«پیر لاکاز»، نمایندهی سابق مجلس، به اتهام قتل «سایمون لاسر» دستگیر شد. او باید به جرمی اعتراف میکرد که مرتکب نشده بود.
از ایرانصدا بشنوید
ظاهراً «ژاک»، پسر پیر لاکاز، در شب حادثه با ماشین پدرش به گردش رفته بود و حالا بیشتر از همه در موضع اتهام است. او بیتفاوت و لاقید خودش را کنار کشیده است. پیر لاکاز با ازخودگذشتگی همهی اتهامات را بهخاطر پسرش به جان میخرد و بازداشت میشود.
«خانم ریبر»، بازپرس دادگستری، پس از بازجوییهای مفصل، پیر لاکاز را برای مواجهه و بازسازی صحنهی قتل به محل حادثه میبرد. پیر بیحوصله و بیهدف فقط دستورات را اجرا میکند.
از طرفی «یوری»، یکی از اوباشی که شب حادثه پیر را در کافه «پرنده آبی» دیده و حتی متوجه شده آن اتومبیل همراهش نیست، برای اخاذی پیش پیر میآید و در قبال شهادتی که قرار است به نفعِ پیر بدهد، تقاضای چند هزار فرانک میکند.
پیر که بهسختی توانسته پلیس را متقاعد کند که شب حادثه اتومبیلش همراهش بوده، یوری را دلسرد میکند و بیرون میفرستد.
بازپرس ریبر بعد از صحنهی روبهروییِ پیر با «جین ریسا»، نامزد مقتول، به اتّفاق همراهان به محلّ قتل میرود.
*دربارهی کتاب:
این اثر نمایشی، اقتباسی است از رمان «میراث خشونت» که در سال 1969 منتشر شد.
*دربارهی نویسنده:
«ژان لابورد»، زادهی 9 دسامبر 1918 در لیون فرانسه و درگذشتهی 30 ژانویه 2007 در بیاریتز، فیلمنامهنویس، روزنامهنگار و رماننویس فرانسوی بود. وی پس از تحصیل در رشتهی حقوق، برایِ مقالهنویسیِ ستون قضایی مشغول به کار شد و محاکمات مهم پس از جنگ جهانی دوم را پوشش داد.
وی در کنار کارِ روزنامهنگاری، رمانهای کارآگاهی و جاسوسی را ابتدا با نام واقعیِ خود و سپس با نامهای مستعار «ژان دلیون» و «راف والت» نوشت. به این ترتیب نُه رمان را با نامِ «ژان دلیون» امضا کرد که شامل پنج داستان کارآگاهی طنزآمیز است که در فاصلهی سالهای 1966 تا 1968 منتشر شد. وی با نام مستعار «راف والت»، مجموعهی «فوقالعاده سیاه» را در سال 1974 منتشر کرد که برندهی جایزهی ادبی شد.
از برخی رمانهای او در سینما اقتباس شده است. او همچنین برایِ نوشتن دیالوگها و فیلمنامههای سینما و تلویزیون همکاری میکرد.
لابورد کتابِ «قاتلان نظم» را دربارهی نقش بدِ دادسراها در دادگستری نوشت که کارگردان فرانسوی، «مارسل کارنه»، از رویِ آن اقتباسی سینمایی انجام داد.
رمان «عدالت شیطانی» نیز از آثار اوست که به فارسی ترجمه شده است.
«خانم ریبر»، بازپرس دادگستری، پس از بازجوییهای مفصل، پیر لاکاز را برای مواجهه و بازسازی صحنهی قتل به محل حادثه میبرد. پیر بیحوصله و بیهدف فقط دستورات را اجرا میکند.
از طرفی «یوری»، یکی از اوباشی که شب حادثه پیر را در کافه «پرنده آبی» دیده و حتی متوجه شده آن اتومبیل همراهش نیست، برای اخاذی پیش پیر میآید و در قبال شهادتی که قرار است به نفعِ پیر بدهد، تقاضای چند هزار فرانک میکند.
پیر که بهسختی توانسته پلیس را متقاعد کند که شب حادثه اتومبیلش همراهش بوده، یوری را دلسرد میکند و بیرون میفرستد.
بازپرس ریبر بعد از صحنهی روبهروییِ پیر با «جین ریسا»، نامزد مقتول، به اتّفاق همراهان به محلّ قتل میرود.
*دربارهی کتاب:
این اثر نمایشی، اقتباسی است از رمان «میراث خشونت» که در سال 1969 منتشر شد.
*دربارهی نویسنده:
«ژان لابورد»، زادهی 9 دسامبر 1918 در لیون فرانسه و درگذشتهی 30 ژانویه 2007 در بیاریتز، فیلمنامهنویس، روزنامهنگار و رماننویس فرانسوی بود. وی پس از تحصیل در رشتهی حقوق، برایِ مقالهنویسیِ ستون قضایی مشغول به کار شد و محاکمات مهم پس از جنگ جهانی دوم را پوشش داد.
وی در کنار کارِ روزنامهنگاری، رمانهای کارآگاهی و جاسوسی را ابتدا با نام واقعیِ خود و سپس با نامهای مستعار «ژان دلیون» و «راف والت» نوشت. به این ترتیب نُه رمان را با نامِ «ژان دلیون» امضا کرد که شامل پنج داستان کارآگاهی طنزآمیز است که در فاصلهی سالهای 1966 تا 1968 منتشر شد. وی با نام مستعار «راف والت»، مجموعهی «فوقالعاده سیاه» را در سال 1974 منتشر کرد که برندهی جایزهی ادبی شد.
از برخی رمانهای او در سینما اقتباس شده است. او همچنین برایِ نوشتن دیالوگها و فیلمنامههای سینما و تلویزیون همکاری میکرد.
لابورد کتابِ «قاتلان نظم» را دربارهی نقش بدِ دادسراها در دادگستری نوشت که کارگردان فرانسوی، «مارسل کارنه»، از رویِ آن اقتباسی سینمایی انجام داد.
رمان «عدالت شیطانی» نیز از آثار اوست که به فارسی ترجمه شده است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان