- 15937
- 1000
- 1000
- 1000
اسرار پنهان
موضوع قتل میشا، ویکتوریا و ماریا با نام «ساگا الکساندرویچ»، تدوینگر برنامه کامپیوتری با عنوان «اسرار پنهان»، به هم مربوط می شد. کارآگاه ایگورایوازوفسکی و من درباره این موضوع تحقیق میکردیم. میشا قبلاً در یک دفتر حقوقی کار می کرد...
از ایرانصدا بشنوید
موضوع قتل میشا، ویکتوریا و ماریا با نام «ساگا الکساندرویچ»، تدوینگر برنامه کامپیوتری با عنوان «اسرار پنهان»، به هم مربوط می شد. کارآگاه ایگورایوازوفسکی و من درباره این موضوع در حال تحقیق بودیم. میشا قبلاً در یک دفتر حقوقی کار می کرد. ما رابطه ای بین کِن کین، رئیس آن دفتر، و مرگ ساگا الکساندرویچ پیدا کردیم و درنهایت دانستیم یوری ایوانوف، برادر میشا، در تاجیکستان زندگی می کند.
ایگور دستور کار را صادر کرد و من به تاجیکستان نزد یوری رفتم و دانستم که تدوینگر برنامه کامپیوتری درواقع همان میشاست. ازطرف دیگر، یوری را ترغیب کردم که نامه ای مبنی بر حقوق مادی برنامه کامپیوتری خواهرش به نشانی دفتر حقوقی بنویسد. این نامه موجب شد که کِن کین برای تحقیق بیشتر به تاجیکستان بیاید.
یکی از اعضای آژانس کارآگاهی قهرمان به من در انجام کارهایم کمک می کرد. او نقش وکیل کارهای ادبی را برعهده گرفت و وانمود کرد که لوح فشرده ای از آن برنامه کامپیوتری در اختیار دارد. کِن کین برای کشتن او آمد، اما موفق به این کار نشد. درنهایت من و کِن کین به مسکو برگشتیم.
بعد از این سفر، برای من و ایگور مسلم شد که قاتل واقعی همان کِن کین است. فردای آن شب که من و کن کین به مسکو رسیده بودیم، اعضای ارشد دفتر حقوقی نزد ایگور آمدند تا رفتن کِن کین به تاجیکستان را توجیه کنند؛ اما بدون نتیجه دفترمان را ترک کردند. همان شب کِن کین به آنجا آمد و گفت که می خواهد اعتراف کند؛ آنگاه داستان لوح فشرده ی آن برنامه کامپیوتری را که از ابتدا در کشوی میز میشا دیده بود، تعریف کرد و بعد هم خلاصه متن آن برنامه ی کامپیوتری را گفت که در آن رشوه کاری ایلچین، البته با تغییر نامها و در قالب پیشنهادهای جدید، شرح داده شده بود.
ایگور دستور کار را صادر کرد و من به تاجیکستان نزد یوری رفتم و دانستم که تدوینگر برنامه کامپیوتری درواقع همان میشاست. ازطرف دیگر، یوری را ترغیب کردم که نامه ای مبنی بر حقوق مادی برنامه کامپیوتری خواهرش به نشانی دفتر حقوقی بنویسد. این نامه موجب شد که کِن کین برای تحقیق بیشتر به تاجیکستان بیاید.
یکی از اعضای آژانس کارآگاهی قهرمان به من در انجام کارهایم کمک می کرد. او نقش وکیل کارهای ادبی را برعهده گرفت و وانمود کرد که لوح فشرده ای از آن برنامه کامپیوتری در اختیار دارد. کِن کین برای کشتن او آمد، اما موفق به این کار نشد. درنهایت من و کِن کین به مسکو برگشتیم.
بعد از این سفر، برای من و ایگور مسلم شد که قاتل واقعی همان کِن کین است. فردای آن شب که من و کن کین به مسکو رسیده بودیم، اعضای ارشد دفتر حقوقی نزد ایگور آمدند تا رفتن کِن کین به تاجیکستان را توجیه کنند؛ اما بدون نتیجه دفترمان را ترک کردند. همان شب کِن کین به آنجا آمد و گفت که می خواهد اعتراف کند؛ آنگاه داستان لوح فشرده ی آن برنامه کامپیوتری را که از ابتدا در کشوی میز میشا دیده بود، تعریف کرد و بعد هم خلاصه متن آن برنامه ی کامپیوتری را گفت که در آن رشوه کاری ایلچین، البته با تغییر نامها و در قالب پیشنهادهای جدید، شرح داده شده بود.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان