در روزگاران گذشته، در میان مردم چین رسم عجیبی بود. هرگاه شخصی به دوران سالخوردگی می رسید و دیگر کاری از او برنمیآمد، او را به جایی دور از شهر می بردند تا خوراک حیوانات درنده شود.
از ایرانصدا بشنوید
... روزی مرد جوانی متوجه شد که پدرش دیگر نمی تواند کاری انجام دهد و باید طبق رسم معمول او را به جایی دور ببرد. او همراه با پسرش، پدر را با سورتمه ای به جنگل برد. او چون بسیار دلسوز بود، سورتمه را برای پدرش گذاشت تا در مواقع خطر خود را نجات دهد. اما پسر که شاهد این اتفاقات بود، گفت که سورتمه را با خود بیاورد تا وقتی پیر شد، او را در سورتمه گذاشته و به جنگل بیاورد. مرد جوان به خود آمد و از این کار خود پشیمان شد. پس پدر را به خانه برگرداند و در زیر زمین پنهان کرد. او هر روز برای پدر آب و غذا می برد و مراقب بود کسی از این ماجرا باخبر نشود. تا اینکه یک روز....
* برای دانستن ادامه ی ماجرا این کتاب رو بشنوید.
* برای دانستن ادامه ی ماجرا این کتاب رو بشنوید.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان