- 7580
- 1000
- 1000
- 1000
حصن حصین
کتاب «حصن حصین» به قلم دکتر «اسماعیل شفیعی سروستانی»، شیوهی حیلهورزی ابلیس و راه در امان ماندن از فتنهها را بررسی میکند.
از ایرانصدا بشنوید
معرفی کتاب حصن حصین:
ما اسیران روزگار غیبت حضرت ولیّ عصر (عجلالله تعالی فرجه)، با گم کردن مولایمان، خوب درد آوارگی و بیپناهی را میفهمیم؛ از همین رو نویسندهی کتاب «حصن حصین» قلعهی امن و محکم الهی، یعنی قلعهی ولایت علی بن ابی طالب (ع) و فرزندان معصوم آن ابرمرد را معرفی کرده است. امّا آیا ورود به این قلعه با پذیرش محبّت اهل بیت (ع) ممکن میشود، یا ورود و ماندن در این قلعه، شرط و شروطی دارد و به همین آسانیها نیست؟
پاسخ این پرسش را در این کتاب درخواهید یافت. حصن حصین، جدا از معرفی راهحلّ نهایی، به لحاظ ادبی نیز شیرین و گواراست و بر قلب دوستداران اهل بیت (ع) خوش مینشیند. در این کتاب، در فصول جداگانهای، حقیقت ولایت ولیّالله اعظم، حضرت مهدی صاحبالزّمان (عج)، در عناوینی همچون نماز، روزه، عبادات، قرآن و... بیان میشود.
در بخشی از کتاب حصن حصین حضرت خداوندی میخوانید:
امام فرمودند: «خداوند تو را معاف کرد.» در این حال هارون مکّی به محضر امام صادق (ع) رسید و کفشش هم در دستش بود و بر امام سلام کرد. امام به هارون مکّی فرمودند: «کفشت را به زمین بینداز و برو در داخل تنور و در میان آتش بنشین.» هارون مکّی کفش خود را زمین انداخت و در میان آتش نشست. امام شروع به گفتوگو با آن مرد خراسانی کردند و از اوضاع و احوال خراسان میپرسیدند. پس از آن، به مرد خراسانی فرمودند: «بلند شو و نگاه کن و ببین در تنور چه خبر است؟» مرد خراسانی به تنور نگاه کرد و دید که هارون مکّی چهارزانو در میان آتش نشسته است. پس از آن، هارون مکّی از تنور بیرون آمد و بر ما سلام کرد و نشست. امام به مرد خراسانی فرمودند: «در خراسان چند نفر مانند این مرد پیدا میشود؟»
خراسانی گفت: به خدا قسم حتی یک نفر هم مانند این فرد پیدا نمیشود. پس از آن امام صادق (ع) فرمودند:
«ما در زمانی که پنج نفر یاور نداریم، دست به قیام مسلحانه نمیزنیم. ما بهتر از دیگران وقت خروج و قیام مسلحانه را میدانیم.»
ما اسیران روزگار غیبت حضرت ولیّ عصر (عجلالله تعالی فرجه)، با گم کردن مولایمان، خوب درد آوارگی و بیپناهی را میفهمیم؛ از همین رو نویسندهی کتاب «حصن حصین» قلعهی امن و محکم الهی، یعنی قلعهی ولایت علی بن ابی طالب (ع) و فرزندان معصوم آن ابرمرد را معرفی کرده است. امّا آیا ورود به این قلعه با پذیرش محبّت اهل بیت (ع) ممکن میشود، یا ورود و ماندن در این قلعه، شرط و شروطی دارد و به همین آسانیها نیست؟
پاسخ این پرسش را در این کتاب درخواهید یافت. حصن حصین، جدا از معرفی راهحلّ نهایی، به لحاظ ادبی نیز شیرین و گواراست و بر قلب دوستداران اهل بیت (ع) خوش مینشیند. در این کتاب، در فصول جداگانهای، حقیقت ولایت ولیّالله اعظم، حضرت مهدی صاحبالزّمان (عج)، در عناوینی همچون نماز، روزه، عبادات، قرآن و... بیان میشود.
در بخشی از کتاب حصن حصین حضرت خداوندی میخوانید:
امام فرمودند: «خداوند تو را معاف کرد.» در این حال هارون مکّی به محضر امام صادق (ع) رسید و کفشش هم در دستش بود و بر امام سلام کرد. امام به هارون مکّی فرمودند: «کفشت را به زمین بینداز و برو در داخل تنور و در میان آتش بنشین.» هارون مکّی کفش خود را زمین انداخت و در میان آتش نشست. امام شروع به گفتوگو با آن مرد خراسانی کردند و از اوضاع و احوال خراسان میپرسیدند. پس از آن، به مرد خراسانی فرمودند: «بلند شو و نگاه کن و ببین در تنور چه خبر است؟» مرد خراسانی به تنور نگاه کرد و دید که هارون مکّی چهارزانو در میان آتش نشسته است. پس از آن، هارون مکّی از تنور بیرون آمد و بر ما سلام کرد و نشست. امام به مرد خراسانی فرمودند: «در خراسان چند نفر مانند این مرد پیدا میشود؟»
خراسانی گفت: به خدا قسم حتی یک نفر هم مانند این فرد پیدا نمیشود. پس از آن امام صادق (ع) فرمودند:
«ما در زمانی که پنج نفر یاور نداریم، دست به قیام مسلحانه نمیزنیم. ما بهتر از دیگران وقت خروج و قیام مسلحانه را میدانیم.»
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
تصاویر
از همین نویسنده
از همین گوینده
-
-
-
-
-
-
تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت حسن رستگار پناه، کردستان در بحران امنیت و محرومیت
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان