- 34822
- 1000
- 1000
- 1000
داستانهای محبوب القلوب
کتاب «محبوب القلوب» که گاهی این کتاب را با نام «شمسه و قهقهه» یا «رعنا و زیبا» میشناسند، مجموعه داستانی است به یادگار مانده از دوران صفوی به قلم «میرزا برخوردار بن محمود ترکمان فراهی» از منشیان دوره صفوی که داستانهای جذاب مینوشت.
از ایرانصدا بشنوید
نویسنده، برخی از داستانها را از کتابهای تاریخی و ادبی قدیمی اقتباس کرده و بسیاری را نیز از مثلها و نقلهای مرسوم در میان مردم روزگار خودش گرفته و به صورت داستانی و پیراسته در کتاب محبوبالقلوب آورده است.
یکی از ویژگیهای ممتاز این کتاب، تجارب گستردهی زندگی نویسنده و فراوانیِ خواندهها و دانستهها و استعداد نویسندگی اوست که داستانهای او را ازنظر صحنهپردازی و تفکر انتقادی و تغییر سیر داستان براثر تحول شخصیتها، به داستانهای امروزی شبیه کرده است.
این نویسنده از یک سو داستانهایی را روایت کرده و از سوی دیگر، دست به واقعهنگاریهایی زده که متأثر از روزگار خودش است. جنگهای دوره صفویان در داستانهای او بازتاب دارد، همچنین حالات تاجران و کاروانها و بازار و کسبه و الواط و تهیدستان و آوارگان را به دقت تصویر کرده است و وضعیت دیوانی و حاکمان را هم تا آنجا که توانسته، ترسیم کرده است و خواننده با خواندن داستانهای او فضایی از دوران صفوی را در ذهنش مجسم میبیند؛ از آدمها و مزارع گرفته تا وضعیت خانهها، حکومت، کسبوکار و جنگها.
*داستانهایی که در کتاب گویا خواهید شنید:
1- حکایت سائلی که همیشه شعری درباره انصاف میخواند؛
2- حکایت دیوانهای که مشکلات زین العرب را حل کرد؛
3- حکایت غلام باوفا و امیر معزول و عاقبت آنها؛
4- حکایت عبدالغفور یمنی و شتاب بیجا و پشیمانی او؛
5- حکایت شمس نیشابوری و تدبیر او؛
6- حکایت عارف بن سهیل و عاصم بغدادی و ماجرای ایشان؛
7- حکایت ملکالشعرای حسود سلطان سنجر و قضیه انوری؛
8- حکایت وزیری که زبان حیوانات را میدانست؛
9- حکایت خواجه بشیر و تهمت وزیر بر او و رسوایی وزیر؛
10- حکایت سه نفر محبوس و توسل به خداوند و نجات آنان؛
11- حکایت حامد بصری که از عهدش تخلف کرد و سزا یافت.
*دربارهی نویسنده:
«میرزا برخوردار بن محمود ترکمان فراهی»، نویسنده، شاعر و منشی دوره صفوی است. تاریخ تولد و مرگ او روشن نیست، تنها اطلاعات بهدستآمده دربارهی او برگرفته از دیباچهی کتاب «محبوب القلوب» است که در آن شرح حال خود را به دست داده است.
او در «فراه» زاده شد و در همانجا ادب و دانش را فراگرفت. در جوانی به نویسندگی و شاعری روی آورد. سپس به «مرو شاهجان» رفت و دو سال نزد «اصلان خان»، حاکم آنجا، به سر برد. چندی بعد به اصفهان رفت و منشی «حسن قلیخان قورچیباشی شاملو» شد. در اصفهان به محافل ادبی راه یافت و به تدوین مجموعه داستانهای «رعنا و زیبا» پرداخت. بعدها با تشویق اهل ادب، داستانهای جدیدی به این مجموعه افزود و آنها را تقسیمبندی محتوایی کرد و «محفل آرا» نامید.
برخوردار چندی بعد به فراه بازگشت و مدتی به منشیگری پرداخت، آنگاه به «هرات» و «مشهد» و سرانجام به «اُلکای دُرون» ـاز توابع درگزـ رفت و ملازم «منوچهرخان قَرَچغای» شد که در 1035 ـسیونهمین سال سلطنت شاه عباسـ به حکومت خراسان رسیده بود.
میرزا برخوردار شعر نیز میسرود و از او اشعاری، با تخلّص «ممتاز»، به صورت پراکنده در میان داستانهای محبوب القلوب آمدهاست.
میرزا برخوردار فراهی نویسندهای است که به فرهنگ ایران بزرگ تعلق دارد. او را در هند و پاکستان و افغانستان و تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان و قفقاز و ترکیه از آن خود میدانند و خودی میشمارند.
*دربارهی کتاب:
در یورش کردهای «چَمِشْکَزَک» به قلعه درون، کتاب محفلآرای برخوردار ترکمان غارت شد. او پس از چندی در «خبوشان» (قوچان کنونی) آن را بازنگاری کرد و محبوبالقلوب نامید. این کتاب در یک مقدمه، پنج باب و خاتمه تنظیم شده و به مناسبت حکایات «شمسه و قهقهه»، در باب دوم، به شمسه و قهقهه نیز شهرت یافته است.
این کتاب نثر متکلف، مصنوع و پیچیده نویسنده است که متناسب با سبک و سیاق نوشتار دوران صفوی دست به قلم برده است؛ اما در روایت داستانها سخن نویسنده شیرینی دیگری مییابد و روانتر میشود. حکایات این کتاب در باب آداب معاشرت، نیکوکاری، مساعدت اقبال، مصاحبت دوستان و فواید قناعت و همت تشکیل شده است.
کتاب بارها در «بمبئی» و تهران چاپ شده و آخرین بار در 1337 ش در تهران منتشر شده است. این کتاب به سعی و اهتمام «میرزا علینقی شیرازی الشهیر چینی»، مالک «مطبع مظفری» در بندر بمبئی، (به عهد محمدشاه سوم قاجار) به زیور طبع آراسته شد. در ایران «علیرضا ذکاوتی قراگوزلو»، مصحح کتاب، تلاش کرد حشوهای نوشته و زواید آن را بدون تغییر در متن بزداید و با وفاداری به متن اصلی کتاب، داستانها را پیراستهتر و البته آسانخوانتر در اختیار مخاطبان امروزی قرار دهد.
افزون بر محبوبالقلوب، کتاب تاریخی «احسنالسیر» منسوب به اوست که در فاصلهی سالهای 930 یا 937 هجری قمری نگاشته شده است. به نقل از ویلیامز این اثر ظاهراً در چهار جلد تألیف شده بوده که فقط جلد چهارم آن در دست است و رویدادهای سلطنت «شاه اسماعیل» و «بابر پادشاه» را دربرمیگیرد و نویسنده آن را به شاه اسماعیل صفوی تقدیم کرده است.
زمان تألیف احسنالسیر (930ـ937) و تحریر دوبارهی محبوبالقلوب پس از 1035 نشان میدهد که فاصله نگارش این دو کتاب حدود یکصد سال است؛ ازین رو در درستیِ ادعای ویلیامز باید تردید کرد؛ به ویژه آنکه برخوردار ترکمان، خود، از آن یاد نکرده است.
یکی از ویژگیهای ممتاز این کتاب، تجارب گستردهی زندگی نویسنده و فراوانیِ خواندهها و دانستهها و استعداد نویسندگی اوست که داستانهای او را ازنظر صحنهپردازی و تفکر انتقادی و تغییر سیر داستان براثر تحول شخصیتها، به داستانهای امروزی شبیه کرده است.
این نویسنده از یک سو داستانهایی را روایت کرده و از سوی دیگر، دست به واقعهنگاریهایی زده که متأثر از روزگار خودش است. جنگهای دوره صفویان در داستانهای او بازتاب دارد، همچنین حالات تاجران و کاروانها و بازار و کسبه و الواط و تهیدستان و آوارگان را به دقت تصویر کرده است و وضعیت دیوانی و حاکمان را هم تا آنجا که توانسته، ترسیم کرده است و خواننده با خواندن داستانهای او فضایی از دوران صفوی را در ذهنش مجسم میبیند؛ از آدمها و مزارع گرفته تا وضعیت خانهها، حکومت، کسبوکار و جنگها.
*داستانهایی که در کتاب گویا خواهید شنید:
1- حکایت سائلی که همیشه شعری درباره انصاف میخواند؛
2- حکایت دیوانهای که مشکلات زین العرب را حل کرد؛
3- حکایت غلام باوفا و امیر معزول و عاقبت آنها؛
4- حکایت عبدالغفور یمنی و شتاب بیجا و پشیمانی او؛
5- حکایت شمس نیشابوری و تدبیر او؛
6- حکایت عارف بن سهیل و عاصم بغدادی و ماجرای ایشان؛
7- حکایت ملکالشعرای حسود سلطان سنجر و قضیه انوری؛
8- حکایت وزیری که زبان حیوانات را میدانست؛
9- حکایت خواجه بشیر و تهمت وزیر بر او و رسوایی وزیر؛
10- حکایت سه نفر محبوس و توسل به خداوند و نجات آنان؛
11- حکایت حامد بصری که از عهدش تخلف کرد و سزا یافت.
