منو
زلزله

زلزله

  • 8 قطعه
  • 146 دقیقه مدت کتاب
  • 4070 دریافت شده
پیرمردی به نام «گشتاسب» با مرگ دست‌‌به‌‌‌گریبان بود و پزشک جوانی که بر بالینش آوردند، قصد انتقام از او را داشت، اما زلزله امان نداد و ... .

از ایرانصدا بشنوید

ساعتی بعد که فرزندان پیرمرد به همراه طبیب دیگری آوارها را کنار زدند، نشان از هیچ‌یک نیافتند. طبیب که از ماجرای انتقام باخبر شده بود، آن‌چه می‌دانست به آن‌ها بازگفت و پسران گشتاسب را به‌دنبال ردّپا فرستاد.
در همین هنگام، گروهی از سپاهیان که به‌دنبال طبیب می‌گشتند تا به مصدومان شهر یاری رساند، به آن‌جا آمدند. هم‌زمان صدای خش‌خشی در بوته‌زار اطرافشان آن‌ها را متوجه «کاوه»، شاگرد طبیب، کرد. او را دستگیر کردند و مجرم که برای عملی کردن نیت انتقام آمده بود، از پیدا نشدن جسد پیرمرد در زیر آوار حیران شد.
آن‌ها همگی برای مداوا به شهر رفتند و «سودابه» تنها ماند و با بازگشت برادرانش، وقایع را برای آن‌ها بازگفت. «بهرام»، برادر بزرگ‌تر، به‌تاخت به شهر رفت. سودابه و شهرام نیز با اسب طبیب به تعقیب ردپای دوم پرداختند که در باتلاق با صحنه‌ای عجیب مواجه شدند...!

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

4

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

تصاویر

کتاب گویا