چندتن از ساکنان روستای برلونه ایتالیا که از زندگی یکنواخت خود خسته شدهاند، با پیشنهاد یکی از افراد دهکده به آلمان مهاجرت میکنند تا بعد از کسب درآمد لازم، به روستای خود برگردند و هتلی بسازند و به روستای خود رونق بخشند... .
از ایرانصدا بشنوید
روستای برلونه در ایتالیا بسیار زیباست. سروها، درختهای زیتون، چشمه و دریاچه، همه و همه، منظرهای منحصربه فرد به وجود آوردهاند. شبها همهی مردم در کنار چشمه جمع میشوند، با هم حرف میزنند و بازی میکنند، اما دیگر از این زندگی تکراری خسته شدهاند و وضعیت اقتصادی خانوادهها نیز چندان مناسب نیست. یکی از اهالی به نام «روبرتو» طرح جدیدی برای ساخت یک هتل در برلونه اعلام میکند. او میگوید در این صورت جهانگردان بسیاری برای دیدن روستای ما به کشور ایتالیا میآیند. دیگران از نقشهی او استقبال میکنند، اما آنها برای عملی کردن این آرزو سرمایهای ندارند؛ ازاینرو تصمیم میگیرند برای کار به آلمان بروند. البته فقط مردها. 16 نفر برای کار به شهر ولفسبورگ آلمان میروند. آنها میخواهند کار کنند تا پسانداز خود را روی هم بگذارند و بتوانند هتل را تأسیس کنند. فکر میکنند با دو سه سال اشتغال میتوانند به هدف خود برسند، اما مسئله به همین سادگی نیست. بهتدریج این گروه 16 نفره از هم جدا میشوند. بعضی در حاشیهی شهر کار پیدا میکنند، افرادی ازدواج میکنند و روبرتو نیز خانوادهاش را به آلمان میبرد. با این شرایط، رفتهرفته آرزوی آنها به یک خیال مبدل میشود و ... .
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
تصاویر
از همین گوینده
-
-
-
-
ماجراهای شرلوک هولمز: این داستان دوچرخه سوار تنها
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان