منو
ماشین لعنتی

ماشین لعنتی

  • 7 قطعه
  • 129 دقیقه مدت کتاب
  • 7035 دریافت شده
نویسنده: محمدرضا قربانی
کارگردان: صدرالدین شجره
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: رمان و داستان
«مهناز» خانه پدری‌اش را فروخت و با پول آن خودرویی گران‌قیمت خرید. حالا در جست‌وجوی فرصتی است که بتواند آن را به همه اقوام و آشنایانش نشان دهد و حسادت آنها را تحریک کند.

از ایرانصدا بشنوید

«مهناز» در همین فکر و خیال‌هاست که یکی از اقوام دور به او خبر مرگ «خاله سوسن» هشتاد ساله را می‌دهد. مهناز از این خبر خوشحال می‌شود؛ چراکه مراسم ختم بنا به وصیت خاله سوسن در ویلای قدیمی او، واقع در اطراف «جاده چالوس» برگزار می‌شود. ازطرفی «شهاب»، شوهر مهناز که ظاهرش هیچ تناسبی با آن ماشیین ندارد، تحت فشار مهناز مجبور می‌شود از فروشگاهی که لباس‌های خارجی دست دوم می‌فروشد، یک کاپشن دست دوم آمریکایی بخرد. ولی شهاب چون شنیده که در جیب بعضی از این لباس‌ها دلار پیدا می‌شود، به جای انتخاب یک کاپشن شیک، کاپشن سبز رنگی را که شبیه اورکت نظامی تفنگ داران آمریکایی است، می‌خرد؛ فقط به این خاطر که احساس می‌کند در جیب بغلش یک چیز قلمبه، شبیه یک کیف پول وجود دارد.
شهاب کاپشن را به خانه آورده و متوجه می‌شود که در جیب بغل آن یک کیف پر از اسکناس‌های ایرانی و یک دفترچه جلد چرمی کثیف وجود دارد. این موضوع موجب ناراحتی مهناز می‌شود و از شهاب می‌خواهد که هرچه سریع‌تر کیف پول را به صاحبش برگرداند. ولی وقتی آنها به مغازه می‌روند که کیف پول و دفترچه جلد چرمی را که به ظاهر دفترچه خاطرات است، به صاحب فروشگاه بدهند، متوجه می‌شوند که آن مرد در حالی که یک کارد تا دسته در سینه‌اش فرو رفته، کشته شده است. آنها برای اینکه مبادا به اتهام قتل بازداشت شوند، سریع محل را ترک می‌کنند.
در تحقیقات پلیس مشخص می‌شود که آن مرد دراثر افسردگی و عذاب وجدان شدید، دست به خودکشی زده است. در واقع صاحب فروشگاه احساس کرده که یک سرباز آمریکایی است که در عراق با سلاح شعله‌افکن، کلبه‌ پناهگاه تروریست‌ها را به آتش کشیده و با این کار باعث شده که یک کشاورز عراقی همراه با زن و دو کودکش زنده زنده در آتش بسوزند.
این همان احساسی است که شهاب هم به محض پوشیدن آن کاپشن سبز آمریکایی آن را تجربه می‌کند و موجب وحشت مهناز می‌شود. آنها به سمت چالوس راه می‌افتند تا در مراسم ختم خاله سوسن شرکت کنند؛ اما در راه ماشینشان خراب می‌شود و ....

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

4

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • دارم فصل اولو گوش میدم تا الان هم قصه و هم گوینده ها کارشون عالی بوده اما انقدررررر جیغای اخرای فصل اول عصبیم کرده دلم میخاد کامپیوترمو پرت کنم بیرون
  • آقای جوشقانی و خانم فرضی خیلی خوب بازی کردن😍 و کاپشن لعنتی بهتر بود.پایان تلخی داشت😞
  • اسپایدرمن شگفت‌انگیز
  • خیلی عالی بود... 👌 ازتون خواهش میکنم آثار آگاتا کریستی و آرتور کانن دویل رو بیشتر تهیه و پخش کنید. البته این چیزی از ارزش داستان های ایرانی مثل همین کتاب عالی کم نمیکنه.
  • عالی بود اما ترسناک نبود
  • من با هندزفری داشتم داشتم گوش می کردم اونم ساعت ۶ صبح ، صداپیشه ی مرد که اولین بار داد زد ، ده متر پریدم بالا ،😭
  • کاربر مهمان
    من با هندزفري داشتم داشتم گوش مي کردم اونم ساعت ۶ صبح ، صداپيشه ي مرد که اولين بار داد زد ، ده متر پريدم بالا ،😭
    پوزش می طلبیم
  • بیشتر شبیه کاپشن سحرآمیز بود😎😎(v)
  • خیلی چرت و پرته
  • خوب بود ممنون احمد کفاش
  • داستان جالبی بود
  • جزو زیباترین رمان هایی بود که تابه حال شنیده بودم مرسیییییییییییییییی 💌💌💌💌
  • فیلم عالی بود اما تصویر ندار
  • کار بر میهمان عالی بود خیلیم صدا های ترسنک داشت
  • خوب بود و ممنون که بین‌ش زرت زرت تبلیغ و آنونس ایران صدا و اون آهنگ بی‌خودش هی پخش نشد
  • فوق العاده باد مخصوصا صدای زن و شوهرا
  • فوق العاده فوق العاده فوق العاده زیبا و شنیدنی بود ممنونم
  • بازیگران قشنگ اجرا کرده بودند ولی داستان خیلی جالب نبود مثلا مرد عراقی در نهایت کار خاصی انجام نداد و اگر اصلا حضور نمی‌یافت در داستان خللی ایجاد نمیشد
  • ترسناک بود خیلی خوب بود اولین بار که مرده داد زد من پریدم بالا😂😂

تصاویر

کتاب گویا