منو
افسانه ی چکمه و دیو

افسانه ی چکمه و دیو

  • 4 قطعه
  • 24 دقیقه مدت کتاب
  • 11755 دریافت شده
نویسنده:
راوی: محمدرضا سرشار
قالب: روایی
دسته‌بندی: رمان و داستان
در روزگاران گذشته پیرمردی فقیر بود که سه پسر داشت. او مُرد و دو پسر بزرگ‌تر به هوای رسیدن به زندگانی بهتر، راهی شهر شدند و از بردن پسر کوچک خودداری کردند. آنها به زودی در کاخ شاه برای خود شغلی فراهم کردند و مشغول شدند.

از ایرانصدا بشنوید

... پسر کوچک‌تر که چکمه نام داشت، روزی به طمع پیدا کردن کار راهی شهر شد. او تغار خمیرگیری را که به عنوان میراث برایش مانده بود، برداشت و به راه افتاد. به زودی به دربار شاه رسید و توانست با التماس و زاری کاری در آشپزخانه دربار برای خود دست و پا کند.
برادرانش به سبب حسادت، قصد داشتند او را از سر راه بردارند. روبه‌روی کاخ شاه دریاچه ای بود که در میانه آن، دیوی زندگی می کرد که هفت مرغابی نقره‌ای رنگ داشت. شاه آرزو داشت تا آن مرغابی‌ها را به دست آورد. پس برادران به سورچی شاه گفتند تا به شاه بگوید که برای به دست آوردن آن مرغابی‌ها به سراغ چکمه برود و او را به این مأموریت بفرستد....

*برای دانستن ادامه ی ماجرا این کتاب رو بشنوید.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

4

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • صدای زیبای استاد سرشار به هر متنی جلال و جلای ابدی میده ماندگار باد و در عزت و نعمت .بالاخص مدیران این سبک کتاب گویا
  • چه وحشتناک بود
  • کاش همه ی قصه ها با صدای استاد سرشار خونده بشن
  • وای وای... این دیگه چه داستانی بود... بیخود بود بنظر من.
  • عالی بود👌🏼
  • چکمه بنده خدا،از دروغ بیزار بوده اما ارادت خاصی به دزدی داشته،زیبا نیست آیا؟نویسنده چی میزنی
  • سلام لطف کنید از آقای سرشار بیشتر پخش کنید وقتی صدای ایشون رو می‌شنوم میرم به دهه شصت و خاطرات شیرین اون زمان که هر جمعه پای رادیو می‌نشستم و نوار کاستی که از قبل آماده کرده بودم که داستان‌هایی که میگفتند رو ضبط کنم واقعا چه دوران شیرینی بود
  • خوب بود.ممنون
  • سلام عالی حمیدرضامهرابی
  • خیلی هم زیبا و مفید...
  • سلام تنظیم صدای استاد سرشار و کیفیت ظبط در این اثر بسیار بهتر از بقیه ی آثار هست . در ضمن واقعا متاسفم که امکان پسخگویی مدیر پایگاه را گرفته اید این امکان لازمه ی پیشرفت شما و هدایت صحیح مردم در فهم و انتخاب رسالت شما بود
  • عالی بود
  • زیبا مثل همیشه
  • درود!🌹🖐️ (هرچه کنی، به Khad کنی)، به خاطر قافیه ، نباید گفت: « خود » . ضمن این که در پارسی قدیم هم تلفظ واژۀ « خود » ، به شکل امروزیش نبوده و به شکل khowad با تلفظ بسیار کمرنگ « واو » بود... همین امروز هم در بعضی از گویش‌های زبان فارسی ، شکل khowad به کار می‌رود. سپاسگزارم! 💐🙏🏻💐
  • به به خاطره بازی

تصاویر

از همین گوینده

کتاب گویا