منو
گذری به حاشیه کویر

گذری به حاشیه کویر

  • 7 قطعه
  • 89 دقیقه مدت کتاب
  • 6554 دریافت شده
نویسنده: جلال آل احمد
راوی: بهروز رضوی
قالب: روایی
دسته‌بندی: کتاب گویا
این کتاب گویا، تک‌نگاری است از نویسنده‌‌ی شهیر معاصر، «جلال آل احمد» در سفری که به همراه برادرش «شمس آل احمد» به شهر کرمان داشته‌اند.

از ایرانصدا بشنوید

«جلال آل احمد» به اتفاق برادرش «شمس» به کرمان رسیدند. کوله‌بار بر دوش از گاراژ، پیاده به جست‌وجوی مسافرخانه‌ای. بعد از گشتن در شهر به دیدار نقطه‌ای دیدنی به نام «قلعه‌دختر» رفتند و بعد هم گشتی در «طاقه علی» زدند. آن‌ها پس از دیدار مناطق مختلف کرمان به «ماهان» رفتند. آن‌جا در حجره‌ای اقامت کردند.
صبح، شهردار سابق آن‌ها را برای ناهار دعوت کرد و بعد باهم دردِدل کردند و باهم غزل خواندند. سپس آن‌ها به «شهر بم» رسیدند. آن‌جا گشتی زدند و مکان‌های مختلف را دیدند. به باغ‌های کشاورزی هم سر زدند که پشت دیوارهای آن‌ها چه بهشت‌ها و چه نخل‌هایی وجود دارند.
بعد از آن، آن‌ها به «شهر زاهدان» رسیدند. شهر زاهدان از کرمانی که دیده بودند، ثروتمندتر و پررونق‌تر بود. او گفت بلوچ‌های زاهدان بیشتر از سه طایفه تشکیل شده‌اند و از آن طایفه‌ها سخن گفت و این‌که هیچ‌کس تا به حال مطالعه‌ای اساسی درباره‌ی آن‌ها انجام نداده است.

* درباره‌ی کتاب:
جلال آل احمد وقتی به سفر می‌رفت، دیده‌ها و شنیده‌هایش را یادداشت می‌کرد و آن‌ها را در قالب کتاب و یا مقاله‌ای مفصل به چاپ می‌سپرد. این نوشته‌های جسورانه، اغلب هم کار دست او می‌داد و به‌خاطر آن‌ها بازخواست می‌شد. نوشته‌هایی مانند: اورازان، تات‌نشین‌های بلوک زهرا، جزیره‌‌ی خارک دُرّ یتیمِ خلیج فارس، سفر به شهر بادگیرها، گزارشی از خوزستان و گذری به حاشیه‌‌ی کویر؛ از این‌دست تک‌نگاری‌ها هستند.

*درباره‌ی نویسنده:
«سید جلال آل احمد» (1302-1348ش) نویسنده و متفکر ایرانی بود که در محله‌ی پاچنار تهران زاده شد. پدرش روحانی بود. نام خانوادگی او در شناسنامه «سادات آل احمد» است. جلال پس از پایان دوره‌ی دبستان در دوره‌ی شبانه «دبیرستان دارالفنون» به تحصیل ادامه داد و به کارهایی از قبیل تعمیر ساعت، سیم‌کشی و چرم‌فروشی می‌پرداخت.
در 1322ش دوره‌ی دبیرستان را به پایان برد و به خواست پدر، برای تحصیل در حوزه‌ی علمیه، به نجف سفر کرد، ولی چند ماه بعد بازگشت و در گروه ادبیات دانش‌سرای عالی مشغول تحصیل شد. او در 1325ش دوره‌ی دانش‌سرای عالی را به پایان برد.
پس از پایان تحصیل، در مدارس تهران معلّم شد. سپس چندی در «مؤسسه‌ی تحقیقات اجتماعی»، وابسته به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، کار کرد و چندی نیز در دانش‌سرای عالی، دانش‌سرای مامازان، دانشکده‌ی علوم تربیتی و هنرسرای عالی نارمک به تدریس ادبیات پرداخت.
جلال در سال 1341ش از سوی وزارت فرهنگ، برای مطالعه در زمینه‌ی نشر کتب درسی، به اروپا سفر کرد و در تابستان همین سال در هفتمین کنگره‌ی بین‌المللی مردم‌شناسی در اتحاد شوروی شرکت کرد. او تابستان سال بعد، به دعوت سمینار بین‌المللی ادبی سیاسی دانشگاه هاروارد به آمریکا رفت.
جلال به مسافرت علاقه داشت. او مدتی به گردش در گوشه‌وکنار کشور پرداخت و مشاهدات خود را در دفاتری به نگارش درآورد.
او در فروردین 1343ش به حج رفت و شرح سفر حج خود را نگاشت که با عنوان «خسی در میقات» چندین بار چاپ شده است. این شرح نشان می‌دهد که عواطف مذهبی که نویسنده از کودکی با آن خو گرفته بوده، در طی مراسم حج، بار دیگر در او زنده شده است.
جلال آل احمد در 1328ش با سیمین دانشور ازدواج کرد، اما هرگز فرزندی نداشت. او در 18 شهریور 1348ش، در چهل‌و‌شش سالگی در اَسالِم گیلان درگذشت. پس از مرگ نابهنگام آل‌احمد، پیکر وی به‌سرعت تشییع و به خاک سپرده شد که باعث باوری درباره‌ی سربه‌نیست‌شدن او توسط ساواک شد. همسر وی، سیمین دانشور، این شایعات را تکذیب کرده‌ است.
پیکر او در «مسجد فیروزآبادی» جنب بیمارستان فیروزآبادی شهر ری به امانت گذاشته شد تا بعدها آرامگاهی در شأن او ایجاد شود و این کار هیچ‌گاه صورت نگرفت.
از نکات قابل‌توجه در زندگی آل احمد، تحولات فکری اوست. وی در دوران دبیرستان با آثار «احمد کسروی» و «محمد مسعود» آشنا شد و تحت‌تأثیر اندیشه‌های کسروی درباره‌ی مذهب، عقیده‌اش به اصول تشیع به سستی گرایید و بعد دوباره به مذهب بازگشت. همچنین او مدتی گرایش‌های کمونیستی یافت، عضو «حزب توده» شد و سپس مخالف آنان شد. همین روحیه، در آثار ادبی و هنری و فعالیت‌های اجتماعی او نیز نمایان است.
جلال پس از بازگشت به ایران با چند نفر از دوستان نزدیک خود، «انجمن اصلاح» را بنیاد نهاد. از جمله فعالیت‌های این انجمن، نشر جزوه‌ای با عنوان «عزاداری‌های نامشروع» بود. این کتاب، ترجمه‌ی اثر «التنزیه لأعمال الشبیه» است که «سید محسن امین» به عربی نوشته شده بود.
جلال در 1323ش به حزب توده پیوست و یکی از فعالان مطبوعاتی آن شد و در نشریات این حزب مقاله می‌نوشت و مدتی مدیر داخلی مجله‌ی ماهانه «مردم» بود. در تیرماه 1326ش به عضویت کمیته‌ی ایالتی تهرانِ حزب توده درآمد، اما در 13 دی ماه 1326ش در اعتراض به عدم استقلال رهبری این حزب و فقدان دموکراسی در آن، همراه با گروهی به رهبری «خلیل ملکی» از حزب جدا شد. با این حال، او خود در برخی آثارش، این تاریخ را 16 آذر 1326ش ذکر کرده است.
آل احمد پس از جداشدن از حزب توده، مدتی در «حزب انشعابیون» به نام حزب سوسیالیست توده ایران به فعالیت پرداخت و چندی بعد خود را کنار کشید.
جلال در دوران جنبش ملی‌شدن صنعت نفت (1329-1332ش) بار دیگر به فعالیت سیاسی پرداخت. در 1329ش در تأسیس «حزب زحمتکشان مردم ایران» به رهبری «مظفر بقایی» و خلیل ملکی شرکت جست و مدیریت روزنامه «شاهد»، ارگان این حزب را بر عهده گرفت.
در 1331ش در تأسیس «نیروی سوم» به رهبری خلیل ملکی و انتشار «مجله علم و زندگی» همکاری کرد و مدتی نیز ریاست کمیته تبلیغاتی «نیروی سوم» را بر عهده داشت.
در اردیبهشت 1332ش از نیروی سوم نیز کناره گرفت، ولی دوستی خود را با برخی از افراد آن گروه حفظ کرد.
پس از کودتای 28 مرداد 1332ش توسط دادستان حکومت نظامی احضار و پس از یک روز بازداشت آزاد شد. پس از آزادی، غیر از شرکت در تجدید حیات «جامعه‌ی سوسیالیست‌ها»، فعالیت سیاسی چندانی نداشت.
جلال آل احمد، هم نویسنده بود و هم فعالیت‌های ادبی داشت. او گهگاه مقالاتی سیاسی اجتماعی، چه در مجلات و چه به‌صورت مستقل می‌نگاشت و در راه‌اندازی و اداره‌ی مجله‌ی علم و زندگی در سال‌های 1336-1339ش همکاری داشت. او در 1341ش سرپرست «نشریه کیهان ماه» شد که تنها دو شماره از آن منتشر گشت.
وی در 1347ش در تأسیس کانون نویسندگان ایران شرکت کرد. از این دوران به بعد، مقامات ساواک نظام سلطنتی، بر آزار او افزودند.

آثار جلال به چند دسته تقسیم می‌شوند:

*داستان‌‌ها:
جلال آل احمد داستان‌نویسی است که در این زمینه دارای سبک و شیوه خاص است. زبان محاوره را بسیار خوب به‌کار می گیرد، تصویرها و شخصیت‌پردازی‌هایش روشن و دقیق است و در گنجاندن نکات اجتماعی و سیاسی در ضمن داستان، توانایی تمام دارد. برخی از داستان‌های وی عبارت‌اند از: پنج داستان (1350)، نفرین زمین (1346)، سنگی بر گوری (نوشتهٔ 1342، چاپ 1360)، نون والقلم (1340)، مدیر مدرسه (1337)، سرگذشت کندوها (1337)، زن زیادی (1331)، سه‌تار (1327)، از رنجی که می‌بریم (1326)، دید و بازدید (1324).

*سفرنامه‌ها
آل احمد علاوه بر داستان‌نویسی، در زمینه‌های مردم‌شناسی نیز آثاری دارد که حاصل سفرها و مشاهدات عینی او در نقاط مختلف ایران است. وی با آنکه تحصیلات رسمی در زمینه مردم‌شناسی نداشت، در دریافت مسائل و مشکلات روستا و زندگانی روستاییان، و نیز طرح مسائل مردم‌شناسی و بیان سنت‌ها و فرهنگ عامه مناطقی که بدان‌ها سفر کرده، تیزبینی قابل‌توجهی نشان داده است. این دقت نظر در نوشته‌های سیاسی و اجتماعی او نیز دیده می‌شود، ولی در این‌گونه آثار غالباً حالات روحی و عکس‌العمل‌های عاطفی بر داوری‌های او سایه می‌افکند و انسجام و نظم منطقی نوشته‌هایش را متزلزل می‌سازد.
اورازان (1333)، تات‌نشین‌های بلوک زهرا (1337)، جزیره‌ی خارک درّ یتیم خلیج فارس (1339)، خسی در میقات (1345)، سفر به ولایت عزرائیل (1363)، سفر روس (1369)، سفر آمریکا، سفر فرنگ.

*مقالات: گزارش‌ها (1325)، حزب توده سر دو راه (1326)، هفت مقاله (1332)، غرب‌زدگی (1341)، کارنامه سه‌ساله (1341)، ارزیابی شتاب‌زده (1343)، یک چاه و دو چاله (1356)، در خدمت و خیانت روشن‌فکران (1356)، مکالمات، نیما چشم جلال بود، در خدمتیم، اسرائیل، عامل امپریالیسم (1357).

* ترجمه‌ها: تشنگی و گشنگی اثر اوژن یونسکو (1351)، چهل طوطی، قصه‌های کهن هندوستان (با سیمین دانشور، 1351)، عبور از خط اثر ارنست یونگر (با محمود هومن، 1346)، مائده‌های زمینی اثر آندره ژید (با پرویز داریوش، 1343)، کرگدن اثر اوژن یونسکو (1345)، بازگشت از شوروی اثر آندره ژید (1333)، دست‌های آلوده اثر ژان پل سارتر (1331)، سوء تفاهم اثر آلبر کامو (1329)، بیگانه اثر آلبر کامو (با خبره‌زاده، 1328)، قمارباز (رمان) اثر فئودور داستایفسکی (1327)، محمد و آخرالزمان اثر پل کازانوا (1325)، عزاداری‌های نامشروع اثر محسن امین (از عربی، 1322).

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

4

فصل ها

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • با سلام. هزار افسوس کتاب به این زیبایی رو اقای رضوی روایت کردند این همه صداهای دلنشین تر و لطیف تر کاش حداقل به تناسب محتوای کتاب به این راوی کار سپرده شود. لطفا نظر من را بگذارید . انتقاد پذیر باشید. الهه
  • سلام من واقعا صدای آقای بهروز رضوی رو دوست درم فقط همین کتاب آهنگش خوبه و کتابهای گویای دیگه آهنگها خیلی زیادن و اصلا ب متن کتاب نمیخوره البته کلی در مورد تمام کتابهای گویا میگم
  • سلام، حیف کتاب و صدا نیست با این موسیقی خراب کردید. دو دقیقه صوت ۵ دقیقه موسیقی روی اعصاب
  • تشکر ، دوست داشتم بعد از یکسال کار سخت و بی حاصل برگشتم خونه و این اولین کتاب بود که بعداز یکسال شنیدم و لذت بردم ، واقعا ادم باید کاری انتخاب کنه که به روحیش بخوره ، چرا اینجا اینارو گفتم چونکه کسی نبود باهاش حرف بزنم
  • چرا ناقصه
  • کاربر مهمان
    چرا ناقصه
    ناقص نیست
  • خیلی خوب ولی کاش تلخیص نبود.
  • جالب بود. با صدای دلنشین اقای رضوی😍
  • با صدای شما لذتبخشتر بود سپاس ایرانصدا
  • خداپدر‌ومادرتان رابیامرزد. بالاخره بعدازچندین سال خواهش‌وتمنا‌وبدوبیراه گفتن، اهنگ مزخرف اول فایلها راعوض کردید
  • کاربر مهمان
    خداپدر‌ومادرتان رابيامرزد. بالاخره بعدازچندين سال خواهش‌وتمنا‌وبدوبيراه گفتن، اهنگ مزخرف اول فايلها راعوض کرديد
    :)
  • ممنون از کتاب زیباتون. باصدای دلنشین رضوی
  • من کتاب خوان نبودم با زحمتی که شما کشیدید شنا خواندید و من گوش دادم ممنون
  • میشه کتابهای گویا رو دانلود کنم چون می خوام رویه فلش بریزم ممنون
  • خیلی متن خوبیه با صدای عالی ، لطفا موزیک رو کمتر کنید
  • اسم موزیک بی کلام اش چی هست کسی میدونه
  • سلام دوست داشتم
  • موزیکش مناسب متن نیست . آیا کتاب همین پنج فصل بوده، چون به نظر می رسه مطلب یه دفعه بریده شده
  • اثری زیبا و ماندگار و توصیه می کنم گوش کنید سپاس از همه اساتید ایران صدا🌹🌹🌹

تصاویر

از همین نویسنده

از همین گوینده

کتاب گویا