منو
تمساح

تمساح

  • 4 قطعه
  • 72 دقیقه مدت کتاب
  • 5528 دریافت شده
«ایوان» و زنش قصد داشتند به اروپا بروند، اما روز قبل از سفر به همراه دوستشان «سیمون» به تماشای یک تمساح می‌روند که در بازارچه‌ای به نمایش گذاشته شده است.

از ایرانصدا بشنوید

مردی میان‌سال، با ظاهری محترم و آبرومند، در یک پاساژ در کام تمساحی فرو می‌‌رود و در کمال شگفتی زنده می‌ماند. او از داخل شکم تمساح شروع به صحبت می‌کند و ... .
«در سیزدهم ژانویه امسال (1865)، نیم ساعت بعد از ظهر، النا ایوانوونا، همسر دوست فرهیخته‌ام، ایوان ماتویچ که هم همکار هستیم و هم نسبت دوری با من دارد، هوس کرد که سه نفری به دیدن تمساحی برویم که این روزها در پاساژی به نمایش گذاشته‌‌اند. ایوان ماتویچ که بلیت سفر به خارج از کشور به همراه داشت، وقتش آزاد بود، کار اداری خاصی هم نداشت...».
این جمله‌‌های ابتدایی داستان بلند «تمساح» است که به قلم شگفت‌انگیز داستایفسکی به رشته تحریر درآمده است. در ادامه داستان، اتفاق نادری می‌افتد و تمساح ایوان ماتویچ را می‌بلعد، اما او زنده می‌ماند و از داخل شکم تمساح شروع به صحبت می‌کند و به‌‌تدریج حتی نگاه و فلسفه‌اش به زندگی تغییر می‌یابد و ... .

درباره نویسنده
فئودور داستایفسکی (Fyodor Dostoyevsky) فرزند دوم خانواده‌ای بااصل‌ونسب، اما نه‌چندان ثروتمند روس بود. پدرش پزشک بود و مادرش دخترِ یک بازرگانِ اهل مسکو. داستایفسکی در ناآرامی‌های اجتماعی گسترده،‌ تحت‌تأثیر نیهیلیست‌ها قرار گرفت و در پاره‌ای از فعالیت‌های سیاسی‌شان مشارکت کرد؛ همین امر درنهایت سببِ محکومیت و تبعید چهار‌ساله‌اش به سیبری (در سال 1849) شد.
داستایفسکی، پیش از تبعید، سه رمان به نام‌های «مردم فقیر»، «همزاد» و «خانم صاحب‌خانه» منتشر کرد. اگرچه این رمان‌ها، خصوصاً کتاب مردم فقیر، به دلیل محتوای اجتماعی‌شان، ستایش بسیاری از منتقدان مطرح آن زمان را به همراه داشتند، اما نبوغ و خلاقیت فئودور داستایفسکی پس از پایانِ دوران محکومیتش فوران کرد.
کتاب «خاطرات خانه اموات» اولین اثر مهمی است که وی پس از بازگشت به شهر نوشت. این رمان مستندگونه حاصل تجربیات تلخ و شیرین نویسنده از زندگی با جانیان و بزهکاران در زندان سیبری‌ است؛ تجربیاتی با اثری ژرف و پایدار بر روان او، و البته بر نوشته‌هایش.
کتاب «جنایت و مکافات» نخستین اثری بود که نام داستایفسکی را در مقام یکی از نویسندگان بزرگ ادبیات روسیه بر سر زبان‌ها انداخت. بعد از آن هرچه از او به انتشار رسید، با استقبال فراوان و واکنش‌های متعدد مواجه شد. آثار او در زمان حیاتش به اندازه‌ی کافی شناخته‌شده و پرخواننده بود، با این حال او، در مقام نویسنده‌ای پرآوازه، هرگز به آن رفاه مادی‌ که آرزویش را داشت نرسید.
فئودور داستایفسکی در فوریه‌ی 1881، براثر مشکلات ریوی، از دنیا رفت. در روز خاک‌سپاری‌اش از او به‌عنوان پیامبر روسیه یاد کردند؛ رسولی که اعجازش قلم بود و رسالتش، کشف گوهرِ پاک انسانی... .
«رؤیای عموجان» رمان کوتاهی از داستایفسکی است که در سال 1859 آن را نوشت. این رمان کوتاه نخستین داستان داستایفسکی پس از وقفه‌ای طولانی در فعالیت ادبی اوست، که با آن دوباره به دنیای داستان بازگشت. او این کتاب را در زمان اقامتش در «سمیپالاتینسک» نوشت و نخستین بار در مجله‌ی «زبان روس» (1859، شماره 3) چاپ شد.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

5

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • ایده داستان بد نبود، ولی انگار نصفه رها شده. خب چی شد آخرش؟؟ 🤔
  • سلام، صدای آقای بهرامی بسیار زیبا است. انواع خنده ها و خمیازه ها را در این کتاب می شنویم. جالب بود. لطفا کتاب های تک روایی بیشتری با صدای آقای بهرامی تهیه بفرمایید. متشکرم
  • پس بقیش؟
  • چرا وقتی تو دهنش چیزی میخوره داره کتاب میخونه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • خیلی قشنگ بوددد پیشنهاد می کنم یهتون
  • کتاب خیلی خوبه. روایت راوی هم آدم رو دنبال خودش میکشونه ولی احساس میشه کتاب ناقص تمام میشه! لطفاً بررسی کنید.
  • کتاب خیلی خوبه. روایت راوی هم آدم رو دنبال خودش میکشونه ولی احساس میشه کتاب ناقص تمام میشه!
  • شب بخیر چرا کتاب گویا صداش قطع هس
  • جالب نبود
  • عالی مثل همیشه
  • داستان خوب شروع میشه راوی هم خوب وجذاب روایت می‌کنه ولی آخر داستان انگار نا تمام مونده
  • داستان خوب شروع میشه روایت راوی هم خوب وجذاب هست ولی انگار داستان ناقص به پایان رسیده
  • جالب بود در قالب داستان پیام های اخلاقی داشت
  • خوبه وضع حال بعضی از آدمهاست تو این روزگار

تصاویر

از همین نویسنده

از همین گوینده

کتاب گویا