منو
گمشده

گمشده

  • 8 قطعه
  • 135 دقیقه مدت کتاب
  • 2615 دریافت شده
نویسنده: کاظم برغمدی سبزواری
کارگردان:
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: کتاب گویا
زهره، پس از فوت والدینش، محل زندگی‌اش را ترک می‌کند و به تهران می‌رود تا بتواند دایی مادرش را (به عنوان تنها سرپرستش) پیدا کند؛ زیرا نمی‌خواهد زیرنظر بهزیستی باشد.

از ایرانصدا بشنوید

زهره تنها نشانی‌ای که از دایی مادرش دارد، یک عکس قدیمی است که مهر عکاسی‌ «شکوفه» پشت آن دیده می‌شود.
او در تهران با یک عکاس قدیمی به نام آقای عباسی و دخترش، نازنین، آشنا می شود. آقای عباسی زهره را به عکاسی شکوفه می‌برد، اما به جای عکاسی برج بلندی ساخته‌اند.
عباسی با در دست داشتن عکس دایی، از اهالی محل پرس و جو می کند و متوجه می شود او 15 سال پیش از آنجا رفته است و فقط برای ادای نذرش به آنجا برمی‌گردد. عباسی به زهره مژده می‌دهد که در یکی از این روزها او را در مسجد محل خواهد دید.
ازطرفی نازنین با پسرعمویش «بهزاد» نامزد است. بهزاد چندین بار، به بهانه‌های مختلف، ازدواجش را به تعویق انداخته و حالا بدون هیچ دلیلی، قرار ازدواج را منتفی کرده است.
بهزاد به بیماری خطرناکی دچار است که پزشکان از او قطع امید کرده‌اند و گفته‌اند دو ماه بیشتر زنده نمی‌ماند. او برای اینکه زندگی نازنین را تباه نکند، این تصمیم را گرفته است. نازنین وقتی از این موضوع باخبر می‌شود، تصمیم می‌گیرد با بهزاد ازدواج کند و در هر شرایطی در کنار او بماند.
نازنین همچنین از زهره می‌‎خواهد به آقای عباسی بگوید که او هیچ‌وقت دیگر به مغازه و خانه‌اش برنمی‌گردد.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

3

فصل ها

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • شبیه برنامه کودک بود تخیلی.
  • نویسنده این داستان توهمی بوده 😂😂😂
  • داستان جذابی بود ولی خیلی تخلیه. تو این تهران به این بزرگی و ....
  • داستان جالبیه ولی اینهمه صبر و تفکر و تعقل و..برای یه دختر بچه اونم با این همه دردو مصیبت،و..خیلی خیلییی اغراق امیز و باور نکردنیه
  • با سلام داستان خیلی جالب و عالی بود . اونایی که میگن تخلیلی بود خدا رو فراموش کردن . تو این دوره زمونه اینقدر خودخواهی و خوردن مال مردم زیاد شده که ما ها اعتقادمون کم شده ولی الانم این جور آدم ها وجود دارن . مطمئنم .

تصاویر

کتاب گویا