- 19614
- 1000
- 1000
- 1000
خدا بود و دیگر هیچ نبود
این کتاب مجموعهای از دستنوشتههای شهید دکتر «مصطفی چمران» است.
از ایرانصدا بشنوید
شهید دکتر «مصطفی چمران» از آرزوها و رنجها و شادیهایش سخن میگوید:
«خدایا نمیدانم تا کی باید بسوزم؟ تا کی باید رنج ببرم؟ دیگر رنج و عذاب برایم ناراحتکننده نیست و آزاد و رها زندگی میکنم. باید با علم و دانش همه تیرهدلان مغرور و متکبر را به زانو درآورم.»
دستور «امام موسی صدر» برای انجام یک مأموریت به او رسید و خوشحال شد. مأموریت او به سمت برج حموت بود؛ برای اینکه وضعیت آنجا و مردمش را بررسی کند و به نجات آنان بشتابد. دکتر چمران در آنجا متوجه شد که فقر و گرسنگی بیداد میکند و مردم از شهر گریختهاند و آنها که ماندهاند، شب و روز زیر بمباران دشمن قرار دارند. وی و همراهانش نزدیک بیمارستان کمین میکنند تا سر فرصت با جستوخیزهای سریع خودشان را به نقطهی امنی برسانند. ناگهان در مقابل بیمارستان غوغایی برپا میشود. چمران صحنههایی از مبارزات مسلمانان علیه رژیم اشغالگر قدس را توصیف میکند که پر از درد و شیون و بدبختی است. ترور و وحشت بر همهجا حکومت میکند و بهزور سرنیزه و گلوله، انسانها را تسلیم اوامر پلید خودشان میکنند.
دکتر چمران امیدوار است که خدای بزرگ به اشکهای یتیمان و خون شهدا رحم کند و شرِ بیداد و ستم اسرائیل را از سرِ آوارگان منطقه بردارد.
*درباره کتاب:
کتاب «خدا بود و دیگر هیچ نبود» درواقع مجموعهی تاریخدار از دستنگاشتههای شهید مصطفی چمران، بدون درنظرگرفتن موضوعی خاص است که فقط براساس زمان نگارش آنها دستهبندی شده است.
آنچه در این نوشتهها نمایان است حرکت شهید چمران در طول زندگی خویش (آمریکا، لبنان و ایران) در مسیر الهی و نشاندهنده حالات عرفانی و عاشقانه اوست.
در گزینش این دستنوشتهها موضوع خاصی مدّ نظر نبوده و از هر بابی و هر بحثی، فقط به صرف اینکه زمان نگارش با تاریخ مشخص شده باشد، گزینش شده است.
بنابراین، این مجموعه، نوشتههای تاریخدار دکتر چمران است که در طول سالیان دراز، دربارهی مطالب متعدد و در جاهای گوناگون نگاشته شده است.
*دربارهی نویسنده:
«مصطفی چمران ساوهای» (10 مهر 1311 تهران – 31 خرداد 1360 دهلاویه) معروف به «دکتر چمران» و «شهید چمران»، فیزیکدان، سیاستمدار (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)، وزیر دفاع ایران در دولت «مهدی بازرگان» و دولت موقت شورای انقلاب، از همراهان امام موسی صدر در تشکیل جنبش امل (لبنان)، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی، از فرماندهان ایران در جنگ تحمیلی و بنیانگذار ستاد جنگهای نامنظم در جریان جنگ عراق و ایران بود.
وی در دانشگاه تهران، تحصیلات خود را در رشته الکترومکانیک به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و درجه دکتری در فیزیک پلاسما کسب کرد. پس از گذراندن آموزشهای نظامی در مصر، به لبنان رفت و به همراه امام موسی صدر، در تشکیل جنبش امل نقش مؤثری داشت و از فرماندهان آن بود.
چمران در زمان تحصیل در دانشگاه تهران، در درس ترمودینامیک، شاگرد مهدی بازرگان بود. آشنایی او با بازرگان، عامل مهمی در ورود او به عرصهی سیاست بهشمار میرود.
وی در دوران پس از کودتای 28 مرداد در سازمان نهضت مقاومت ملی، زیر نظر افرادی چون مهدی بازرگان، سیدرضا زنجانی و آیتالله سید محمود طالقانی فعالیت میکرد.
در زمان تحصیل در خارج از ایران، او به همراه «ابراهیم یزدی»، «دکتر علی شریعتی» و «صادق قطبزاده»، شاخه خارج از کشورِ نهضت آزادی ایران و همچنین انجمن اسلامی دانشجویان ایران (در آمریکا) را تأسیس کرد.
پس از پیروزی انقلاب 1357 چمران به ایران بازگشت و در دولت بازرگان، مدتی وزارت دفاع را برعهده داشت. وی در دورهی نخست مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد.
چمران، با شروع جنگ، به اهواز رفت و ستاد جنگهای نامنظم را بنیانگذاری کرد. از دیگر کارهای مهم وی ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. مصطفی چمران در 31 خردادماه 1360 در مسیر دهلاویه-سوسنگرد، براثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش، در 49 سالگی به شهادت رسید.
«خدایا نمیدانم تا کی باید بسوزم؟ تا کی باید رنج ببرم؟ دیگر رنج و عذاب برایم ناراحتکننده نیست و آزاد و رها زندگی میکنم. باید با علم و دانش همه تیرهدلان مغرور و متکبر را به زانو درآورم.»
دستور «امام موسی صدر» برای انجام یک مأموریت به او رسید و خوشحال شد. مأموریت او به سمت برج حموت بود؛ برای اینکه وضعیت آنجا و مردمش را بررسی کند و به نجات آنان بشتابد. دکتر چمران در آنجا متوجه شد که فقر و گرسنگی بیداد میکند و مردم از شهر گریختهاند و آنها که ماندهاند، شب و روز زیر بمباران دشمن قرار دارند. وی و همراهانش نزدیک بیمارستان کمین میکنند تا سر فرصت با جستوخیزهای سریع خودشان را به نقطهی امنی برسانند. ناگهان در مقابل بیمارستان غوغایی برپا میشود. چمران صحنههایی از مبارزات مسلمانان علیه رژیم اشغالگر قدس را توصیف میکند که پر از درد و شیون و بدبختی است. ترور و وحشت بر همهجا حکومت میکند و بهزور سرنیزه و گلوله، انسانها را تسلیم اوامر پلید خودشان میکنند.
دکتر چمران امیدوار است که خدای بزرگ به اشکهای یتیمان و خون شهدا رحم کند و شرِ بیداد و ستم اسرائیل را از سرِ آوارگان منطقه بردارد.
*درباره کتاب:
کتاب «خدا بود و دیگر هیچ نبود» درواقع مجموعهی تاریخدار از دستنگاشتههای شهید مصطفی چمران، بدون درنظرگرفتن موضوعی خاص است که فقط براساس زمان نگارش آنها دستهبندی شده است.
آنچه در این نوشتهها نمایان است حرکت شهید چمران در طول زندگی خویش (آمریکا، لبنان و ایران) در مسیر الهی و نشاندهنده حالات عرفانی و عاشقانه اوست.
در گزینش این دستنوشتهها موضوع خاصی مدّ نظر نبوده و از هر بابی و هر بحثی، فقط به صرف اینکه زمان نگارش با تاریخ مشخص شده باشد، گزینش شده است.
بنابراین، این مجموعه، نوشتههای تاریخدار دکتر چمران است که در طول سالیان دراز، دربارهی مطالب متعدد و در جاهای گوناگون نگاشته شده است.
*دربارهی نویسنده:
«مصطفی چمران ساوهای» (10 مهر 1311 تهران – 31 خرداد 1360 دهلاویه) معروف به «دکتر چمران» و «شهید چمران»، فیزیکدان، سیاستمدار (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)، وزیر دفاع ایران در دولت «مهدی بازرگان» و دولت موقت شورای انقلاب، از همراهان امام موسی صدر در تشکیل جنبش امل (لبنان)، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی، از فرماندهان ایران در جنگ تحمیلی و بنیانگذار ستاد جنگهای نامنظم در جریان جنگ عراق و ایران بود.
وی در دانشگاه تهران، تحصیلات خود را در رشته الکترومکانیک به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و درجه دکتری در فیزیک پلاسما کسب کرد. پس از گذراندن آموزشهای نظامی در مصر، به لبنان رفت و به همراه امام موسی صدر، در تشکیل جنبش امل نقش مؤثری داشت و از فرماندهان آن بود.
چمران در زمان تحصیل در دانشگاه تهران، در درس ترمودینامیک، شاگرد مهدی بازرگان بود. آشنایی او با بازرگان، عامل مهمی در ورود او به عرصهی سیاست بهشمار میرود.
وی در دوران پس از کودتای 28 مرداد در سازمان نهضت مقاومت ملی، زیر نظر افرادی چون مهدی بازرگان، سیدرضا زنجانی و آیتالله سید محمود طالقانی فعالیت میکرد.
در زمان تحصیل در خارج از ایران، او به همراه «ابراهیم یزدی»، «دکتر علی شریعتی» و «صادق قطبزاده»، شاخه خارج از کشورِ نهضت آزادی ایران و همچنین انجمن اسلامی دانشجویان ایران (در آمریکا) را تأسیس کرد.
پس از پیروزی انقلاب 1357 چمران به ایران بازگشت و در دولت بازرگان، مدتی وزارت دفاع را برعهده داشت. وی در دورهی نخست مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد.
چمران، با شروع جنگ، به اهواز رفت و ستاد جنگهای نامنظم را بنیانگذاری کرد. از دیگر کارهای مهم وی ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. مصطفی چمران در 31 خردادماه 1360 در مسیر دهلاویه-سوسنگرد، براثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش، در 49 سالگی به شهادت رسید.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
تصاویر
از همین گوینده
-
-
-
-
-
-
-
-
ستاره ی توس (داستان زندگی خواجه نصیرالدین توسی)
-
محشای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران - جلد 14 (بازنگری در قانون اساسی)
-
محشای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران - جلد 13 (شورای عالی امنیت ملی)
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان