منو
دو داستان کوتاه از کارل چاپک

دو داستان کوتاه از کارل چاپک

  • 4 قطعه
  • 49 دقیقه مدت کتاب
  • 5391 دریافت شده
داستان‌های: «کلکسیون تمبر» و «برگِ فروش»

از ایرانصدا بشنوید

در داستان کلکسیون تمبر می شنویم که :
کاراس معمولاً در روزهای تعطیل نوه‌اش را به پارک می برد. یکی روز در پارک دخترعمویش، کلارا، را دید. آنها در کنار هم نشستند و خاطراتشان را مرور کردند. کاراس درباره خاطره ی جمع‌آوری تمبرهایش گفت و کلکسیونی که خاطره‌ای فراموش نشدنی برایش به جا گذاشته است.
کاراس گفت: «لوئیزلیک یکی از دوستان صمیمی من بود و من فقط به او گفته بودم که کلکسیون بزرگی از تمبر دارم. ما با این تمبرها انگار به همه ی کشورهای جهان سفر می کردیم و کلی به ما خوش می گذشت. پدرم با این کارها مخالف بود و عقیده داشت که من با این سرگرمی‌ها از درس‌هایم عقب می‌مانم. برای همین ما تمبرها را داخل انبار پنهان کرده بودیم. یک روز من حسابی مریض شدم؛ به طوری که چند روز در رختخواب ماندم. بعد از مدتی که حالم بهتر شد، به سراغ تمبرها رفتم، اما خبری از آنها نبود...».

*برای دانستن ادامه ی ماجرا این کتاب را بشنوید.

در داستان برگِ فروش می‌شنویم که :
در یکی از شب های تابستان ویک و همسرش مینکا به جزیره ی اِستِرل رفتند. آنجا خیلی شلوغ بود و آنها مجبور شدند سر میزی بنشینند که مردی از قبل آنجا نشسته بود. مینکا قوطی کرم را از کیفش درآورد و در همین لحظه کاغذی از کیفش به زمین افتاد. مرد کاغذ را برداشت و به او داد، ولی مینکا گفت که این کاغذ ارزش ندارد و فقط یک برگ فروش است. مرد که سوشِک نام داشت، گفت که من یک کارآگاه پلیس هستم. هر چیزی که به نظر بی ارزش می آید، می تواند مدرکی برای اثبات یک حقیقت باشد. حقیقتی مثل یک قتل!
او از پیدا شدن جسد زنی در اطراف جزیره صحبت کرد که با کاغذی شبیه همین برگ فروش توانسته قاتل او را پیدا کند....
*برای دانستن ادامه ی داستان این کتاب را بشنوید.
مختصری درباره نویسنده :
کارل چاپک نمایشنامه‌نویس و داستان‌نویس اهل چکسلواکی در سال 1890 به دنیا آمد. نویسندگی را هنگام تحصیل در دانشگاهای سوربن و پراگ آغاز کرد. کار مستقل وی با نوشتن داستان مصلوب آغاز شد. در سال 1920 اولین نمایشنامه اش «راهزن» انتشار یافت. وی در جنگ جهانی اول به روزنامه‌نگاری مشغول بود و پس از جنگ از معاشران صمیمی توماش مازاریک بود. انتشار اولین نمایشنامه به نام «ربات‌های عمومی روسوم» سبب شهرت جهانی او شد. این نمایشنامه در هجو و انتقاد از تمدن ماشینی است که میلیون‌ها انسان را از کار برکنار خواهد کرد.
واژهٔ ربات را او در کتاب کارخانه ربات‌سازی روسوم (.R.U.R) معرفی کرد و مفهوم آن را تبیین کرد. البته مستنداتی مبنی بر نام‌گذاری کلمه ربات از «جزف برادر کارل» نیز وجود دارد. وی با همکاری برادر نقاشش «یوزف چاپک» دو اثر «گودال‌های نورانی» و «باغ کراکونوشا» را منتشر کرد. همچنین در سال 1923 با برادرش کتاب «راز ماکروپولوس» را نوشت. وی زندیگنامه گونه‌ای مفصل از مارزایک نیز نوشته‌ است.
کارل در سال 1938 درگذشت. «کارخانه مطلق سازی» و «داستان‌های جن و پری» نیز از آثار این نمایشنامه‌نویس است. هر دو کتاب به فارسی ترجمه شده‌ است.

*داستان:
داستان یکی از پاکتها(Povídky z jedné kapsy) مجموعه ای از 24 داستان کوتاه توسط کارل چاپک نویسنده چک است که از سال 1929 منتشر شده است.داستان برگ فروش با نام اصلی Kupón(کوپن) یکی از این داستان ها در این مجموعه می باشد.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

4

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • بد نبود
  • چرا صدای پیر مرد اینقدر نامفهومه.چقدر بد اجرا کرده
  • این صدای کلیشه‌ای پیرمرد و پیرزن بی‌دندان فقط به درد داستان‌های کمدی می‌خورد. در متون جدی به شدت بی‌جا و نخ‌نما است.
  • کاش این مشکل نیم‌فاصله، ک و ک و ... توی متن‌ها حل بشه، حل این مشکل سخت نیست و ظاهر نوشته‌ها رو خیلی دلنشین‌تر‌می.کند.
  • عااالی

تصاویر

از همین نویسنده

از همین گوینده

کتاب گویا