- 3369
- 1000
- 1000
- 1000
رویای بهار - قسمت دوازدهم
کتابی که پیش روی شماست، قسمت دوازدهم از مجموعهی «رویای بهار» است که برای اولین بار در ایرانصدا تولید و منتشر شده است. خلاصهای از اتفاقات این قسمت را در سطرهای پایین بخوانید.
از ایرانصدا بشنوید
قسمت دوازدهم
بهار زیر لب گفت: «بهار نترس! خدا هست. خدا هست.»
و بعد گروه کوچکشان «بسمالله» گفتند و شروع کردند... حالا در برابرشان مِلکی مخروبه است و امید به معمار پیری که شاید هنوز دلش بخواهد عمارت کوچکشان دوباره جان بگیرد.
گروه کوچک در جستوجوی معمار قدیمی و شکایت از رستوران شکوهی همپیمان میشوند. هرچند مسیر پیشرویشان مهآلود است، اما هم امید هست و هم بیم.
در رستوران شکوهی غوغایی است؛ هیچکس نمیداند این گروه کوچک در خرابهی کناری چه کار دارد.
بهار زیر لب گفت: «بهار نترس! خدا هست. خدا هست.»
و بعد گروه کوچکشان «بسمالله» گفتند و شروع کردند... حالا در برابرشان مِلکی مخروبه است و امید به معمار پیری که شاید هنوز دلش بخواهد عمارت کوچکشان دوباره جان بگیرد.
گروه کوچک در جستوجوی معمار قدیمی و شکایت از رستوران شکوهی همپیمان میشوند. هرچند مسیر پیشرویشان مهآلود است، اما هم امید هست و هم بیم.
در رستوران شکوهی غوغایی است؛ هیچکس نمیداند این گروه کوچک در خرابهی کناری چه کار دارد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
تصاویر
از همین نویسنده
از همین گوینده
-
-
-
-
-
-
-
آموزش پیشگیری از مصرف مواد اعتیادآور در مهدهای کودک و پیش دبستانی ها
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان