منو
تهران وقت بی‌خوابی

تهران وقت بی‌خوابی

  • 8 قطعه
  • 153 دقیقه مدت کتاب
  • 7359 دریافت شده
نویسنده: فرهاد امینی
کارگردان: خسرو فرخزادی
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: رمان و داستان
تهران، 19 دی‌ماه، ساعت 8:40 شب، جسدی دختری 16 ساله حوالی قنات پیدا می‌شود.

از ایرانصدا بشنوید

مرتضی حکمت، کارآگاه تأمینات، مأمور رسیدگی پرونده است. همان روز، حجت، پهلوان جوانی از اهالی اراک، برای دیدن خواهرش (مرضی) به تهران آمده است. مرضی گمشده است و حجت سراغ حاج علی اکبر شکرریز (یکی از پهلوانان بنام تهران) می‌رود.
ازطرفی، پرونده‌ی فساد بزرگ در دولت و مجلس اعیان در جریان است.
19 دی‌ماه: علی‌اصغر مؤید، قاضی دادگستری، حکمت را مأمور حفاظت از رحیم‌خان علی‌وند (وکیل مجلس) می‌کند.
رحیم علی‌وند، وکیل مجلس، قصد شهادت‌دادن علیه برخی رجال متنفذ را در پرونده مؤید دارد. اما، هدف گلوله‌ی شخصی ناشناس قرار می‌گیرد و به مریض‌خانه‌ی دولتی منتقل می شود.
حجت به کمک حاج علی‌اکبر به دنبال خواهرش می گردد.
پرونده‌ی فساد همچنان توسط قاضی مؤید پیگیری می‌شود.

یکشنبه 20 دی‌ماه: ساعت 3 بامداد، رحیم‌خان در مریض‌خانه‌ی دولتی بستری می‌شود. حکمت از صاحب هتل محل اقامت رحیم‌خان بازجویی می‌کند. کم‌بودن اسباب سفر رحیم مشکوک به نظر می‌رسد.
همان روز ساعت 9 صبح، سرنخ خواهر حجت به نصرت (پهلوان بدنام پایتخت) رسیده است. مرضی، پیش از مفقودشدن، رفت‌وآمدهای مشکوکی از خانه داشته است. خبر به حجت می‌رسد.
تهران یک‌سر غرق در تب و تاب فساد بزرگ اعیان است.

یکشنبه 20 دی‌ماه ساعت 10 صبح: حاج علی‌اکبر شکرریز به دیدن حکمت می‌رود. جنازه‌ای که پیدا شده، احتمالاً مرضی (خواهر حجت) است.
ساعت یک بعدازظهر همان روز، رحیم‌خان توسط شخصی ناشناس، با چاقو در مریض‌خانه‌ی دولتی به قتل می‌رسد. حکمت از افشاشدن قتل جلوگیری می‌کند. جنازه را در زیرزمین مریض‌خانه مخفی می‌کنند.
حجت از رفت‌و آمدهای مشکوک خواهرش و کشته‌شدن او مطلع شده و قسم می‌خورد که قاتل را خواهد کشت.
پرونده‌ی فساد بزرگ در جریان است و همه چیز به شهادت رحیم‌خان بستگی دارد.

دوشنبه 21 دی‌ماه: ساعت 10 صبح، حاج علی‌اکبر و نصرت تصمیم گرفته‌اند برای پیداکردن قاتل مرضی متحد شوند. پای یکی از نوچه‌های نصرت به نام عباس به ماجرای قتل بازشده است.
قاتل رحیم‌خان هنوز پیدا نشده است. پدر رحیم‌خان پیش قاضی مؤید آمده تا از سلامت پسرش مطمئن شود. رفتار علی‌وند باعث مشکوک‌شدن حکمت می‌شود. او مطلع می‌شود که رحیم برادر دوقلویی داشته که مدت‌هاست از کشور متواری شده است. این مسئله گویی کلید حل ماجرا توسط حکمت است.
همان روز مشخص می‌شود که مرضی به اصرار خانم و آقایی که در منزل آنها کار می‌کرده، به منزل رحیم‌خان علی‌وند رفت و آمد داشته است.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

3

محتوا و داستان

3

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • با سلام و سپاس فراوان به شما عزیزان. چقدر عالی و شنیدنی بود. حتما گوش کنید. الهه
  • پیشنهاد میکنم من اصلا نمایشی گوش نمیدم اینقدر ایرنصدا از ارائه کار جدید امتناع کرد رو اوردم به نمایشی نویسندگان یا گروه بازیگران خوش نام این اثر هم ماجرا و داستانش کشش لازم رو داره و مطمئنا تا از نیمه نگذره چیزی قابل حدس زدن نیست و البته هنرمندان رادیو عالی و بی نقصی هم اجرا کردند و جزو چند اجرای نمایشی بی نقص بود باشنیدنش پشیمون نمیشید
  • اجرای خوب و.داستان ضعیف و غیرقابل باور باذشخصیت پردازی های ناقص و بی ربط و آدم هایی که هیچکدام منطقی نیستند ! دکتر حوانی که کارد در سبنه جنازه فرو میکند! پهلوان هایی که معلوم نیست با خودشان چند چند هستند ...!؟ فخرالملوکی که معلوم نیست کجای دل مرتضی خان است ؟! حشمت خانمی که مثلا اعیان هستند اما پول نزول میکند ودبا لحن یک "پاانداز" حرف میزند و برای خرید جواهرات پول نزول کرده و ناگهان "خواهر رضاعی" پهلوان میشود تا توجیه گر ارتباط پهلوان با یک نزولخوار بشود که البته باید یهودی باشد و ربا دادن په
  • ساده لوحانه
  • واقعا عالی بود از بهترین داستان های پلیسی که ادبیات فارسی داره 👌🏻
  • قصه و اجرا خوب بود، فقط متاسفانه مشخص نیست داستان مربوط به چه سالی یا دهه‌ای است. انتخاب موسیقی متن هم که بی‌نظیر بود.
  • قشنگ بود،ممنون
  • خوب بود👍
  • عالی، مخصوصا بازی آقای گنجی
  • بسیار عالی بود تشکر

تصاویر

کتاب گویا