*دربارهی نویسنده:
«میرزا برخوردار بن محمود ترکمان فراهی»، نویسنده، شاعر و منشی دوره صفوی است. تاریخ تولد و مرگ او روشن نیست، تنها اطلاعات بهدستآمده دربارهی او برگرفته از دیباچهی کتاب «محبوب القلوب» است که در آن شرح حال خود را به دست داده است.
او در «فراه» زاده شد و در همانجا ادب و دانش را فراگرفت. در جوانی به نویسندگی و شاعری روی آورد. سپس به «مرو شاهجان» رفت و دو سال نزد «اصلان خان»، حاکم آنجا، به سر برد. چندی بعد به اصفهان رفت و منشی «حسن قلیخان قورچیباشی شاملو» شد. در اصفهان به محافل ادبی راه یافت و به تدوین مجموعه داستانهای «رعنا و زیبا» پرداخت. بعدها با تشویق اهل ادب، داستانهای جدیدی به این مجموعه افزود و آنها را تقسیمبندی محتوایی کرد و «محفل آرا» نامید.
برخوردار چندی بعد به فراه بازگشت و مدتی به منشیگری پرداخت، آنگاه به «هرات» و «مشهد» و سرانجام به «اُلکای دُرون» ـاز توابع درگزـ رفت و ملازم «منوچهرخان قَرَچغای» شد که در 1035 ـسیونهمین سال سلطنت شاه عباسـ به حکومت خراسان رسیده بود.
میرزا برخوردار شعر نیز میسرود و از او اشعاری، با تخلّص «ممتاز»، به صورت پراکنده در میان داستانهای محبوب القلوب آمدهاست.
میرزا برخوردار فراهی نویسندهای است که به فرهنگ ایران بزرگ تعلق دارد. او را در هند و پاکستان و افغانستان و تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان و قفقاز و ترکیه از آن خود میدانند و خودی میشمارند.
*دربارهی کتاب:
در یورش کردهای «چَمِشْکَزَک» به قلعه درون، کتاب محفلآرای برخوردار ترکمان غارت شد. او پس از چندی در «خبوشان» (قوچان کنونی) آن را بازنگاری کرد و محبوبالقلوب نامید. این کتاب در یک مقدمه، پنج باب و خاتمه تنظیم شده و به مناسبت حکایات «شمسه و قهقهه»، در باب دوم، به شمسه و قهقهه نیز شهرت یافته است.
این کتاب نثر متکلف، مصنوع و پیچیده نویسنده است که متناسب با سبک و سیاق نوشتار دوران صفوی دست به قلم برده است؛ اما در روایت داستانها سخن نویسنده شیرینی دیگری مییابد و روانتر میشود. حکایات این کتاب در باب آداب معاشرت، نیکوکاری، مساعدت اقبال، مصاحبت دوستان و فواید قناعت و همت تشکیل شده است.
کتاب بارها در «بمبئی» و تهران چاپ شده و آخرین بار در 1337 ش در تهران منتشر شده است. این کتاب به سعی و اهتمام «میرزا علینقی شیرازی الشهیر چینی»، مالک «مطبع مظفری» در بندر بمبئی، (به عهد محمدشاه سوم قاجار) به زیور طبع آراسته شد. در ایران «علیرضا ذکاوتی قراگوزلو»، مصحح کتاب، تلاش کرد حشوهای نوشته و زواید آن را بدون تغییر در متن بزداید و با وفاداری به متن اصلی کتاب، داستانها را پیراستهتر و البته آسانخوانتر در اختیار مخاطبان امروزی قرار دهد.
افزون بر محبوبالقلوب، کتاب تاریخی «احسنالسیر» منسوب به اوست که در فاصلهی سالهای 930 یا 937 هجری قمری نگاشته شده است. به نقل از ویلیامز این اثر ظاهراً در چهار جلد تألیف شده بوده که فقط جلد چهارم آن در دست است و رویدادهای سلطنت «شاه اسماعیل» و «بابر پادشاه» را دربرمیگیرد و نویسنده آن را به شاه اسماعیل صفوی تقدیم کرده است.
زمان تألیف احسنالسیر (930ـ937) و تحریر دوبارهی محبوبالقلوب پس از 1035 نشان میدهد که فاصله نگارش این دو کتاب حدود یکصد سال است؛ ازین رو در درستیِ ادعای ویلیامز باید تردید کرد؛ به ویژه آنکه برخوردار ترکمان، خود، از آن یاد نکرده است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
تصاویر
از همین گوینده
-
-
-
-
-
-
-
-
ستاره ی توس (داستان زندگی خواجه نصیرالدین توسی)
-
محشای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران - جلد 14 (بازنگری در قانون اساسی)
-
محشای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران - جلد 13 (شورای عالی امنیت ملی)
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان