منو
قوری چینی خاله کبری

قوری چینی خاله کبری

  • 4 قطعه
  • 24 دقیقه مدت کتاب
  • 6039 دریافت شده
می دونستم که خاله کبری چقدر قوری چینی گل‌دارشو دوست داره و معمولا اونو کمتر جلوی چشم میذاره که مبادا بشکنه. خاله این قوری رو فقط برای مراسم خاصی مثل عزا یا عروسی از توی صندوقچه درمیاورد و بعد از اون دوباره اونو داخل صندوقچه میذاشت....

از ایرانصدا بشنوید

... برای همین مراقب بودم که از دستم نیفته و با احتیاط به خاله تحویلش بدم. اما اتفاقی که نباید بیفته افتاد و قوری جلوی چشم من سه تکه شد. بی اختیار دویدم تا به مسجد رسیدم. شیخ علی مشغول آب‌پاشی مسجد بود و عطر خوشی فضای اونجا رو پرکرده بود. فکر قوری شکسته لحظه‌ای ازم دور نمی‌شد و با خودم فکر می‌کردم که آخه چرا من این‌قدر از خاله کبری می‌ترسم و الان خاله با شنیدن این خبر قراره چه بلایی به سر من بیاره؟
یقین داشتم که کم‌کم همه دلواپس من میشن و باید هرچه زودتر به خونه برگردم. تو راه با خودم فکر می‌کردم که اگر بله‌برون پسر دایی مرتضی نبود، اگر اوستا فرج بی‌موقع منو صدا نمی‌کرد، اگر به‌جای دویدن آروم راه می‌رفتم، الان قوری خاله کبری صحیح و سالم بود ....

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

4

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • با سلام مشخصات موسیقی متن این قصه را میتوانید اعلام بفرمایید ؟ با سپاس
  • آفرین زیبا بود😍😍😍ممنون از روایتگر خوب
  • یاد جمعه های قدیم افتادم. کاش میشد برگشت به سالهای 70تا75 که بین 7تا 13_14 سالم بود وچه حالی میکردیم با این داستانها
  • ممنون بابت قصه و قصه خوان و زحمات شما
  • عالیییی😍😍
  • بسیار خوب
  • کتاب ها، داستان ها .. همه و همه عالی هستند... اما صدای پیشواز سر فصل ها... خوب نیست .. مثل شکشتن شیشه و صدای تصادف هست... و ارتباط آدم و یکباره با داستان قطع میکنه
  • سلام دستتون درد نکنه درود به وجودتان
  • بسیار عالی دمتون گرم
  • بابا دمتون گرم،ایول😙
  • خداییش من نمی دونم اونایی که دیسلایک کردن چشونه؟؟؟😐قصه که عالی ،گوینده هم که از اون عالی تر ،دیگه چی می خواین آخه؟؟؟؟؟😞واقعا که!!!
  • چرا نظر منو منتشر نمی کنید؟؟؟
  • میشه آهنگ تیتراژ اول قصه رو که اضافی روش گذاشتین و میگه ((ایران صدا))حذف کنین ؟؟😠خیلی اعصاب خرد کنه ،خیلی زیاد روی نرو آدمه ،دستکاری نکنید یه چیزی رو ،می خواستم اینو زودتر بهتون بگم از بس لجم گرفته بود !بذارین همون آهنگ جذاب و نوستالژی دهه شصت که می گفت ((قصه ی ظهر جمعه ))فقط روش باشه خواهشا ,گند نزنین تو صدای قصه گو😕😡والا
  • کاربر مهمان
    خيلي زيبا بود و ياد داد که توي هر شرايتي بايد راستش رو گفت و نترسيد که از قديم گفتن: تر برادر مرگه دم آقاي سرشار عزيز هم گرم. ارادتمند:آ.م
    البته ترس برادر مرگه
  • ایرانصدا این صداهای رو اعصاب اول و وسط و آخر داستان رو حذف کن🤨
  • کاربر مهمان
    ايرانصدا اين صداهاي رو اعصاب اول و وسط و آخر داستان رو حذف کن🤨
    در آثار جدیدی که منتشر می شوند نکات مورد نظر شما اعمال شده
  • عالی بود ممنون از شما وآقا رهگذر من یاد برنامه قصه ظهر جمعه انداخت (فرهنگ روستا)

تصاویر

از همین گوینده

کتاب گویا