منو
کوزه روباه و گرگ

کوزه روباه و گرگ

  • 2 قطعه
  • 13 دقیقه مدت کتاب
  • 651 دریافت شده
نویسنده: سعید اسلام زاده
کارگردان:
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: کودک
در جنگلی سرسبز، روباهی و گرگی با هم دوست بودند. گرگ به روباه گفت که زمستان در راه است و ما باید به فکر غذای زمستان باشیم.

از ایرانصدا بشنوید

روباه هم قبول کرد و با هم به دنبال پیدا کردن غذا رفتند. آنها به روستایی رسیدند. کوزه ای پیدا کردند که پر از کره بود.
کره را کشان کشان به لانه خود بردند و برای شکار بیرون رفتند.
روباه این بار به سمت پایین جنگل و گرگ به سمت بالای جنگل رفت. وقتی روباه مطمئن شد که گرگ حسابی دور شده به لانه برگشت و حسابی از کره ی توی کوزه خورد و دوباره راهی شد.
وقتی به لانه رسیدند روباه به گرگ گفت: چه خبر دوست عزیز چه چیزی شکار کردی؟
گرگ گفت: از تو چه پنهان که من فقط توانستم کمی از باقی مانده ی شکار حیوان دیگری را بخورم. و فقط استخوان ها به من رسید ...

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

5

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

تصاویر

کتاب گویا