- 8795
- 1000
- 1000
- 1000
هفت مجلس
آمیرزا بنگاه شادمانی دارد و بازیگرانش را برای شاد کردن و اجرای نمایش روحوضی به مجالس شادی و عروسی مردم میفرستد. او که در حسرت داشتن یک پسر، غم هفت عالم را به جان خریده است، برای هشتمین بار زن میگیرد تا به آرزویش برسد....
از ایرانصدا بشنوید
آمیرزا در هفتاد سالگی برای هشتمین بار جشن عروسی برای خودش می گیرد و بساط شادی و طرب می گسترد. بنگاه شادمانی او توسط ملیجک، متلک و شتلک میچرخد؛ اما چرخاننده اصلی آن آمیرزاست. اما عمو مبارک مجبور است در بنگاه شادمانی کار کند، زیرا آمیرزا دخترش را به او داده و به این وسیله او را زیر یوغ خود درآورده است.
عمو مبارک بعد از مدتی متوجه می شود که هیچ علاقه ای به دختر آمیرزا (ثریا) ندارد و ثریا هم مدام به او سرکوفت می زند که از صدقه ی سر آمیرزاست که تو این شغل و حرفه را داری.
عمو مبارک بالاخره از این وضعیت خسته می شود و تصمیم می گیرد ثریا را طلاق دهد؛ اما از آن جایی که هیچ پولی ندارد تا مهریه ی او را پرداخت کند، آمیرزا مجبورش می کند به جای پول مهریه، تا آخر عمر در بنگاه شادمانی او کار کند و چون شناسنامهی او در گروی آمیرزاست....
اما آمیرزا چگونه از این مجلس گردانیها رها میشود؟
عمو مبارک بعد از مدتی متوجه می شود که هیچ علاقه ای به دختر آمیرزا (ثریا) ندارد و ثریا هم مدام به او سرکوفت می زند که از صدقه ی سر آمیرزاست که تو این شغل و حرفه را داری.
عمو مبارک بالاخره از این وضعیت خسته می شود و تصمیم می گیرد ثریا را طلاق دهد؛ اما از آن جایی که هیچ پولی ندارد تا مهریه ی او را پرداخت کند، آمیرزا مجبورش می کند به جای پول مهریه، تا آخر عمر در بنگاه شادمانی او کار کند و چون شناسنامهی او در گروی آمیرزاست....
اما آمیرزا چگونه از این مجلس گردانیها رها میشود؟
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان