منو
آواز خونین پالومینو

آواز خونین پالومینو

  • 9 قطعه
  • 198 دقیقه مدت کتاب
  • 14278 دریافت شده
داستان درباره‌ی قتل فجیعی است که در منطقه‌ای دورافتاده در شمال پرو، نزدیک یک پایگاه نیروی هوایی، رخ‌ داده است و یک ستوان و دستیارش، برای پیدا کردن قاتل، به محل جنایت می‌روند.

از ایرانصدا بشنوید

«پالومینو مولرو» جوان آوازه‌خوانی است که به‌دنبال عشق به دختری، داوطلبانه به خدمت نظام می‌پیوندد و به‌طرز دل‌خراشی به قتل می‌رسد.
«سروان سیلوا» و «ستوان لیتوما»، پلیس‌های محلی تالارا، تحقیقات خود را باوجود همکاری نکردنِ «سرهنگ میندِرو»، فرمانده پایگاه نیروی هوایی، آغاز می‌کنند و سرنخ‌هایی از ماجرا به دست می‌آورند.
اعترافات «ستوان دوفو» در حالت ناهوشیاری و گفته‌های «دونیا لوپه» هم بسیاری از مسائل پیرامون مرگ پالومینو را فاش می‌کند؛ تا آنکه «آلیسیا»، دختر سرهنگ میندِرو، به دیدن سیلوا و لیتوما می‌آید و آن دو می‌فهمند که پالومینو عاشق او شده و زندگی خود را هم در همین راه از دست داده است.
آنچه آلیسیا برای آنها تعریف می‌کند، شکی باقی نمی‌گذارد که سرهنگ میندِرو و ستوان دوفو در این ماجرا دست داشته‌اند.
سیلوا برای رهایی از فشار عصبی گیتار پالومینو را برمی‌دارد و به همراه لیتوما، به کنار ساحل می‌رود و همان‌جا سرهنگ میندِرو به سراغشان می‌رود. رازهای پنهان ماجرای مرگ فجیع پالومینو در گفت‌وگو با سرهنگ برایشان آشکار می‌شود.

* درباره کتاب:
کتاب «چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟» از اولین نوشته‌های «ماریو بارگاس یوسا»، نویسنده‌ی‌ سرشناس پرویی به شمار می‌آید که آن را در سال 1986 میلادی به زبان اسپانیایی منتشر کرد و استقبال بسیار خوب از آن سبب شد تا یک سال بعد، این رمان به زبان انگلیسی ترجمه و در سطح جهانی شناخته شود. درون‌مایه‌ اصلی این رمان، عشق، فساد ساختاری، غرور و تکبر است.
یوسا در این رمان، با استفاده از تکنیک‌های ادبیات جنایی، روایت خود را به شکل نفس‌گیری پیش می‌برد. با وجود عناصر قتل و جنایت، مظنونین و کارآگاه پلیس، ذهن مخاطب به سمت رمان‌های جنایی و معمایی می‌رود و گمان می‌کند که این کتاب یک داستان پیچیده‌ی‌ معمایی است که درنهایت به دست کارآگاه باهوش حل می‌شود؛ اما بارگاس یوسا مسیر داستان را به شکل هنرمندانه‌ای تغییر می‌دهد. درواقع مخاطب در میانه‌ی‌ کتاب می‌تواند به‌درستی تحلیل کند که چه کسی قاتل است، اما آنچه بارگاس یوسا قصد دارد به تفسیر آن بپردازد، روابط بین آدم‌ها و احساسات آنهاست.
او در داستان خود به‌آرامی روابط را تحلیل می‌کند و حتی از کنار فرعی‌ترین شخصیت‌ها به سادگی نمی‌گذرد.
یوسا در داستان‌های خود، همواره از فرهنگ و سیاست بهره گرفته است. در این داستان، علاوه بر نقد حکومت فاشیستی، از فرهنگ دهان‌بینی و شایعه‌پراکنی برای بالابردن هیجان داستان استفاده کرده است.
اما درباره‌ی رمانِ «چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟» باید گفت آن‌طور که باقی آثار یوسا به بلوغ می‌رسند، این یکی بالغ نمی‌شود؛ دلیلش هم این است که نویسنده، بن‌مایه‌ی‌ اصلی ماجرا را برای کتاب بی‌نظیر بعدی‌اش نگه داشته است؛ کتابی به نام: «مرگ در آند».

*درباره‌ی نویسنده:
خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا (زاده‌ی 28 مارس 1936 میلادی در آرکیپای پرو) داستان‌نویس، مقاله‌نویس، سیاست‌مدار و روزنامه‌نگار کشور پرو است.
یوسا از مهم‌ترین رمان‌نویسان و مقاله‌نویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. وی هم‌اکنون به دعوت دانشگاه پرینستون، به عنوان استاد مهمان، در این دانشگاه به تدریس مشغول است.
او تنها فرزند پدر و مادرش بود. والدینش پنج ماه بعد از ازدواج از هم جدا شدند. 10 سال اول زندگی‌اش را در بولیوی و با مادرش گذراند. پس از آنکه پدربزرگش مقام دولتی مهمی در پرو به دست آورد، همراه مادرش در سال 1946 به سرزمینش بازگشت.
دوران کودکی او با سختی سپری شد. در 14 سالگی پدرش وی را به دبیرستان نظام فرستاد که تأثیری ژرف و پایا بر او نهاد و ایده‌ی نخستین رمانش را در ذهنش پروراند.
نگرش داروین‌گرایانه او درباره‌ی زندگی، حاصل تجربه‌ی همین دو سال است.
بارگاس یوسا در رشته‌ی هنرهای آزاد دانشگاه لیما فارغ‌التحصیل شد و سپس از دانشگاه مادرید در رشته‌ی ادبیات درجه‌ی دکترا گرفت.
یوسا در سال 1959 به پاریس مهاجرت کرد و با سِمت معلم و روزنامه‌نگار خبرگزاری فرانسه و تلویزیون ملی فرانسه مشغول به کار شد.
وی سال‌ها در اروپا، به‌ویژه در پاریس و لندن و مادرید، زیست و به کارهای گوناگون مشغول بود. مترجمی، روزنامه‌نگاری و استادی زبان از آن جمله‌اند.
وی جایزه‌های فراوانی را از آنِ خود کرده است. جایزه‌ی «پلانترا» را برای رمان «مرگ در کوه‌های آند» و نیز جایزه «همینگوی» را دریافت کرد.
یوسا هفتم اکتبر سال 2010 برنده جایزه‌ی نوبل ادبیات شد.
«ماریو بارگاس یوسا» تاکنون بیش از 30 رمان و نمایش‌نامه نوشته ‌است که از مشهورترین آنها می‌توان به «گفت‌وگو در کاتدرال (1969)»، «خانه سبز (1966)»، «عصر قهرمان (1963)» و سرانجام «جنگ آخرالزمان (1981)» اشاره کرد.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

4

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • این حس منه یا واقعا داستان تکراری با اسم جدیدی میذارید؟!؟!؟!؟
  • خوب بود ممنون از زحماتتون 🙏🙏🙏 لطفا داستانای بیشتری از جان اشتاین بک ،ویکتور هوگو و اوهنری بزارید 🌹🌹🌹
  • خسته نباشید به بچه های گروه نمایش ،اسم استاد "زنجان پور" به عنوان کارگردان آدمو برای گوش کردن به اشتیاق میاره...
  • یک داستان خوب و تاثیر گذار هستش. داستانی ک مهر تایید میزنه به مثال هرجا زور داشته باشی کارت پیش میره. ولی داستان زیبایی داشت. همانطور که ابتدای داستان غم انگیز شروع شد پایان داستان هم غم انگیز تموم شد. سپای فراوان از ایران صدا
  • خوب بود،سبک نمایشی باعث جذابیت بیشتر داستان معمایی جنایی میشه-سمیرا
  • لحن طنز گوینده از تاثیر اثر کم کرده بود و واقعا بیجا بود.
  • جالب بود شاید بعضی ها بگن لحن طنز کار رو ضعیف کرده اما باعث شد خیلیها علاقه مند کار بشن
  • داستان و اجرا عالی بود ❤❤❤
  • عاشقتونم . شماها منو از افسردگی و بی معنایی زندگیم. دورررررررررر کردید عشقیا
  • این لحن و تیپ مسخره و بی‌ربط طنز در گفتار کاراگاه و دستیارش چه معنی می‌دهد؟ چه دلیلی دارد؟ کل داستان را زیر سؤال برده.
  • جالب بود...ممنون
  • لطفا کل ماجرای داستان و ننویسید دیگه چیشو گوش بدیم ممنون...
  • سلام جای کتاب گویا نمایشی ازحماسه فردوسی بزرگ خالی است لطفااهتمام لازم مبذول نمایید
  • این کتاب رو اقای میکائیل شهرستانی برای اولین بار کارگردانی کرده، به اسم چه کسی پالومینو رو کشت الان ندوسنه دانلودش کردم مجبورم حذف کنم ، ایرانصدا ی عزیز چه اتفاقی برات افتاده یه مدته حالت خوب نیست
  • خوب بود .با سپاس مینا
  • سلام خسته نباشید عالی بود دمتون گرم ازاین جور داستانه بیشتر بزاریو ممنون🙏🙏
  • چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟
  • تکراری بود، با کارگردانی میکائیل شهرستانی
  • متاسفانه تکراریه

تصاویر

از همین نویسنده

کتاب گویا