منو
قاطینای پهلوان

قاطینای پهلوان

  • 8 قطعه
  • 106 دقیقه مدت کتاب
  • 10400 دریافت شده
نویسنده: ویلیام دانیال
راوی: بهروز رضوی
قالب: روایی
دسته‌بندی: رمان و داستان
«قاطینای پهلوان» یا «نجیب‌زاده قهرمان»، اثری حماسی در ادبیات آشوری است که هم‌سنگ «شاهنامه فردوسی»، «گیلگمش»، «ایلیاد و ادیسه هومر» و دیگر حماسه‌های ماندنی ادبیات جهان، شناخته شده است.

از ایرانصدا بشنوید

خواهر «امیرتوما» برخلاف نظر برادرانش که انتظار داشتند او با امیر یا مرد ثروتمندی ازدواج کند، با آسیابانی فقیر به نام «یوسف» ازدواج کرد. یوسف، زمانی امیرزاده و پهلوان بود، اما براثر تقدیر روزگار، به فقر دچار شده بود.
امیرتوما و برادرانش همراه چند نفر از ریش سفیدان و مردم عادی به آسیاب یوسف حمله بردند تا او را به خاطر ازدواجش با خواهرشان مجازات کنند. یوسف که نمی‌خواست با خانواده همسرش چنگ در چنگ بیاندازد، سنگ بزرگ آسیاب را با اشاره‌ای برداشت و جلوی در آسیاب گذاشت تا کسی نتواند از آن عبور کند و به او آسیبی برساند. همه حیران ماندند که چه پهلوانی با خواهر امیرتوما ازدواج کرده است! امیرتوما چون چنین دید، از مجازات آسیابان چشم پوشید و فقط دستور داد که او باید از آن سرزمین دور شود.
یوسف همسرش را در روستایی در همان نزدیکی گذاشت و خود از آن سرزمین دور شد. بعد از مدتی همسرش فرزندی به دنیا آورد که از همان روز تولد معلوم بود پهلوانی خواهد شد. نامش را «قاطینا» گذاشتند. قاطینا روزبه‌روز چنان رشد می‌کرد که همه از زیبایی و قدرت او در حیرت ماندند. مادر در گوش فرزند زمزمه می‌کرد که باید هرچه زودتر بزرگ شود و آنهایی را که دل پدر و مادر او را شکسته‌اند، شرمسار کند. دلش می‌خواست فرزندش کاری کند که آنها در برابرش سر بر خاک بسایند.
قاطینا دور از پدر و در کنار مادر فداکارش بزرگ شد. وقتی به سن پانزده سالگی رسید، دلاوری شده بود که کسی رقیبی برای او نمی‌شناخت.
روزی در سفری با یکی از دایی‌هایش برخورد کرد و او را بر خاک نشاند. ماجرای این واقعه به قصر امیرتوما، دایی بزرگ‌ترش، کشیده شد و خیلی زود دایی و خواهرزاده دربرابر هم قرار گرفتند. قاطینا از دایی بزرگ علت ظلمی را که به مادر او روا داشته بودند، جویا شد. امیرتوما پشیمانی و اشتباه خود را ابراز کرد و قاطینا او را بخشید و به هم پیوستند.
در سرزمین آنها هیولایی می‌زیست که باعث قحطی و گرسنگی مردمان بود و کسی نمی‌توانست با او مقابله کند. امیرتوما، قاطینا را مأمور مقابله با او کرد و قاطینا قول داد که ریشه این هیولا را خواهد سوزاند.

*ویلیام دانیال، نویسنده ، شاعر و نوازنده آشوری بود. وی در 17 مارس 1903 در ارومیه ایران به دنیا آمد و در سال 1988 در سان خوزه ، کالیفرنیا درگذشت.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

5

آسیب ها

فصل ها

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • خیلی دوست داشتنی بود احسنت به شما
  • دم قاطینا گرم عشقه ولی اگاتا کریستی فقط
  • خیلی قشنگه واقعا ارزش دانلود رو داره مخصوصا اینکه صدای ورق زدن کتاب معلومه ادم حس میکنه داره کتاب رو میخونه و تو داستان از نزدیک حضور داره خیلی قشنگه واقعا می ارزه به دانلودش
  • عالی بود
  • داستان خیلی خوبی بود ولی بی انصافا ۶۰درصد فایل موزیک بود . بعد از هر دقیقه متن داستان ، ۶ساعت موزیک و آهنگ گذاشتین
  • قشنگ بود فقط سیمرغ نداشت وگرنه کپی رستم دستان بود عالی بود
  • جالب بود
  • با سپاس فراوان از ایران صدا.
  • به نظر من یه بچه 12 ساله که دو تا کتاب خونده باشه میتونه یه همچین داستانی بنویسه کجای این کتاب شباهت با شاهنامه وزین فردوسی داره شاید من بی سوادم و نمیتونم تشخیص بدم
  • فقط صدای روایت استاد جالبش کرده بود و بس داستان نسبت به شاهنامه فردوسی بزرگ از لحاظ ادبی. صفر به هزار ه واقعا. سعید حسین پور تهران
  • اگه شنیدن افسانه ها رو دوست دارید حتما گوش کنید قشنگه. ولی برای منکه از افسانه خوشم نمیاد چندان جالب نبود (ر_قاین)
  • مرسی واقعا عالی بود

تصاویر

از همین گوینده

کتاب گویا