- 13724
- 1000
- 1000
- 1000
کیسه توتون مادربزرگ
یادمه وقتی توتون چپق مادربزرگ تموم میشد، به من می گفت که از خونه بیرون نرو، تو بوی توتون میدی. اما من توتون همراهم نداشتم و این موضوع همیشه منو متعجب میکرد.
از ایرانصدا بشنوید
... من کلی اصرار می کردم که دست از سرم برداره، غافل از اینکه مادربزرگ منو دوست داشت و به این بهانه می خواست من بیشتر کنارش بمونم و منو در آغوش میگرفت.
مادربزرگ می گفت که من خیلی شبیه پدرم هستم و به من محبت می کرد. کیسه توتون مادربزرگ یادگار پدرم بود و اون در جنگ کشته شده بود. عاقبت تو یکی از روزای تابستون مادربزرگ مرد. دکتر می گفت که اون به خاطر توتون مرده....
* کتاب «10 سپتامبر» داستانهای کوتاه جمهوری آذربایجان است. این اثر را با ترجمه محمود مهدوی، نشر امرود منتشر کرده است. این کتاب شامل 13 داستان کوتاه از 10 نویسنده کشور آذربایجان است که مترجم با اجازه نویسندگان، انتخاب کرده و به چاپ رسانده است. آنا رضا، یوسف صمداوغلو، آفاق مسعود، صابر احمدلی، مقصود ابراهیمبی، سادای بوداقلی، رشاد مجید، اکرم ایلیسلی، شریف آغایار و مراد کوهنه قالا نویسندگانیاند که آثاری از آنها در کتاب «10 سپتامبر» جمع شده است.
** مختصری در مورد نویسنده :
اکرم آیلیسلی در سال 1937 در روستای «آیلیس» نخجوان شوروی سابق، در نزدیکی مرز ارمنستان و ایران به دنیا آمد. مادرش «لیلا علی کیزی» قصهگویی روستایی بود و پدرش در جنگ جهانی دوم وقتی «اکرم» پنج سال سن داشت، کشته شد. او جوانیاش را در دوران ضداستالینی شوروی سابق و رهبری «نیکیتا خروشچف» سپری کرد. از موسسه ادبی «ماکسیم گورکی» در رشته نویسندگی خلاق فارغالتحصیل شد. اولین شعرش در نشریه آذربایجان منتشر شد. «آیلیسلی» در دوران حکومت شوروی سابق به عنوان شاعر، مترجم، رماننویس و نمایشنامهنویس شناخته میشد.
«درختهای بیسایه»، «درخشش شش خورشید»، «فصل لباسهای رنگین» و «مردم و درختها» از جمله رمانهای او هستند که در آن دوران به چاپ رسیدند. اکثر کارهای «آیلیسلی» در پسزمینه روستای محل تولدش روایت میشوند و به خاطر احساس محبتی که در آنها نسبت به زندگی روستاییها دیده میشود، در آذربایجان و اتحاد جماهیر شوروی محبوبیت زیادی داشتند. «آیلیسلی» عنوان «نویسنده مردمی» را در کنار جوایز دیگری به دست آورد که مدال «شکرت» و «استقلال» از مهمترین آنها هستند.
مادربزرگ می گفت که من خیلی شبیه پدرم هستم و به من محبت می کرد. کیسه توتون مادربزرگ یادگار پدرم بود و اون در جنگ کشته شده بود. عاقبت تو یکی از روزای تابستون مادربزرگ مرد. دکتر می گفت که اون به خاطر توتون مرده....
* کتاب «10 سپتامبر» داستانهای کوتاه جمهوری آذربایجان است. این اثر را با ترجمه محمود مهدوی، نشر امرود منتشر کرده است. این کتاب شامل 13 داستان کوتاه از 10 نویسنده کشور آذربایجان است که مترجم با اجازه نویسندگان، انتخاب کرده و به چاپ رسانده است. آنا رضا، یوسف صمداوغلو، آفاق مسعود، صابر احمدلی، مقصود ابراهیمبی، سادای بوداقلی، رشاد مجید، اکرم ایلیسلی، شریف آغایار و مراد کوهنه قالا نویسندگانیاند که آثاری از آنها در کتاب «10 سپتامبر» جمع شده است.
** مختصری در مورد نویسنده :
اکرم آیلیسلی در سال 1937 در روستای «آیلیس» نخجوان شوروی سابق، در نزدیکی مرز ارمنستان و ایران به دنیا آمد. مادرش «لیلا علی کیزی» قصهگویی روستایی بود و پدرش در جنگ جهانی دوم وقتی «اکرم» پنج سال سن داشت، کشته شد. او جوانیاش را در دوران ضداستالینی شوروی سابق و رهبری «نیکیتا خروشچف» سپری کرد. از موسسه ادبی «ماکسیم گورکی» در رشته نویسندگی خلاق فارغالتحصیل شد. اولین شعرش در نشریه آذربایجان منتشر شد. «آیلیسلی» در دوران حکومت شوروی سابق به عنوان شاعر، مترجم، رماننویس و نمایشنامهنویس شناخته میشد.
«درختهای بیسایه»، «درخشش شش خورشید»، «فصل لباسهای رنگین» و «مردم و درختها» از جمله رمانهای او هستند که در آن دوران به چاپ رسیدند. اکثر کارهای «آیلیسلی» در پسزمینه روستای محل تولدش روایت میشوند و به خاطر احساس محبتی که در آنها نسبت به زندگی روستاییها دیده میشود، در آذربایجان و اتحاد جماهیر شوروی محبوبیت زیادی داشتند. «آیلیسلی» عنوان «نویسنده مردمی» را در کنار جوایز دیگری به دست آورد که مدال «شکرت» و «استقلال» از مهمترین آنها هستند.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان