سود بیشتری نصیبتش شود، در خریدوفروشهایش تقلب میکرد. غلام بازرگان که مرد شریفی بود، بارها به او هشدار داده بود که دست از کارهایش بردارد، اما مرد قبول نمیکرد و به کارهایش ادامه میداد؛ تا اینکه... .
قصهی دوم، آواز سکه:
مرد هیزمشکنی بود که هر روز صبح برای تهیهی پشتهای هیزم به جنگل میرفت و غروب، هیزمها را به بازار میبرد و با فروش آنها، خرج اهل و عیالش را مهیا میکرد. یک روز، مردی، سایهبهسایهی هیزمشکن همراهیاش کرد. هیزمشکن ابتدا تصور کرد که این مرد خیال دارد به او آسیب بزند، اما متوجه شد که سلاحی در دست این مرد نیست، پس با خیال راحت به کارش ادامه داد... .
کاربران گرامی، پیشاپیش بابت کیفیت پایین بخشهایی از برنامه، از شما پوزش میخواهیم.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان