منو
معلول ها اول وارد می شوند

معلول ها اول وارد می شوند

  • 8 قطعه
  • 102 دقیقه مدت کتاب
  • 3919 دریافت شده
نویسنده: فلانری اوکانر
راوی: بهروز رضوی
قالب: روایی
دسته‌بندی: کتاب گویا
شپرد مدیر مرکز تفریحات شهر است و شنبه ها به عنوان مشاور در دارالتادیب کار می کرد. همسرش سال پیش مرده بود و او با پسر ده ساله اش نورتن زندگی می کرد...

از ایرانصدا بشنوید

شپرد از رفتارها و کارهای پسرش آزرده بود زیرا او را یک پسر لوس و ننر می داند، اما به پسر 14 ساله ای به نام روفوس جانسون علاقه دارد که پدرش مرده و مادرش در زندان به سر می برد و خودش هم تازه از دارالتادیب مرخص شده بود.
روفوس با پدربزرگش در کلبه ای کوچک زندگی می کند و گاه و بیگاه از او کتک می خورد. حتی یک بار شپرد دیده است که روفوس برای پیدا کردن غذا سطل آشغال ها را می گردد.
شپرد می دانست که روفوس باهوش است و اگر کسی او را در مسیر درست هدایت کند آدم خوب و موفقی می شود. از این رو کلید خانه اش را به روفوس داد تا هر وقت خواست به خانه اش بیاید و برای او تلسکوپیخرید تا به مسائل بزرگ تری در زندگی اش بیندیشد. اما پس از مدتی جانسون از تلسکوپ خسته شد.
در این میان، شبی شپرد متوجه شد که جانسون خانه نیست و یک ساعتی بعد اتومبیل پلیس در خانه شان را زد. پلیس ها جانسون را به جرم خرابکاری و بهم ریختن خانه همسایه دستگیر کرده بودند. شپرد هم تصمیم گرفت که او یک شب را در بازداشتگاه بگذراند تا قدر کارهای شپرد را بداند اما روز بعد جانسون بیگناه شناخته شد...
مری فلانر اوکانر رمان نویس، نویسنده داستان کوتاه و مقاله نویس آمریکایی است. او در 25 مارس سال 1925 به عنوان تنها فرزند ادوارد اوکانر و رجینا کلاین در شهر ساوانا واقع در ایالت جورجیا متولد شد. در 1 فوریه سال 1941 بیماری که با آن دست و پنجه نرم می‌کرد او را به ورطه مرگ کشاند و در سن پانزده سالگی پس از تجربه‌ای که او را تقریباً به ورطه نابودی کشانده بود خود را برای رفتن به کالج آماده ساخت در سال 1942 پس از فارغ‌التحصیلی از مقطع متوسطه به کالج جورجیا واقع در دانشگاه ایالتی راه یافت و به سرعت و پس از سپری شدن سه سال فارغ‌التحصیل گردید و مدرک خود را در علوم اجتماعی اخذ نمود و پس از آن در کارگاه نویسندگی لوآ در دانشگاه لوا پذیرفته شد.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

4

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • داستانی عبرت انگیز و کمی تلخ بود. هنوز بابت پایانش در شوک هستم و به نظرم سنگین بود. ‌ممنون ایرانصدا، مهرنوش زاهدی

تصاویر

از همین نویسنده

از همین گوینده

کتاب گویا