- 21749
- 1000
- 1000
- 1000
میرا
سرتاسر دشتی بیکران از قیر پوشیده شده و ابری سیاه همیشه بالای سر آن است. خانه هایی مربع شکل از بتن خاکستری که دیوارهایی شیشه ای دارند، در دشت پراکنده اند و چراغها در این شهر همیشه روشن اند. این شهر قوانین ویژه ای دارند: زوجیت ممنوع است....
از ایرانصدا بشنوید
شهری با قوانینی ممنوعه؛ شهری که در آن تنها بودن ممنوع است. همه باید در گروه های چند نفری باشند. حتی زوجیت هم ممنوع است. نباید تنها یک نفر را دوست داشت؛ باید همه را دوست داشت. در این شهر داشتن کاغذ نیز ممنوع است، زیرا نوشتن جرم است. متفاوت بودن نیز قدغن است، همه باید مثل هم باشند. اگر کسی رقابت را دوست داشته باشد، سرزنشش می کنند. اگر کسی غمگین باشد، یعنی بیمار است و او را به مرکز اصلاح می برند. در مرکز اصلاح روی صورتش ماسکی از لبخند پیوند می کنند تا فرد همیشه لبخند بزند. مغزش را نیز اصلاح می کنند تا مانند بقیه شود و همیشه بخندد و داستان های خنده دار برای دیگران تعریف کند.
اما در این شهر شیشه ای بی دیوار که همه یکدیگر را می پایند، من می خواهم بنویسم. می خواهم یک نفر را دوست داشته باشم. «آنها» می گویند من بیمارم و باید اصلاح شوم، اما من حس بیماری ندارم....
*کتاب میرا داستان یک پادآرمانشهر است؛ سرزمینی که قوانین ویژه ای دارد و «آنها» این شهر را اداره می کنند. در این شهر متفاوت بودن «بیماری» محسوب می شود و بیماران باید اصلاح شوند. داستان میرا جزو داستان های سورئال است که روایتی عجیب و تخیلی دارد. میرا تصویرگر جامعه ای است که «فردیت» هیچ معنایی در آن ندارد. به زبان جامعه شناختی، میرا از جامعه ای سخن میگوید که اصالت با جمع است نه فرد. در چنین فضایی حتی اگر «فردیتی» را بتوان تصور کرد، فردیتی است که تجلی ارزش های جمعی جامعه است. در چنین جامعهای عرصه خصوصی، شخصی یا فردی -حتی در فردی ترین امور مانند روابط جنسی- ضد ارزش است. برخی معتقدند که کتاب میرا به نوعی یادآور کتاب 1984 جورج اورول است. فضای رازآلود و گاهی ترسناک و وهم آور این کتاب مناسب گروه سنی نوجوان نیست.
اما در این شهر شیشه ای بی دیوار که همه یکدیگر را می پایند، من می خواهم بنویسم. می خواهم یک نفر را دوست داشته باشم. «آنها» می گویند من بیمارم و باید اصلاح شوم، اما من حس بیماری ندارم....
*کتاب میرا داستان یک پادآرمانشهر است؛ سرزمینی که قوانین ویژه ای دارد و «آنها» این شهر را اداره می کنند. در این شهر متفاوت بودن «بیماری» محسوب می شود و بیماران باید اصلاح شوند. داستان میرا جزو داستان های سورئال است که روایتی عجیب و تخیلی دارد. میرا تصویرگر جامعه ای است که «فردیت» هیچ معنایی در آن ندارد. به زبان جامعه شناختی، میرا از جامعه ای سخن میگوید که اصالت با جمع است نه فرد. در چنین فضایی حتی اگر «فردیتی» را بتوان تصور کرد، فردیتی است که تجلی ارزش های جمعی جامعه است. در چنین جامعهای عرصه خصوصی، شخصی یا فردی -حتی در فردی ترین امور مانند روابط جنسی- ضد ارزش است. برخی معتقدند که کتاب میرا به نوعی یادآور کتاب 1984 جورج اورول است. فضای رازآلود و گاهی ترسناک و وهم آور این کتاب مناسب گروه سنی نوجوان نیست.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان