- 3411
- 1000
- 1000
- 1000
شهید محمدحسن شریف قنوتی
روحانی شهید «محمدحسن شریف قنوتی» معروف به «شیخ قنوتی» یکی از رزمندگان شجاع مقاومت 35 روزه خرمشهر بود که اولین «روحانی شهید» به شمار میرود. وی اولین نماینده امام خمینی (ره) و دیگر مراجع عظام و اولین فرمانده جنگهای چریکی در جنگ تحمیلی بود.
از ایرانصدا بشنوید
«شیخ محمدحسن شریف قنوتی» که بعدها به ویژه در روزهای آغازین جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به «شیخ شریف» شهرت یافت، در سوم تیر 1313 در روستای «قصبه» از توابع «اروندرود آبادان» در خانواده ای روحانی و متدین چشم به جهان گشود. در دوران کودکی به کسب علوم و معارف دینی روی آورد و مقدمات اسلام را نزد عمویش، «عبدالستار اسلامی» و سپس «عبدالرسول قائمی» در آبادان فرا گرفت.
در سال 1337 با توجه به رونق علمی «حوزه علمیه بروجرد» دوره سطح و بخشی از خارج را به پایان رساند، سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی وارد «حوزه علمیه قم» شد و محضر درس «آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی» و نیز امام خمینی (ره) را درک کرد و تا مرتبه اجتهاد پیش رفت. با ضآغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عرصه دیگری از مبارزات شریف قنوتی آغاز شد. او این بار به شکلی دیگر وارد مبارزه شد. ابتدا برای اولین بار ستاد کمک رسانی به مناطق جنگی جنوب و غرب کشور را در بروجرد به راه انداخت و در سوم مهر 1359 با کاروانی متشکل از چندین کامیون آذوقه اهدایی مردم بروجرد به «خرمشهر» اعزام شد. در میدان جنگ زیر بار آتش سنگین و سبک دشمن، خطابه های آتشین و عجیبی ایراد می کرد و جوانان را به جنگ و مقاومت تحریک و ترغیب می کرد. حماسه هایی از او به ظهور رسید که عملاً نیروهای مردمی، ارتش وسپاهی اطرافش جمع شدند و او را به فرماندهی برگزیدند و در این میان دشمن از شنیدن نام شیخ شریف بر خود می لرزید. چندین بار خرمشهر را از خطر سقوط نجات داد و عراقی ها را به عقب راند. هرکجضا عراق هجوم می آورد، به شیخ شریف اطلاع می دادند تا او نیروهایش را به مقابله با عراقی ها بفرستد. شیخ شریف در جنگ از همه جلوتر بود؛ به گونه ای که رزمندگان همیشه ده تا دوازده قدم از شیخ عقب تر بودند. در روز 24 مهر 1359، وی به هنگام رساندن مهمات به یکی از نقاط درگیری در خیابان چهل متری خرمشهر ، به مقر عوامل بعثی وارد شد. نیروهای بعثی با مشاهده وانتِ حامل شریف قنوتی، برای از بین بردن او به سرعت دست به کار شدند و وانت مزبور را زیر رگبار گلوله بستند. شیخ که به همراه راننده اش در میان آتش عراقی ها گرفتار شده بود تصمیم گرفت از محل دور شود، اما عراقی ها لاستیک اتومبیل را نشانه رفتند و دیگر کاری از دست شیخ و رانندهاش برنمیآمد. عراقی ها برای از بین بردن او نیروی زیادی به میدان معرکه هدایت کردند و سرانجام شیخ را بر اثر اصابت گلوله به آرنج ها و زانوها و گردن از پای درآوردند. وقتی شیخ شریف روی زمین افتاد، آنان خود را به او نزدیک کرده و با استفاده از سرنیزه فرق سرش را شکافتند و.... مدتی بعد رزمندگان اسـلام خود را به محل نبرد رساندند و پس از سـاعتها جنگ تَن به تَن، پیکر شیخ را از دست متجاوزان گرفتند و به پشت جبهه انتقال دادند. آن روز شیخ و عدهای از یارانش در سراسر شهر، مردانه با دشمن متجاوز جنگیدند و پس از رشادت های فراوان به شهادت رسیدند و نام خرمشهر هم به «خونین شهر» تغییر یافت. آن بدن مطهر با قبای خونین در قبرستان «شهدای آبادان» قطعه شهدای خرمشهر در میان یارانش غریبانه دفن شد تا برای همیشه مزارش میعادگاه عاشقان و آزادگان باشد. «روحش شاد وراهش ماندگار و پُر رهرو باد».
در سال 1337 با توجه به رونق علمی «حوزه علمیه بروجرد» دوره سطح و بخشی از خارج را به پایان رساند، سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی وارد «حوزه علمیه قم» شد و محضر درس «آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی» و نیز امام خمینی (ره) را درک کرد و تا مرتبه اجتهاد پیش رفت. با ضآغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عرصه دیگری از مبارزات شریف قنوتی آغاز شد. او این بار به شکلی دیگر وارد مبارزه شد. ابتدا برای اولین بار ستاد کمک رسانی به مناطق جنگی جنوب و غرب کشور را در بروجرد به راه انداخت و در سوم مهر 1359 با کاروانی متشکل از چندین کامیون آذوقه اهدایی مردم بروجرد به «خرمشهر» اعزام شد. در میدان جنگ زیر بار آتش سنگین و سبک دشمن، خطابه های آتشین و عجیبی ایراد می کرد و جوانان را به جنگ و مقاومت تحریک و ترغیب می کرد. حماسه هایی از او به ظهور رسید که عملاً نیروهای مردمی، ارتش وسپاهی اطرافش جمع شدند و او را به فرماندهی برگزیدند و در این میان دشمن از شنیدن نام شیخ شریف بر خود می لرزید. چندین بار خرمشهر را از خطر سقوط نجات داد و عراقی ها را به عقب راند. هرکجضا عراق هجوم می آورد، به شیخ شریف اطلاع می دادند تا او نیروهایش را به مقابله با عراقی ها بفرستد. شیخ شریف در جنگ از همه جلوتر بود؛ به گونه ای که رزمندگان همیشه ده تا دوازده قدم از شیخ عقب تر بودند. در روز 24 مهر 1359، وی به هنگام رساندن مهمات به یکی از نقاط درگیری در خیابان چهل متری خرمشهر ، به مقر عوامل بعثی وارد شد. نیروهای بعثی با مشاهده وانتِ حامل شریف قنوتی، برای از بین بردن او به سرعت دست به کار شدند و وانت مزبور را زیر رگبار گلوله بستند. شیخ که به همراه راننده اش در میان آتش عراقی ها گرفتار شده بود تصمیم گرفت از محل دور شود، اما عراقی ها لاستیک اتومبیل را نشانه رفتند و دیگر کاری از دست شیخ و رانندهاش برنمیآمد. عراقی ها برای از بین بردن او نیروی زیادی به میدان معرکه هدایت کردند و سرانجام شیخ را بر اثر اصابت گلوله به آرنج ها و زانوها و گردن از پای درآوردند. وقتی شیخ شریف روی زمین افتاد، آنان خود را به او نزدیک کرده و با استفاده از سرنیزه فرق سرش را شکافتند و.... مدتی بعد رزمندگان اسـلام خود را به محل نبرد رساندند و پس از سـاعتها جنگ تَن به تَن، پیکر شیخ را از دست متجاوزان گرفتند و به پشت جبهه انتقال دادند. آن روز شیخ و عدهای از یارانش در سراسر شهر، مردانه با دشمن متجاوز جنگیدند و پس از رشادت های فراوان به شهادت رسیدند و نام خرمشهر هم به «خونین شهر» تغییر یافت. آن بدن مطهر با قبای خونین در قبرستان «شهدای آبادان» قطعه شهدای خرمشهر در میان یارانش غریبانه دفن شد تا برای همیشه مزارش میعادگاه عاشقان و آزادگان باشد. «روحش شاد وراهش ماندگار و پُر رهرو باد».
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
نظری ثبت نشده است