منو
گواهی مرغان / عمرو لیث صفاری و سگ

گواهی مرغان / عمرو لیث صفاری و سگ

  • 4 قطعه
  • 21 دقیقه مدت کتاب
  • 28906 دریافت شده
در داستان گواهی مرغان می شنویم که :
در روزگاران قدیم، در کشور یونان، حکیمی زندگی می کرد که همه او را دوست داشتند.

از ایرانصدا بشنوید

... روزی حکیم قصد سفر کرد و بعد از مدتی راه رفتن تصمیم گرفت زیر سایه ی درختی استراحت کند. در همین لحظه راهزنان به او حمله کردند و دارایی‌اش را گرفتند. آنها می‌خواستند او را بکشند. او سر به آسمان بلند کرد و مرغان آسمان را بر این ظلم شاهد گرفت. راهزنان او را کشتند و رفتند. مدتی بعد گروهی از مردم جسد او را پیدا کردند....

در داستان عمرو لیث صفاری و سگ می شنویم که :
عمرو لیث صفاری بعد از تصرفات فراوان در شرق ایران، به سرزمین های شمال خراسان، افغانستان و تاجیکستان حمله کرد. حاکم آن دیار امیر اسماعیل سامانی بود. او که مرد دانایی بود، برای عمر نامه‌ای نوشت و از او درخواست کرد تا این بخش را به او واگذارد. اما او به نامه اعتنایی نکرد و فقط به فکر کشورگشایی بود.
جنگ آغاز شد و در لحظه‌ای اسب عمر سرکشی کرد و او را به سوی لشکر دشمن برد. او به راحتی اسیر سامانیان شد و آنها او را زندانی کردند....


*عمرو لیث دومین حاکم خاندان صفاریان بود که پس از مرگ برادرش، یعقوب لیث، در سال 265هجری /879 میلادی به حکومت رسید. او مشکلات بسیاری در دوره حکومتش داشت، وجود دشمنان سرسختی همانند رافع بن هرثمه و خجستانی و برادرش عمرو که در تلاش بود حکومت را به دست گیرد، کار او را سخت کرده بود.
سرانجام در سال 289 هجری سپاهیان سامانی او را اسیر کردند و کشتند.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

4

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

تصاویر

از همین گوینده

کتاب گویا