منو
کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد

کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد

  • 7 قطعه
  • 128 دقیقه مدت کتاب
  • 10184 دریافت شده
سرهنگ بازنشسته ی ارتش، یک عمر در انتظار جواب نامه‌اش، هر جمعه به اداره پست می رود، شاید جوابی برای درخواست بازنشستگی اش دریافت کند.

از ایرانصدا بشنوید

پدر آگوستینا که سرهنگ بازنشسته است و در جنگ رشادت‌ها کرده، 40 سال پیش نامش در گروه ارتشی‌ها برای بازنشستگی ثبت شده است.
او در کنار همسرش در شرایط بسیار بدی در فقر زندگی می کنند. سرهنگ خروس جنگی پسرش آگوستینا را در خانه نگه داشته است و از آن مراقبت می کند. اگر چه خود غذای کافی برای سیر کردن شکم شان ندارند، غذای خروس را تهیه می کنند.
آنها شروع به فروختن لوازم شخصی شان می کنند؛ چیزهایی مانند حلقه‌ی ازدواج، ساعت و ...
اکنون 15 سال است که سرهنگ هر جمعه به پست می‌رود، کیسه نامه ها را بررسی می کند اما هنوز نامه ای برای بازنشستگی اش نرسیده و او هربار دست خالی به خانه بر می‌گردد.
همسرش تمایل دارد خروس را که نشان از مرگ پسر دارد، بفروشند تا به نوایی برسند؛ اما سرهنگ و هم قطاران پسرش راضی نیستند و روی خروس شرط بندی کرده اند.
سرهنگ تصمیم می‌گیرد نزد وکیلش برود و جریان پرونده بازنشستگی‌اش را لغو کند. او، خود، نامه‌ای به وزارت جنگ می‌نویسد و شرایطش را شرح می‌دهد، اما باز هم خبری نمی‌شود. حالا خروس و مسابقه خروس‌های جنگی تنها راه و انتقامی است که می‌شود از مرگ پسر گرفت.

* «کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد» عنوان کتابی از گابریل گارسیا مارکز است. او این کتاب را در 1957 در پاریس نوشت؛ در حالی که به لحاظ مالی در شرایط بدی قرار داشت. این اثر در 1961 میلادی منتشر شد. این رمان کوتاه داستان انتظار افراد برای ایجاد تغییری نومیدانه در زندگی آنهاست.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

5

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • ⁣درود بر شما. کاش در پایان داستان روشن می‌شد که سرهنگ هنوز امیدوار است و خروس را نگه می‌دارد، و یا این‌که امید خود را از دست داده و خروس را می‌فروشد. با سپاس.
  • دکمه پلی و حذف کنید،،وقتی یه رب بیشتر کارنمیکنه
  • یکی اومده گفته« نوشته های مارکز گنگه الکی گنده اش کردن. » باید بگی من نمبفهمم یا ارتباط نمیگیرم، شما باید زگرمان های ساده تر بخونی. هر چند به نظر من کارهای مارکز به هیچ وجه گنگ و نامفهوم نیست و چندان ابهام نداره. شخصا دیدم بسیاری افراد که حتی زیاد کتابخون نیستند از صدجستل تنهایی لذت بردن و فهمیدن. اما کسانی که تخییل ضعیفی دارند نمیتونند غضای مارکز رو درک کنند، اما بیشتر آثار مارکز اتفاقا خیلی ساده است اما با تخیلی غنی و یگانه...
  • ای کاش این رمان رو به صورت روایی منتشر میکردین. نه نمایشی
  • صداها و انتخاب ها بسیار عالی بود. از خود مارکز گله دارم. اول اینکه اگر وسط نمایش در خونه رو بزنن آدم زدّحال میخوره قطع کنه بره در رو باز کنه، دقیقه با همین حس تموم کرده. دوم اینکه مقاومت برای چیزی که بوده با چیزی که هست برای دلیلی که اومده خیلی گنده هست.مگر اینکه منطق ارتباطی خروس و پسرش پر رنگ‌تر می بود. اما از مارکز بخاطر فضایی که در هر جامعه هست بخصوص ایران ما "که خیلیا با سیلی صورت خودشون رو سرخ نگه میدارن" واقعا ممنونم که به این زیبایی در درون این فضا می بره آدم رو تا آدم دور و ورش رو بهتر
  • عالی عالی همه موارد از کتاب تا دوبلر های گرامی
  • صد سال تنهایی رو نمیذارین؟
  • به نظرم خیلی گنگ بود. خیلی خوب اجرا شده بود اما اینکه واقعا آخرش چی شد رو نفهمیدم
  • بازی اکبر زنجان‌پور واقعاً بی‌نظیر است، کلاس درس است. کاش بیشتر در رادیوی مظلوم کار می‌کردند. نظیر چنین بازی را کم‌تر شنیده‌ام.
  • کتابهای گابریل گارسیا گنگ و نا مفهومه . الکی گندش کردن .

تصاویر

از همین نویسنده

کتاب گویا