- 14889
- 1000
- 1000
- 1000
سلطنت کوتاه و خیالی پپین چهارم
«پِپین ریستال» با خانواده خود در پاریس زندگی می کرد و به ستاره شناسی علاقه داشت. در آن روزگار، نخست وزیر فرانسه استعفا کرد و هیچ کس حاضر نشد اداره دولت را به عهده بگیرد...
از ایرانصدا بشنوید
پس نماینده احزاب و گروه ها چاره را در انتخاب پادشاه دیدند و به این منظور پپین را انتخاب کردند. او نیز در کمال نارضایتی پادشاهی را پذیرفت. آن گاه دخترش «کِلوتیلد» آماده شد تا با مردی ثروتمند به نام «تاچ جانسون»، که پدرش مرغداری بزرگی داشت، ازدواج کند.
روزی پادشاه توانست براثر یک اتفاق با لباس های معمولی از قصر خارج شود. این تجربه برای او بسیار مفید و لذت بخش بود. از آن به بعد او با لباسهای معمولی و حتی با موتورسیکلت از قصر خارج می شد و به میان مردم می رفت و به همین خاطر گاهی به نگهبان قصر، یک بسته سیگار، برای حق السکوت میداد.
از طرف دیگر، مجلس مؤسسان می خواست برای تدوین قانون اساسی یا منشور پپین، مراسم افتتاحیه ای برگزار کند. قرار بود در این مراسم پپین خطابهی از پیش آماده ای را از روی کاغذ بخواند. همه در فکر تدارک مراسم بودند و پپین نقشه هایی در سر داشت؛ از این رو از عمویش «شارل» خواست خانواده او را در آن روز به گردش ببرد و آنگاه، خود، طی تشریفاتی آماده شد تا متن خطابه را قرائت کند.
مختصری درباره نویسنده:
«جان ارنست استاینبک جونیور» که در منابع فارسی بیشتر با نام «جان اشتاینبک» شناخته میشود، یکی از شناخته شدهترین و پرطرفدارترین نویسندگان قرن بیستم آمریکاست. از بهترین آثارش میتوان به «خوشههای خشم» اشاره کرد.
جان استاینبک در سال 1902 در کالیفرنیا بهدنیا آمد. پدرش خزانهدار و مادرش آموزگار بود. پس از تحصیل علوم در دانشگاه استانفورد، در سال 1925، بیآنکه دانشنامهای دریافت کرده باشد، دانشگاه را رها کرد و به نیویورک رفت. در این شهر خبرنگاری کرد و پس از دو سال به کالیفرنیا برگشت. مدتی در مشاغل کارگر ساده، متصدی داروخانه، میوهچین و … کار میکرد و به همین سبب، با مشکلات برزگران و کارگران آشنا شد. پس از آن، نگهبانیِ خانهای را پذیرفت و در این زمان وقت کافی برای خواندن و نوشتن پیدا کرد. زمانی که جهان بهسرعت به سمت مدرنیسم پیش میرفت و ادوات جدید کشاورزی جایگزین بیل و گاوآهن میشد، او در اندیشهٔ غم و درد و رنج کشاورزان بود.
نخستین اثرش «جام زرین» را در سال 1929 نوشت. نگاه انساندوستانه و دقیق او به جهان پیرامون و چهرهٔ رنجکشیدهٔ خودش، سبب درخشش او در نوشتن آثاری چون موشها و آدمها و خوشههای خشم شد. خوشههای خشم او در سال 1939 منتشر شد و جایزه پولیتزر را از آن خود کرد.
اشتاینبک، به سبب خلق این آثار، جایزهٔ نوبل سال 1962 را کسب کرد. از نوشتههای دیگر او به چراگاههای آسمان، به خدایی ناشناس، تورتیلافلت، دره دراز، ماه پنهان است، دهکدهٔ ازیادرفته، کره اسب کَهَر، شرق بهشت، مروارید و پنجشنبهٔ شیرین میتوان اشاره کرد.
استاینبک در سال 1962 برنده جایزهٔ نوبل ادبیات شد. مشهورترین آثار او «موشها و آدمها» (1937) و کتاب برنده جایزه پولیتزر و «خوشههای خشم» (1939) هستند که هردو نمونههایی از زندگی طبقه کارگر آمریکا و کارگران مهاجر در دوره رکود بزرگ هستند. البته وی در اواخر عمر همانند جرج اورول از مواضع چپ خود اظهار ندامت کرد و از جنگ آمریکا در ویتنام علیه حکومت کمونیستی آن نیز پشتیبانی کرد. حتی خود به ویتنام رفت و به قول خود از «عملیات قهرمانانه» سربازان آمریکایی گزارش تهیه کرد.
جی پارینی، نویسندهٔ زندگینامهٔ او، میگوید، دوستی اشتاینبک با رئیسجمهور لیندون بی. جانسون دیدگاه او را درخصوص جنگ ویتنام تحت تأثیر قرار داد. همچنین شاید نگرانی اشتاینبک درباره سلامت پسرش که در ویتنام خدمت میکرد، در این خصوص اثرگذار بوده باشد.
«سلطنت کوتاه پپین چهارم»، نام رمانی است که جان اشتاین بک در سال 1957 نوشت. این نویسنده در تنها اثر کمدی-سیاسی خود، انقلاب فرانسه را مسخره میکند: اخترشناسی آماتور به نام پپین اریستال، به شکلی اتفاقی، به صدر حاکمیت فرانسه ای پرهرج و مرج دست می یابد. اشتاین بک، مضحک ترین دربار سلطنتی را برای پپین بدنام آفریده است: همسر پپین، ماری، که در تلاش برای کسب قدرت بیشتر است؛ عموی پپین که مردی ریاکار و دورو است؛ دختر سرخوش پپین و نامزد او، که پسر «پادشاه تخم مرغ» در پتالوماست؛ و درنهایت طیفی گسترده و متفاوت از درباریان، سیاست مداران، محافظان و باغبانان.
نبود حریم خصوصی، تغییر زندگی خانوادگی، شرایط خانگی نامناسب در کاخ ورسای و نبود مشروعیت و قدرت کافی برای حکمرانی، شخصیت اصلی رمان سلطنت کوتاه پپین چهارم را بسیار معذب و ناراحت کرده است. به همین خاطر، پپین در بخش عمده ای از داستان، لباس رعایا را به تن می کند و به منظور اجتناب از زندگی بسیار محدود یک پادشاه، با اسکوترش در خیابان های شهر می چرخد.
روزی پادشاه توانست براثر یک اتفاق با لباس های معمولی از قصر خارج شود. این تجربه برای او بسیار مفید و لذت بخش بود. از آن به بعد او با لباسهای معمولی و حتی با موتورسیکلت از قصر خارج می شد و به میان مردم می رفت و به همین خاطر گاهی به نگهبان قصر، یک بسته سیگار، برای حق السکوت میداد.
از طرف دیگر، مجلس مؤسسان می خواست برای تدوین قانون اساسی یا منشور پپین، مراسم افتتاحیه ای برگزار کند. قرار بود در این مراسم پپین خطابهی از پیش آماده ای را از روی کاغذ بخواند. همه در فکر تدارک مراسم بودند و پپین نقشه هایی در سر داشت؛ از این رو از عمویش «شارل» خواست خانواده او را در آن روز به گردش ببرد و آنگاه، خود، طی تشریفاتی آماده شد تا متن خطابه را قرائت کند.
مختصری درباره نویسنده:
«جان ارنست استاینبک جونیور» که در منابع فارسی بیشتر با نام «جان اشتاینبک» شناخته میشود، یکی از شناخته شدهترین و پرطرفدارترین نویسندگان قرن بیستم آمریکاست. از بهترین آثارش میتوان به «خوشههای خشم» اشاره کرد.
جان استاینبک در سال 1902 در کالیفرنیا بهدنیا آمد. پدرش خزانهدار و مادرش آموزگار بود. پس از تحصیل علوم در دانشگاه استانفورد، در سال 1925، بیآنکه دانشنامهای دریافت کرده باشد، دانشگاه را رها کرد و به نیویورک رفت. در این شهر خبرنگاری کرد و پس از دو سال به کالیفرنیا برگشت. مدتی در مشاغل کارگر ساده، متصدی داروخانه، میوهچین و … کار میکرد و به همین سبب، با مشکلات برزگران و کارگران آشنا شد. پس از آن، نگهبانیِ خانهای را پذیرفت و در این زمان وقت کافی برای خواندن و نوشتن پیدا کرد. زمانی که جهان بهسرعت به سمت مدرنیسم پیش میرفت و ادوات جدید کشاورزی جایگزین بیل و گاوآهن میشد، او در اندیشهٔ غم و درد و رنج کشاورزان بود.
نخستین اثرش «جام زرین» را در سال 1929 نوشت. نگاه انساندوستانه و دقیق او به جهان پیرامون و چهرهٔ رنجکشیدهٔ خودش، سبب درخشش او در نوشتن آثاری چون موشها و آدمها و خوشههای خشم شد. خوشههای خشم او در سال 1939 منتشر شد و جایزه پولیتزر را از آن خود کرد.
اشتاینبک، به سبب خلق این آثار، جایزهٔ نوبل سال 1962 را کسب کرد. از نوشتههای دیگر او به چراگاههای آسمان، به خدایی ناشناس، تورتیلافلت، دره دراز، ماه پنهان است، دهکدهٔ ازیادرفته، کره اسب کَهَر، شرق بهشت، مروارید و پنجشنبهٔ شیرین میتوان اشاره کرد.
استاینبک در سال 1962 برنده جایزهٔ نوبل ادبیات شد. مشهورترین آثار او «موشها و آدمها» (1937) و کتاب برنده جایزه پولیتزر و «خوشههای خشم» (1939) هستند که هردو نمونههایی از زندگی طبقه کارگر آمریکا و کارگران مهاجر در دوره رکود بزرگ هستند. البته وی در اواخر عمر همانند جرج اورول از مواضع چپ خود اظهار ندامت کرد و از جنگ آمریکا در ویتنام علیه حکومت کمونیستی آن نیز پشتیبانی کرد. حتی خود به ویتنام رفت و به قول خود از «عملیات قهرمانانه» سربازان آمریکایی گزارش تهیه کرد.
جی پارینی، نویسندهٔ زندگینامهٔ او، میگوید، دوستی اشتاینبک با رئیسجمهور لیندون بی. جانسون دیدگاه او را درخصوص جنگ ویتنام تحت تأثیر قرار داد. همچنین شاید نگرانی اشتاینبک درباره سلامت پسرش که در ویتنام خدمت میکرد، در این خصوص اثرگذار بوده باشد.
«سلطنت کوتاه پپین چهارم»، نام رمانی است که جان اشتاین بک در سال 1957 نوشت. این نویسنده در تنها اثر کمدی-سیاسی خود، انقلاب فرانسه را مسخره میکند: اخترشناسی آماتور به نام پپین اریستال، به شکلی اتفاقی، به صدر حاکمیت فرانسه ای پرهرج و مرج دست می یابد. اشتاین بک، مضحک ترین دربار سلطنتی را برای پپین بدنام آفریده است: همسر پپین، ماری، که در تلاش برای کسب قدرت بیشتر است؛ عموی پپین که مردی ریاکار و دورو است؛ دختر سرخوش پپین و نامزد او، که پسر «پادشاه تخم مرغ» در پتالوماست؛ و درنهایت طیفی گسترده و متفاوت از درباریان، سیاست مداران، محافظان و باغبانان.
نبود حریم خصوصی، تغییر زندگی خانوادگی، شرایط خانگی نامناسب در کاخ ورسای و نبود مشروعیت و قدرت کافی برای حکمرانی، شخصیت اصلی رمان سلطنت کوتاه پپین چهارم را بسیار معذب و ناراحت کرده است. به همین خاطر، پپین در بخش عمده ای از داستان، لباس رعایا را به تن می کند و به منظور اجتناب از زندگی بسیار محدود یک پادشاه، با اسکوترش در خیابان های شهر می چرخد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان