منو
راز سرنوشت

راز سرنوشت

  • 9 قطعه
  • 153 دقیقه مدت کتاب
  • 8801 دریافت شده
نویسنده: کاظم برغمدی سبزواری
کارگردان: مجید همزه
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: رمان و داستان
به دکتر «تورج زرتاش» در دفتر کارش شلیک شد و از این رو در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بستری شد. «سروان شریفی» برای آگاهی از چرایی این حادثه، در تحقیقاتی از همسر و دختر تورج متوجه شد که او هنگام وقوع حادثه تنها بود.

از ایرانصدا بشنوید

از آنجا که ماهرخ، همسر تورج، به همسرش مشکوک بود، تلفن‌های او را کنترل می‌کرد؛ برای همین به سروان شریفی توضیح می‌دهد که او منتظر یکی از موکل‌هایش به نام «پروانه ریاحی» بود.
از طرفی، همه‌ی موجودی گاوصندوق او به علاوه چند عتیقه و یک رومیزی، از منزلش به سرقت رفته است. پروانه ریاحی در یک مسافرخانه در شیراز دستگیر می‌شود؛ درحالیکه اموال دزدیده شده نزد اوست.
پروانه در بازجویی به چیزی اعتراف نمی‌کند و بازداشت می‌شود.
از طرفی، در بازگشت به گذشته، درباره‌ی تورج دریافتیم که او مردی پای‌بند به اصول خانوادگی نبود و برای همین از سوی همسرش و دوستش (امیر) تحت فشار بود؛ اما همچنان به شیوه‌ی خودش ادامه می‌داد.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

4

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • داستانبسیارزیباییداره.عالیبود.
  • ماهرخ از هر مریضی مریض تر بوده که این مرد کثیف رو همه عمر تحمل کرده، دختر بزرگش رو هم به فنا داده و طلاق نگرفته. اسم همه این روانپریشی رو هم گذاشته عشق. امیدوارم هیچ دختری از این مثلاً عشق الگو برداری نکنه.
  • داستان ایرانی زیبا کم نداریم لطفا اونا رو روایت کنید داستانهایی که ارزش دادن ادبیات فارسی مث شوهر آهو خانوم مث شب سراب بامداد خمار پاییز را فراموش کن دست کم کتاب های فهمیه رحیمی نه این داستان های ابکی که ابروی هرچی زن رو برده آخه کدوم زنی اینقد واسه خودش کم ارزش قائل میشه و اینهمه تحقیر و خیانت رو تحمل میکنه صوفیا_ مشهد
  • عوض کردن صدای تورج اصلا منطقی نبود. باید صاحب خود همان صدای جوانی، کمی صداسازی میکردند. یا دست کم کارگردان کسی را با این قابلیت انتخاب میکردند. داستان نسبتا جالب بود. همین که به صورت علنی و واضح از تابوها صحبت میشود جای تقدیر دارد. ممنون از شما
  • تافردسخن نگفته باشد، عیب وهنرش،نهفته باشد! کمی منصفانه وتشڪرآمیز نظردهیم،
  • هم رمان وهم اجرا واقعا عالیه، متشڪریم.
  • خب شنونده توقع یه داستان جنایی را داره اما تمام داستان به جزئیات مسائل عاشقانه و ازدواج پرداخته ،، نمونه خارجی این داستانها خیلی به اندازه و کافی این مسائل را بازگو میکنن اما ذهن شنونده را به چالش میکشن برای حل معمای جنایت ،، بیشتر شبیه داستانهای آبکی صدا و سیما بود
  • قصه منطق روایی نداشت.
  • داستان جالبی بود،ارزش شنیدن داشت
  • مثل فیلم ایرانی های قدیمی بود
  • ماهرخ بایدخودش را درمان میکردکه یه عمر کثافت کاریهای شوهرش رادیدولی دم نزد یه جورایی غیرقابل قبوله
  • داستانهای ایرانی خیلیبیی ضعیف ولوس هستند .فقط داستانهای خارجی
  • سلام به ایران صدا یی های عزیز به نظر من داستان خیلی هم عالی بود نوع نوشتار و صدا پیشگی عالی فقط یک نظر کوچک اگر به جای شخصیتهای این داستان که شیرازی بودن اگر یک مقداری از لهجه شیرازی استفاده میشد واقعا داستان بی نظیری میشد
  • داستانی بسیار آموزنده و زیبا. ولی یک چیز خوب رئایت نشد،اونم اینه که خیلی ژانرش جنایی نبود و خیلی هم عاشقانه نبود و میتونم بگم که روانشناسی بود! ولی بازم ممنون ایرانصدا:😉 واقعا سرنوشت کاری میکنه که تاوان همه ی اون کار ها رو بدی...!
  • داستان های خارجی بهتره
  • داستان یه مرد هوس باز و یک زن ضعیف و مریض که وابستگی خودش رو عشق تعریف میکنه!
  • جالبه که صدای تورج عوض میشه. صدای انسانها بعد از دوران بلوغ تا مرگ هیچ فرقی نمیکنه. مثلا ویگن ۱۸ سالش بود میخوند و در ۱۱۰ سالگی هم با همون صدا خوند و مرد
  • این داستان به نظر خیلی از دوستان لوس و بی مزه بیان شده است . ولی واقعیت‌های است که در دنیای اطراف ما اتفاق می افتد ولی شکل آن متفاوت است . نویسنده یک واقعیت را در ذهن خود پرورانده و بیان کرده . محتوای داستان و پیام آن تلخ یا شیرین ، بد یا خوب ، لوس و بی مزه و یا هرچیز دیگر متأسفانه واقعیت دارد . نزن درب کسی را که می‌کوبند دربت را .
  • واقعا اموزنده بود، نمایش یکی از بزرگترین معظلات و مشکلات بعضی مردها در زندگی مشترک که منجر به بدبختی و ازهم پاشیدن خانواده میشه
  • تنها ایرادی که به داستان وارده، اینه که مرده هر.... خواست انجام داد و دنبال عیاشی بود با یه بهونه ساده که مشکلش روانیه!!! و مهمتر اینکه زنش عاااشقانه پاش واستاد و دم نزد!!!!! مگه فیلم هندیه!!!!؟؟؟

تصاویر

کتاب گویا