- 14610
- 1000
- 1000
- 1000
من سرهنگ هستم
این کتاب گویا مجموعه داستانهایی است دربارهی زندگی شهید «عبدالرسول قربانی». وی رئیس پلیس آگاهی و از شهدای ناجا بود که در جریان یک گروگانگیری به شهادت رسید.
از ایرانصدا بشنوید
بخشی از کتاب:
ناگهان هر دو دستش را برد بالا و محکم کوبید روی میز:
- ای خدا، رسول قربانی مسئول امنیّت شهر باشه، بعد این نامردها دختر مردم رو گروگان بگیرن!؟
سرهنگ از اینکه نتوانسته بود کاری انجام بدهد، از درون میسوخت.
از دیدن آن صحنه نزدیک بود گریه کنم. بالأخره هم آقای یاوری به پلیس اجازهی دخالت نداد و پذیرفت در قبال آزادی دخترش پول را جور کند. تنها چیزی که از این گروگانگیری نصیبمان شد، یک اسم بود: «روشنفکر»!
دربارهی نویسنده
«مهدی دُریاب»، متولد سال 1356، نویسندهی معاصر ایرانی است. او فعالیتش را در عرصهی نویسندگی با فیلمنامهنویسی آغاز کرد، ولی چون نمیتوانست ایدههایش را به فیلم تبدیل کند، به نوشتن رمان و ادبیات داستانی کتاب روآورد.
ناگهان هر دو دستش را برد بالا و محکم کوبید روی میز:
- ای خدا، رسول قربانی مسئول امنیّت شهر باشه، بعد این نامردها دختر مردم رو گروگان بگیرن!؟
سرهنگ از اینکه نتوانسته بود کاری انجام بدهد، از درون میسوخت.
از دیدن آن صحنه نزدیک بود گریه کنم. بالأخره هم آقای یاوری به پلیس اجازهی دخالت نداد و پذیرفت در قبال آزادی دخترش پول را جور کند. تنها چیزی که از این گروگانگیری نصیبمان شد، یک اسم بود: «روشنفکر»!
دربارهی نویسنده
«مهدی دُریاب»، متولد سال 1356، نویسندهی معاصر ایرانی است. او فعالیتش را در عرصهی نویسندگی با فیلمنامهنویسی آغاز کرد، ولی چون نمیتوانست ایدههایش را به فیلم تبدیل کند، به نوشتن رمان و ادبیات داستانی کتاب روآورد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان