- 9682
- 1000
- 1000
- 1000
برف سیاه
گزارشگری به اسم مقصودف برای مجلهی کشتیرانی کار میکند. شغل او بسیار کسلکننده است. او داستانی مینویسد که شکست میخورد و منتقدان بسیاری دارد.
رمان برف سیاه نوشتهی «میخائیل بولگاکف» ما را به یاد رمانهای نویسندگان کلاسیک روسیه، مانند داستایوفسکی، میاندازد. نویسنده در این کتاب با طنزی نیشدار به وضعیت فلاکتبار زندگی کارمندی، فقر، کابوسها و اشباح شبانه، بیماری و جنون، احساس تحقیر و سرخوردگی مردم پرداخته است. اما دغدغهی اصلی بولگاگف، همان مسألهی است که در زمان زندگی بسیار با آن درگیر بود؛ یعنی سانسور در دنیای هنر.
شخصیت اصلی رمان، مقصودف، وارد یک رویهی فرسایشی میشود که در آن نمایشنامه خود را دستخوش تغییر و تحولات سلیقهای میبیند. بولگاکف، درماندگی یک هنرمند را در چنین فضایی، با دقت و نکتهسنجی توصیف میکند.
رمان برف سیاه نوشتهی «میخائیل بولگاکف» ما را به یاد رمانهای نویسندگان کلاسیک روسیه، مانند داستایوفسکی، میاندازد. نویسنده در این کتاب با طنزی نیشدار به وضعیت فلاکتبار زندگی کارمندی، فقر، کابوسها و اشباح شبانه، بیماری و جنون، احساس تحقیر و سرخوردگی مردم پرداخته است. اما دغدغهی اصلی بولگاگف، همان مسألهی است که در زمان زندگی بسیار با آن درگیر بود؛ یعنی سانسور در دنیای هنر.
شخصیت اصلی رمان، مقصودف، وارد یک رویهی فرسایشی میشود که در آن نمایشنامه خود را دستخوش تغییر و تحولات سلیقهای میبیند. بولگاکف، درماندگی یک هنرمند را در چنین فضایی، با دقت و نکتهسنجی توصیف میکند.
از ایرانصدا بشنوید
مقصودف که در زندگی دیگر هیچ دلگرمیای ندارد، تصمیم میگیرد که خود را بکشد؛ ولی ناگاه ماجرا بهصورتی دیگر رقم میخورد. رویدادهایی رخ میدهد که او از تئاتر مستقل سردرمیآورد؛ اما آنجا متوجه میشود باید نوشتههایش را سانسور کند. پیشنهاد میکنیم این داستان جذاب را بشنوید.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان