- 7310
- 1000
- 1000
- 1000
مکاتیب
«مکاتیب» مجموعهی ارزشمندی از نامههای اخلاقی و عرفانی «شیخ عبدالله قطب بن محیی» برای سالکان طریقت است و در ادب فارسی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
از ایرانصدا بشنوید
نگارش مکاتیب و نامههای اخلاقی و عرفانی و نیز پاسخگویی به پرسشهای اهل سلوک، از سوی علمای اعلام و فقهای عظام و مشایخ طریقت و مربیان روحانی، از دیرزمان رایج بوده است و پیشینهی آن به زمان اهل بیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم) میرسد.
به پیروی از ائمهی اطهار (علیهم السلام) در میان علمای بزرگ اسلام نیز این سنّت حسنه برقرار بوده است. از آن جملهاند: نامههای اخلاقی و عرفانی اسوههای ایمان و تقوا ابن طاووس، علامه حلّی، شهیدثانی، خواجه نصیر طوسی و غیره.
این کتاب نیز دربرگیرندهی 350 نامه است. نامههایی اخلاقی تربیتی با مضامین عرفانی که با استناد به آیات قرآن، احادیث معصومین و اشعار شاعران فراهم آمده است و در آن صنایع گوناگون لفظی و معنوی، همچون سجع، جناس و مراعات نظیر به چشم میخورد. در پایان کتاب نیز، معنای اصطلاحی لغات ناآشنا در متن، به همراه فهرست آیات، به چاپ رسیده است.
دربارهی نویسنده:
«قطبالدین محمد بن محیی بن محمود»، مشهور به «عبدالله قطب» و «قطب بن محیی»، از عارفان و زاهدان قرن نهم هجری است. محققان در تحقیقات پیشین، دوران زندگی وی را بین سالهای 838 تا 900 تخمین زدهاند، اما براساس یافتههای مصحح این اثر، او تا سال 901 هجری قمری زنده بود.
دربارهی خاندان قطبالدین و سرگذشت آنان اطلاعات چندانی در دست نیست. وی در آغاز یکی از مکتوباتش، خود را «عبدالله قطب بن محیی بن محمود الانصاری الخزرجی السعدی» نامیده است. بهاینترتیب او را باید از نسل «سعد بن عباده»، صحابی رسول اکرم(ص)، بدانیم که رئیس قبیلهی خزرج بود. در منابع گوناگون او را شیرازی، جهرمی و کوشکُناری نسبت دادهاند که هر سه انتساب، به اعتباری، صحیح است. شیراز زادگاه اوست، جهرم شهری است که «اِخوانآباد» را در آن بنا نهاد که تشکیلاتی عبادیـاجتماعی برای یارانش بود و کوشکُنار (یا قصر کُنار) زادگاه اجدادی او بود.
قطبالدین محمد، به کمک مردان و زنانی که در طلب خلوتگزینی و مراقبه بودند، اِخوانآباد را بنا نهاد و با ارسال مکتوبات به راهنمایی آنان پرداخت که البته با مخالفتهای شدیدی نیز روبهرو شد. مجموعهی اخوانآباد بهگونهای طراحی شده بود که برای زندگی خانوادههای ساکن آن مناسب باشد و نیازهای آنان را کاملاً برطرف سازد، تا جایی که ساکنان آن خود از عهدهی امور برآیند و نیازمند دیگران نباشند.
مکاتیب، مشتمل بر جواب نامههای وی به مریدانش است. در شرح احوال او ذکر شده است که در اواخر عمر با مریدانش برایِ تهذیب و تزکیه و ایجاد موقعیتی مناسب برای سیر و سلوک به جهرم رفت و دارالعبادهای دایر کرد و در همانجا ساکن شد.
از مکتوبات وی عیان است که نخست مریدانش به اخوانآباد جهرم رفتند و شیخ مدتی از آنها دور بود. عبدالله قطب ظاهراً تا سال 910 هجری در قید حیات بود. مکاتیب وی شامل 350 نامه در باب سلوک و در خطاب به مریدان است.
به پیروی از ائمهی اطهار (علیهم السلام) در میان علمای بزرگ اسلام نیز این سنّت حسنه برقرار بوده است. از آن جملهاند: نامههای اخلاقی و عرفانی اسوههای ایمان و تقوا ابن طاووس، علامه حلّی، شهیدثانی، خواجه نصیر طوسی و غیره.
این کتاب نیز دربرگیرندهی 350 نامه است. نامههایی اخلاقی تربیتی با مضامین عرفانی که با استناد به آیات قرآن، احادیث معصومین و اشعار شاعران فراهم آمده است و در آن صنایع گوناگون لفظی و معنوی، همچون سجع، جناس و مراعات نظیر به چشم میخورد. در پایان کتاب نیز، معنای اصطلاحی لغات ناآشنا در متن، به همراه فهرست آیات، به چاپ رسیده است.
دربارهی نویسنده:
«قطبالدین محمد بن محیی بن محمود»، مشهور به «عبدالله قطب» و «قطب بن محیی»، از عارفان و زاهدان قرن نهم هجری است. محققان در تحقیقات پیشین، دوران زندگی وی را بین سالهای 838 تا 900 تخمین زدهاند، اما براساس یافتههای مصحح این اثر، او تا سال 901 هجری قمری زنده بود.
دربارهی خاندان قطبالدین و سرگذشت آنان اطلاعات چندانی در دست نیست. وی در آغاز یکی از مکتوباتش، خود را «عبدالله قطب بن محیی بن محمود الانصاری الخزرجی السعدی» نامیده است. بهاینترتیب او را باید از نسل «سعد بن عباده»، صحابی رسول اکرم(ص)، بدانیم که رئیس قبیلهی خزرج بود. در منابع گوناگون او را شیرازی، جهرمی و کوشکُناری نسبت دادهاند که هر سه انتساب، به اعتباری، صحیح است. شیراز زادگاه اوست، جهرم شهری است که «اِخوانآباد» را در آن بنا نهاد که تشکیلاتی عبادیـاجتماعی برای یارانش بود و کوشکُنار (یا قصر کُنار) زادگاه اجدادی او بود.
قطبالدین محمد، به کمک مردان و زنانی که در طلب خلوتگزینی و مراقبه بودند، اِخوانآباد را بنا نهاد و با ارسال مکتوبات به راهنمایی آنان پرداخت که البته با مخالفتهای شدیدی نیز روبهرو شد. مجموعهی اخوانآباد بهگونهای طراحی شده بود که برای زندگی خانوادههای ساکن آن مناسب باشد و نیازهای آنان را کاملاً برطرف سازد، تا جایی که ساکنان آن خود از عهدهی امور برآیند و نیازمند دیگران نباشند.
مکاتیب، مشتمل بر جواب نامههای وی به مریدانش است. در شرح احوال او ذکر شده است که در اواخر عمر با مریدانش برایِ تهذیب و تزکیه و ایجاد موقعیتی مناسب برای سیر و سلوک به جهرم رفت و دارالعبادهای دایر کرد و در همانجا ساکن شد.
از مکتوبات وی عیان است که نخست مریدانش به اخوانآباد جهرم رفتند و شیخ مدتی از آنها دور بود. عبدالله قطب ظاهراً تا سال 910 هجری در قید حیات بود. مکاتیب وی شامل 350 نامه در باب سلوک و در خطاب به مریدان است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
تصاویر
از همین گوینده
-
-
-
-
-
-
-
-
ستاره ی توس (داستان زندگی خواجه نصیرالدین توسی)
-
محشای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران - جلد 14 (بازنگری در قانون اساسی)
-
محشای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران - جلد 13 (شورای عالی امنیت ملی)
کاربر مهمان