در زمانهای دور دو دختر ...
وقتی ملیحه از خواب بیدار ...
پسری به نام امیر داستان ...
مادربزرگ با ناراحتی ...
راوی داستان را اینطور ...
مصطفی اینطور روایت ...
ظهر یك روز پاییزی بود ...
پسر برای آخرین بار تور ...
در داستان كوه جواهر ...
در داستان هاورن و باغبان ...
روزی روزگاری پینه دوزی ...
در داستان سفر نقاش می ...
عقابی بزرگ سال ها در ...
در روزگاران گذشته پیرمردی ...
در زمان های دور پیرمرد ...
دایان، نان شیرمالی برداشت ...
می دونستم كه خاله كبری ...
آفتاب پاییزی حسابی تابیده ...
داستان را نوجوانی به ...