منو
انگار در می زنند

انگار در می زنند

  • 4 قطعه
  • 30 دقیقه مدت کتاب
  • 3114 دریافت شده
نویسنده: محبوبه عرب قنبری
کارگردان: مهین فردنوا
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: رمان و داستان
«عماد» و «پیمان» مستأجران تازه «قدیانی» یک نامه تهدیدآمیز دریافت می‌کنند که متعلق به مستأجر قبلی است و گویا کشته شده است. قدیانی تصمیم دارد به پلیس زنگ بزند. ولی آنها از او خواهش می‌کنند تا پول پیش خانه آنها را بردارد و بگذارد تا بروند.

از ایرانصدا بشنوید

«عماد» و «پیمان» یک نامه را لای در خانه پیدا می‌کنند. در آن نامه یک نفر را تهدید کرده‌اند که پول‌هایی را دریافت کرده و حالا برای گرفتن یک امانتی، ساعت یازده شب به آنجا نزد او می‌آید. آنها پاکت‌های پولی را که قبل از این هر ماه به در منزل می‌آمده، می‌گرفتند و پای رسید را امضاء می‌کردند. بر پایه حرف «قدیانی» که صاحب ملک است و به آنها گفته بود که مستأجر قبلی فوت کرده و کسی سراغی از او نمی‌گیرد، آنها از قدیانی درباره مستأجر قبلی این واحد پرس و جو می‌کنند و متوجه می‌شوند که گویا وقتی او را پیدا کرده‌اند خفه شده بوده و معلوم نشده که او را کشته‌اند و یا خودکشی کرده است.
حالا پیمان و عماد از ترس تصمیم می‌گیرند به زیرزمین، جایی که قدیانی وسایل شخصی مستأجر فوت شده را گذاشته، بروند تا شاید امانتی مذکور را پیدا کنند. در این حین ناگهان قدیانی سرمی‌رسد و مچ آنها را می‌گیرد. عماد و پیمان مجبور می‌شوند برای قدیانی اقرار کنند که ماجرا از چه قرار است. آنها می‌گویند که پایین نامه به نام ثابت امضا شده است و قدیانی هم می‌گوید که او خلاف‌کاری نامی است و پلیس چندسالی است که به دنبالش است. قدیانی تصمیم دارد به پلیس زنگ بزند. ولی آنها از او خواهش می‌کنند که پول پیش خانه آنها را برای خودش بردارد و بگذارد تا آنها فرار کنند. اما درنهایت معلوم می‌شود که ....

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

3

محتوا و داستان

3

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

تصاویر

کتاب گویا