روزگاری اربابی بود كه ...
در زمانهای دور دو دختر ...
پسر برای آخرین بار تور ...
در داستان كوه جواهر ...
روزی روزگاری پینه دوزی ...
عقابی بزرگ سال ها در ...
در روزگاران گذشته پیرمردی ...
در زمان های دور پیرمرد ...
ظهر یك روز پاییزی بود ...
آفتاب پاییزی حسابی تابیده ...
می دونستم كه خاله كبری ...
بابا وقتی روزكار بود، ...